اولین کتاب را چه کسانی نوشتند؟ و چگونه به ساخت کاغذ پی بردند؟

اولین کتاب را چه کسانی نوشتند؟ و چگونه به ساخت کاغذ پی بردند؟

 

این سوالی است که مفضل بن عمر از امام جعفر صادق(ع) می پرسد.

جواب امام صادق(ع):

اولین کتاب را پبامبران نوشتند و طبیعی است که آنها درزمانی مبادرت به نوشتن کتاب کردند که آدمی توانسته بود خط را برای نوشتن ابداع نماید وقتی خط ابداع شد بعضی از اقوام مانند مصریها خط را روی برگ های گیاه می نوشتند باین ترتیب که برگهای گیاهی مخصوص را که در مصر میروئید بهم میچسباندند تا این که عریض شود و روی آن مینوشتند و آنگاه بعد از خشک شدن مرکب لوله میکردند و بشکل طومار در می آوردند و در مصر قدیم طومارهائی که روی آن نوشته بودند بطول چهل ذرع نیز وجود داشته.

بعضی از اقوام چون دسترس بان گیاه که مصریان برآن می نوشتند نداشتند پوست جانوران و بخصوص بز و گوسفند را برای نوشتن انتخاب میکردند و برآن ها می نوشتند ووقتی میخواستند که نوشته ای باقی بماند آن را بر سنگ نقش می کردند و بر اثر تصرفات هوا از بین نمیرفت.

کاغذ اختراع چینی ها میباشد و آنها توانستند که با ابریشم کاغذ بسازند و مدتی گذشت تا این که اقوام دیگر از جمله ما که عرب هستیم طرز ساختن کاغذ را از چینی ها فرا گرفتیم ولی هنوز نمیدانیم که از ابریشم چگونه باید کاغذ ساخت و بهمین جهت کاغذ اعلای ابریشمین از چین وارد میشود و بازرگانان ما آن کاغذ را از چین با کشتی وارد میکنند و در این شهر و شهرهای دیگر میفروشند و چون ساختمان کاغذ حتی در این جا گران تمام میشود باید حتی الامکان در موقع درس از لوح استفاده کرد.

مفضل گفت چرا در اینجا کاغذ ابریشمی نمیسازند؟

پاسخ: برای اینکه بتوان از ابریشم کاغذ ساخت بایستی کرم ابریشم را پرورش داد و در این جا رغبتی به پرورش کرم ابریشم ندارند و درخت توت که برگ هایش غذای کرم ابریشم است کمتر در اینجا وجود دارد.


قديمي‌ترين پرستشگاه بشري كشف شد

قديمي‌ترين پرستشگاه بشري كشف شد

باستانشناسان بقاياي قديمي‌ترين پرستشگاه را در بوتسوانا كشف كردند. آفريقايي‌ها

 70 هزار سال پيش در اين مكان كه به شكل مار پيتون است، مراسم مذهبي خود را به جا مي‌آوردند.

خبرگزاري ميراث فرهنگي _ بين‌الملل _لادن م.صادقيون_ باستانشناسان بقاياي قديمي‌ترين پرستشگاه بشري را در منطقه نگا‌ميلند، بوتسوانا كشف كردند.

در اين مكان مراسم آييني و پرستش پيتون (نوعي مار بومي آفريقا، آسيا و استراليا) را در 70 هزار سال پيش به جا مي‌آوردند. اين كشف موقعيت آفريقا را از نظر تاريخ و فرهنگ و تمدن تغيير مي‌دهد.

يافته‌هاي جديد نشان مي‌دهداجداد آفريقايي‌هاي امروزي70 هزار سال پيش يعني حدود 30 هزار سال پيش از اروپا (طبق آنچه كه در نشريه آپولون دانشگاه اسلو  به چاپ رسيده)، مكاني ويژه زيارت و عبادت داشتند.

تاكنون پژوهشگران معتقد بودند نخستين مراسم مذهبي حدود 40 هزار سال پيش در اروپا انجام مي‌گرفته است.

 در همين رابطه "شيلا كولسون" از دانشگاه اسلو با كشف قديمي‌ترين پرستشگاه شناخته شده بشري در بوتسوانا مدعي است مدركي دال بر اينكه انسان هاي امروزي اجراي آيين پرستش را 70 هزار سال پيش در آفريقا شروع كرده‌اند،‌ يافته است.

وي اين محل را هنگامي كه به دنبال آثار متعلق به دوران ميان سنگي بود در شمال غربي تپه‌هاي بوتسوانا كشف كرد.

اين سري تپه‌ها كه با عنوان تپه‌هاي تسوديلو در صحراي كالاهاري شناخته شده است، به دليل برخورداري از بزرگترين صخره‌هاي نقاشي شده كه بعضي از آنها حتي بيش از يك هزار و 500  سال قدمت دارند، شهرت دارند.

تسوديلو در فهرست ميراث فرهنگي يونسكو به ثبت رسيده است.

تپه‌هاي تسوديلو هنوز هم براي مردم محلي مقدس شمرده مي‌شود. آنها اين تپه‌ها را «كوههاي خدايان» و‌ «صخره‌هاي سخنگو» نام نهاده‌اند.

پيتون هنوز هم يكي از حيوانات مقدس براي مردم منطقه محسوب مي‌شود. طبق يك افسانه قديمي بشر از نسل اين مار بوجود آمده است.

كشف كولسون نشان مي‌دهد بوميان اين منطقه هزاران سال پيش مكاني به پرستش و برگزاري مراسم مذهبي خود اختصاص داده بودند.

اين مراسم در غار كوچكي در شمال تپه‌هاي تسوديلو برگزار مي‌شده است.

اين غار تا سال 1990 كشف نشده بود. زماني كه كولسون به همراه گروهش وارد اين غار شدند با صخره بزرگي روبرو شدند كه 6 متر طول و 2 متر ارتفاع داشت. آنها همچنين با 300 تا 400 اثر ساخته دست بشر در آنجا برخورد كردند.

كولسون در اينباره گفت: «‌مي‌توانيد دهان و چشمهاي اين مار را در اين صخره ببينيد. اين صخره واقعا شبيه يك مار پيتون است.بازي نور با فرورفتگي‌هايي كه توسط انسانها بر روي سطح صخره ايجاد شده،‌ آن را شبيه پوست مار كرده است.در شب نور آتش ظاهر آن را طوري جلوه مي‌دهد كه گويي در حال حركت است.»

به منظور كشف اينكه اين غار پيش از اين به چه منظور مورد استفاده قرار مي‌گرفته و مردم چه مدت به آن رفت و آمد داشتند، باستانشناسان تصميم گرفتند مقابل صخره پيتون شكل را به منظور دريافت اطلاعات يبشتر حفاري كنند.

 در عمق گودال تعداد زيادي سنگ پيدا كردند كه براي انجام كنده‌كاري مورد استفاده قرار مي‌گرفته است.

 برخي از اين ابزار بيش از 70 هزار سال قدمت داشتند. در طول اين حفاري بيش از 13 هزار  ابزار و ظروف كشف شد.

 در بين آثار ظروف و ابزاري كه براي اجراي مراسم مذهبي مورد استفاده قرار مي‌گرفت، ابزار كنده‌كاري در سنگ نيز كشف شد.

اين گروه از باستانشناسان متوجه شدند كه سنگ هاي نوك تيز به دست‌آمده در اين حفاري‌ها متعلق به منطقه تسوديلو نبوده بلكه از صدها كيلومتر دورتر به آنجا منتقل شده است.

 اين كشف به اين معناست كه انسانهاخيلي بيش از آنچه تصور مي‌شد، برنامه‌ريزي شده عمل مي‌كردند. همچنين مويد اين مطلب است كه تسوديلو حدود100 هزار سال پيش براي بشر شناخت شده بوده است.

كولسون همچنين موفق به كشف يك محراب مخفي پشت اين پيتون سنگي شد.

مسير ورود به اين محراب صاف و مسطح بود. همين امر نشان مي‌دهد كه تعداد زيادي در طول سالها از اين محل عبور مي‌كردند.

كولسون از معدود باستانشناساني است كه دوران ميان سنگي را كه از 250 هزار سال پيش تا 40 هزار سال قبل ادامه داشته است را مطالعه مي‌كند.

 وي در ابطه با فعاليت ساير باستانشناسان در آفريقا گفت: «باستانشناساني كه آفريقا به ويژه ناحيه شرقي آن را مطالعه مي‌كنند، غالبا بر روي يافته‌هاي قديمي متمركز مي‌شوند كه مي‌تواند بازگو‌كننده تاريخ بشر مربوط به اوايل عصر حجر باشد كه از حدود 2 ميليون تا 250 هزار سال پيش به طول انجاميده است.»


مورچه ها متخصصان برجسته علم ژنتیک !

 

مورچه ها متخصصان برجسته علم ژنتیک !

 

مطالعه جدید دانشمندان نشان می دهد، مورچه ها در مقایسه با انسان ها به هنگام ملاقات یکدیگر به راحتی می توانند تفاوت های ژنتیکی را متوجه شده و مورچه دوست را از دشمن و نوع مهاجم تشخیص دهند.
به گزارش خبرگزاری مهر، مورچه های مهاجم نقره ای کلونی بزرگی در کالیفرنیا دارند به طوری که گستره آن 600 مایل وسعت داشته و شامل میلیون ها آشیانه می شود.

به گفته دانشمندان نکته جالب و البته عجیب آن است که به ندرت میان مورچه ها از آشیانه های مختلف اما از یک کلونی جنگ در می گیرد، این درحالی است که آنها با شناسایی مورچه های رقیب و دشمن جنگ هایی ایجاد می کنند که به از بین رفتن کلونی از یک نوع منجر می شود.

محققان در آمریکا با جمع آوری مورچه های کارگر تلف شده در منطقه دریاچه
Lake Hodges
 در هر هفته و به مدت 6 ماه به یافته های جالبی درباره شناسایی تفاوتهای ژنتیکی در میان مورچه ها دست یافتند. جنگ میان مورچه ها در این منطقه به تلف شدن حداقل 15 میلیون مورچه کارگر منجر شده بود.

با این حال زمانی که محققان مورچه هایی از یک کلونی و از فاصله های بسیار دور را در کنار یکدیگر قرار دادند، متوجه شدند که هرگز با یکدیگر جنگ نمی کنند.

مطالعات محققان نشان داد که مورچه های متعلق به یک کلونی شباهت های زیاد ژنتیکی دارند و مهم نیست که در چه فاصله ای نسبت به یکدیگر زندگی می کنند.

بر اساس گزارش لایو ساینس، ملیسا توماس از محققان پیشرو در این زمینه از دانشگاه غربی استرالیا گفت: نتایج تحقیقات ما شان داد که کمبود تنوع ژنتیکی درمیان مورچه ها موجب گسترش سریع یک کلونی خاص از آنها می شود.

دایناسورها فقط در اثر برخورد یک شهاب سنگ از بین رفتند

دایناسورها فقط در اثر برخورد یک شهاب سنگ از بین رفتند

مطلب مرتبط: علل مرگ دایناسورها شهاب سنگ نبوده

براساس جدیدترین مطالعات محققان دانشگاه میسوری- کلمبیا، دایناسورها حدود 65 ميلیون سال پيش در اثر برخورد یک شهاب سنگ منقرض شدند.
آذين زنگوئي

 

این محققان تنها به یک لایه که مربوط به برخورد شهاب سنگ است دست یافته اند. اين لايه دقیقا در سطحی است که موجودات دریایی همزمان با دایناسورها در آن می زیسته اند. آنها هیچ مدرکی از بالا یا پایین این سطح که دال بر برخورد شهاب سنگ های دیگری باشد، بدست نیاورده اند.

 

 

دایناسورها و برخی دیگر از گونه های موجودات زنده روی زمین، حدودا 65 ملیون سال قبل از بین رفتند. برخی از دانشمندان برخوردیک شهاب سنگ در شبه جزیره یوکاتان، مکزیک امروزی، را دلیل این انقراض می دانند در حالی که گروهی دیگر از دانشمندان برخورد بیش از یک شهاب سنگ و نیز فشارهای حاصل  از آنها را دلیل این انقراض می دانند. براساس جدیدترین مطالعات انجام شده توسط یکی از محققان دانشگاه میسوری- کلمبیا، تنها یک شهاب سنگ علت این انقراض است.

کن مکلئود استاد علوم زمین دانشگاه میسوری و یکی از محققین بررسی این مسئله، می گوید: " نمونه های که ما بررسی می کنیم از مناطقی برداشته شده اند که از تاثیر مستقیم شهاب سنگ در امن مانده اند. به عنوان مثال ریزش هایی که در اثر برخورد بوجود آمده اند و می توانند نتایج را تغییر دهند. ما تنها به یک لایه که مربوط به برخورد شهاب سنگ است برخورده ایم که دقیقا در سطحی است که پلانکتون های دریایی که همزمان با دایناسورهای جوان بوده اند، قرار دارد. ما هیچ مدرک ژئوشیمیایی یا رسوب گذاری از بالا یا پایین این سطح نداریم".

مکلئود و همکارانش رسوبات بجای مانده در محل بیرون زدگی "دمرارا" در اقیانوس اطلس را ، که در شمال شرقی امریکای جنوبی قرار دارد و تنها 4500 کیلومتر از برخورد شهاب سنگ در شبه جزیره یوکاتان فاصله دارد، بررسی کرده اند.

 

مناطق دیگر، دور و نزدیک نسبت به دهانه برخورد، هم مورد بررسی قرار گرفته اند ولی کمتر محلی دارای شرایطی مانند این منطقه است. تفسیر نمونه های نزدیک به دهانه برخورد به علت امواج ، زمین لرزه و  ریزش هایی که در اثر برخورد بوجود آمده اند و باعث رسوب گذاری مجدد شده اند مشکل است. همچنین نمونه های دور از دهانه برخورد به علت این که شامل باقی مانده های کمتری از برخورد را می شوند نمی توانند تاریخچه کاملی در فاصله ای که دایناسورها منقرض شده اند، نشان دهند. بنابراین قابل اطمینان ترین نمونه ها برای بررسی انقراض دسته جمعی دایناسورها، نمونه هایی هستند که در محل بیرون زدگی "دمرارا" قرار گرفته اند.

مکلئود می گوید:" نمونه هایی که ما در دست داریم گیج کننده نبوده و مانند نمونه هایی هستند که در کتابهای درسی دیده می شوند. پیچیدگی های رسوبی و فسیلی جزئی بوده است و نشانی از وجود برخوردها یا فشارهای دیگری که منجر به جابجایی مواد شوند، وجود ندارد.

برخورد شهاب سنگ در شبه جزیره یوکاتان احتمالا باعث ایجاد زمین لرزه ها و سونامی های متعددی شده است. غبار ایجاد شده در اثر برخورد وارد جو شده و جلوی نور خورشید را گرفته و سبب از بین رفتن گیاهان که منبع تغذیه جانوران بوده اند ، شده است. درجه حرارت احتمالا بطور قابل توجهی در سراسر زمین کاهش یافته است و قبل از این که در قرن بعدی دوباره افزایش یابد، آتشی سریع و بی سابقه و نیز باران های اسیدی باعث از بین بردن موجودات زنده شده است. مکلئود و بسیاری از دانشمندان معتقدند عواملی از این قبیل باعث انقراض سریع بسیاری از گونه های حیات بر روی زمین شده اند. برخی دیگر بر این عقیده اند که بیش از یک برخورد سبب این انقراض شده است و برخورد شهاب سنگ در شبه جزیره یوکاتان را 300000 سال قبل از این انقراض کامل می دانند.

در این تحقیق دانا ویتلی از دانشگاه مینسوتا، برایان هوبر از موزه تاریخ طبیعی اسمیتسونین و کریستین کوبر از دانشگاه وین با مکلئود همکاری کرده اند. این تحقیق در بخش "جراید" پژوهشنامه انجمن زمین شناسی امریکا به چاپ رسیده است. سرمایه لازم برای این تحقیق را برنامه حمایت علوم امریکا، موسسه علوم طبیعی امریکا و موسسه علوم وین تامین کرده است. نمونه ها از پایه شماره 207 "برنامه حفر اقیانوس" برداشته شده اند.

nojum.ir

 

هرگز براي تقويت حافظه دير نيست

هرگز براي تقويت حافظه دير نيست

جام‌جم آنلاين: همه ما گاهي دچار فراموشي مي‌شويم و كارهايي مانند گذاشتن كليد به در ، فراموش كردن اسم يا يك قرار ملاقات غالبا از ما سر مي‌زند.
اغلب اوقات اين فراموشي‌ها به افكار زيادي كه در سر داريم و يا تحت استرس قرار داشتن مربوط مي‌شود.
تحقيقات نشان مي‌دهد توانايي مغز افراد سالمند با فعاليت‌هاي ذهني افزايش مي‌يابد.
افزايش سن عملا به معني كاهش خود به خودي ظرفيت ذهني نيست. نتايج بررسي‌هاي انجام شده در انستيتوي ملي پيري نشان مي‌دهند كه اگر قرار باشد زوالي در حافظه روي دهد بخش اعظم در حدود 70 سالگي خواهد بود.
اما محققان مي‌گويند حتي اگر چنين موضوعي به واقع صورت گيرد كه با گذشت زمان قدرت حافظه كم شود ، توانايي تفكر همچنان به قوه خود باقي مي‌ماند.
همچنين مهارت‌هاي بررسي منطقي و دايره لغات با افزايش سن، ارتقا مي‌يابد مهم نيست چند سال داريد ، انجام فعاليت‌هاي ذهني، به حفظ توانمندي مغز كمك مي‌كند حتي اگر افت حافظه را در اطرافيان سالمند خود مشاهده مي‌كنيد به آنها نيز انجام اين فعاليت‌ها را توصيه نماييد.
كارهايي مانند حل جدول ، بازي با لغات و مانند آن به تقويت سيناپس‌هاي بين سلول‌هاي مغز كه در نواحي انتقال حافظه قرار دارند كمك مي‌كند.
ورزش و فعاليت بدني هم توانايي‌هاي ذهني را 20 تا 30 درصد افزايش مي‌دهد. براي افراد سالمند كه حس مي‌كنند حافظه‌شان رو به زوال است ، از ابزار كمكي مانند استفاده از تقويم ، ماشين حساب ، تهيه فهرست از كارها و گفتگوهاي گروهي كمك بگيريد و بالاخره اين كه آرامش خود را حفظ كنيد. نگراني درباره كارهايي كه انجام مي‌دهيد باعث توقف عملكرد ذهن مي‌شود.

دانشجویان کاغذی را توسعه دادند که قادر به ذخیره 450GB اطلاعات است.

دانشجویان کاغذی را توسعه دادند که قادر به ذخیره 450GB اطلاعات است.


 
Abideen مدعی شد که 45 ثانیه کلیپ ویدیویی را در یک صفحه کاغذ جا داده است,که این مقدار امکان ارتقا تا 450GB را خواهد داشت.این تکنولوژی که Rainbow نام گرفته, هنوز جای کار بسیاری دارد .
بر طبق گزارشات منتشره از Arab News , دانشگاه تکنولوژی دانشجویان(university technology student) که با نام Sainul Abideen شناخته میشود, روشی را برای ذخیره اطلاعات دیجیتالی حجیم در یک صفحه بزرگ کاغذ که ادعا میشود قابلیت چندین بار ذخیره دیسک های  Blu-ray و HD-DVD را دارد اختراع کرده است .در حقیقت Abideen گفته است که تکنولوژی Rainbow قادر است از90 تا 450GB اطلاعات را در یک صفحه کاغذ ذخیره کند.

 

 

Abideen که از Kerala در هند می آید، مدعی شد که سیستم Rainbow او از شیوه ذخیره دو دویی بهتر است ,زیرا به جای استفاده از صفر و یک برای نمایش اطلاعات , Abideen از اشکال هندسی از قبیل مربع و شش ضلعی برای نمایش الگوی اطلاعاتی استفاده میکند.رنگ نیز همچنین برای نمایش عناصر اطلاعاتی دیگر در سیستم مورد استفاده قرار میگیرد.بر طبق Abideen تمام چیزی که برای خواندن عکس چاپی Rainbow مورد نیاز است یک اسکنر و نرم افزار مخصوص است.خبرنگار Arab News مدعی شد 450 صفحه چاپی foolscap (کاغذی به ابعاد 34 X 43 cm )که در 4 اینچ مربع از کاغذ Rainbow ذخیره شده بود را دیده است.این خبرنگار همچنین مدعی شد که یک ویدیو 45 ثانیه ای که با استفاده از سیستم  Rainbow بر روی یک صفحه  کاغذ ذخیره شده بود, به او نشان داده شده است.به طور قابل توجه 45 ثانیه از یک ویدیو مقدار چندان زیادی نیست, و اگر سیستم Rainbow بتواند تا 450GB را ذخیره کند,آنگاه ما مجبور به  دیدن ویدیوهایی با کیفیت بالا از یک صفحه کاغذ خواهیم شد.

 

یکی از مهمترین مزایای سیستم Rainbow این حقیقت است که هزینه تولید بسیار کمتری را نسبت به دیسکهای CD وDVD نمونه خواهد داشت, Abideen مدعی شد که بانک های اطلاعاتی عظیمی میتواند از وسایل ذخیره سازی اطلاعات(storage mediums  )که مبتنی بر سیستم Rainbow هستند, ساخته شوداگرچه اکنون توجه اصلی به کاغذ ارزان مورد استفاده در این سیستم است.رسانه های دیگر نیز میتوانند از سیستم Rainbow استفاده کنند.هم اکنون سیستم Abideen تحت پژوهش توسط انجمن آموزشی دانشگاه مهندسی مسلمانان (Muslim Educational Society Engineering College ) قرار گرفته و اگر چه تا کنون هیچ شرکت بزرگ و معتبری اظهار تمایل نکرده, Abideen از آینده سیستم خود مطمئن است.بر اساس گزارشات , Abideen اکنون به شدت بر روی توسعه اسکنر Rainbow که به اندازه کافی کوچک خواهد شد تا بتواند در داخل یک کامپیوتر notebook جا بگیرد, کار میکند.اگر این توسعه  صورت بگیرد, پرینتر Rainbow احتمالا جزو برنامه بعدی Abideen خواهد بود.اخبار دیگری که در مورد ذخیره سازی اطلاعات  در حجم بالا به تازگی منتشر شده این است که Hitachi-Maxell  در حال کار بر روی تولید Holographic  ( (يك روش ذخيره‌اي نوري بنام حافظه هولوگرافيك كه اين حافظه امكان ذخيره يك تريليون اطلاعات را ارائه مي‌دهد.  اطلاعات با بيش از 1000 ديسك فشرده مي‌تواند روي سيستم حافظه هولوگرافيك گنجانده شود.

 

 يكي از امتيازات اين سيستم حافظه هولوگرافيك اينست كه كل يك صفحه اطلاعات مي‌تواند سريع و در يك زمان بازيابي شود  به منظور بازیابی و نوسازی اطلاعات ذخیره شده, به صفحه هولوگرافیک اشعه برگشتی به درون کریستال میتابد))برای عرضه در امسال است.ذخیره سازی Holographic یکی از بزرگترین نگاههای رو به جلو در  تکنولوژی ذخیره سازی اطلاعات است که قادر به ذخیره اطلاعات بی همتائی است. 

sakhtafzar.com

آلبرت انیشتین دانشمندی دیندار ؛ دیدگاهای انیشتین پیرامون علم و دین و اخلاق

آلبرت انیشتین دانشمندی دیندار ؛ دیدگاهای انیشتین پیرامون علم و دین و اخلاق

 

مطلب مرتبط: زندگینامه آلبرت انیشتین

 جستار زیر ترجمه گفتگوی "جرالد هالتون" استاد فیزیک و تاریخ علم دانشگاه هاروارد با "آن ریلی" از پایگاه اینترنتی علم و الهیات درباره دیدگاه های انیشتین درباره نسبیت گرایی و رابطه میان علم و دین و اخلاق است که پیش روی خوانندگان قرار می گیرد .

دستاورد انیشتین تنها به علوم محدود نمی شود. کاردینال "یوزف راتزینگر" اسبق، پاپ بندیکت کنونی در یکی از اظهارات خود در مراسم عشای ربانی کلیسای باسیلیکای سنت پیتر که پیش از جلسه سری برگزار شد گفت، ما به سوی استبداد نسبیت گرایی حرکت می کنیم که هیچ چیز را قطعی نمی داند و تنها خود فرد و خواسته او را به عنوان آخرین مقیاس باقی می گذارد.

*اظهارات پاپ بندیکت در زمینه خطرهای نسبیت گرایی چگونه بر دیدگاه معاصر نظریه نسبیت انیشتین تأثیر می گذارد؟

- این دیدگاه وجود دارد که علم و نسبیت ممکن است نه تنها در پیشرفتهایی فیزیک تأثیر بگذارد - که در آن نیز تردید وجود دارد- بلکه سرریز شدن چیزی را تشکیل می دهد که نسبیت گرایی در اخلاق و زندگی نامیده می شود.

این امر همواره برای کلیسائیان در انگلستان و آمریکا از مشکلات بزرگی محسوب می شده است. در حقیقت، از انیشتین در طول زندگی وی پرسیده شد که آیا نسبیت در اولین حرکت از الحاد به زندگی و تفکر عادی ضروری است با خیر. وی همواره این امر را انکار کرد. بسیاری از فیزیکدانان خود را به قدرت تام نسبیت گرایی نسبت نداده اند.

* انیشتین چگونه مفاهیم دینی کار خود را در نسبیت گرایی درک کرده است؟

 

انیشتین تا زمان مرگ خود اعتقاد داشت که جستجو برای اشاره به تمام رخدادهای اعمال اراده بر بخش نامرئی ارواح بی فایده است
 
- در سال 1928، وی در سوئیس سخنرانی درباره علم و دین ایراد کرد و گفت، علم ممکن است براساس علیت محض پدیده آمده باشد. این امر اعتقادی است که تنها برای انسانهای نخستین دارای ارزش است. اکنون باید گفت این طرز تفکر وی درباره نسبیت نیست، اما این امر درباره دیدگاه وی در زمینه ایفای نقش علیت در علم و تمام جهان است تا این که دیگر جایی برای معجزات باقی نماند ، یا برای مثال به دنبال اعتقاد "آرتور شوپنهاور" دیگر جایی برای اراده آزاد باقی نماند. 

* وی چگونه به انتقادهایی که به این دیدگاه وارد شد پاسخ داد؟

-
 در سال 1916 نوشت، به واسطه علم به چه هدفی می توان دست یافت که من خود را وقف آن کرده ام؟ من خود را وقف چیزی کرده ام که در جوهر علیه آن چیزی است که برپایه حادثه پیشرفت قرار دارد. بار دیگر وی علیه حوادث و علیه احتمالات برخاسته و می خواست به چیزی دست یابد که ، برای او، قطعی باشد و این امر آن چیزی بوده که علّی است. وی در سال 1918، به عنوان بخشی از این امر اعتراف کرد که در آرزوی برقراری هماهنگی پیشین بنیاد ، نیازمند صبر بی پایان و پشتکار و استقامتی که تنها از حالتی ناشی می شود که در آن یک عابد دینی پرستش کرده و یک شخص عاشق عشق می ورزد بوده است.  وی پس از آن رابطه میان کارعلمی - به نوعی که می خواست - و دینداری را به وجود آورد. بسیاری با این دیدگاه موافق نبودند. برای مثال، کاردینال "او کانل" از بوستون دیدگاه انیشتین از زمان و مکان را به لفافه ای متهم کرد که در زیر آن الحاد مخوفی پیچیده شده است. در آن زمان سرمقاله های بسیاری علیه انیشتین منتشر شد، چرا که آنها به این امر پی برده بودند که انیشتین ممکن است ایده مطلق گرایی را تنها برحسب بلاتکلیفی مطرح کند. چنین روند به طور قطع واکنشهای شدیدی به همراه داشت.

 * آیا واکنشهای شدید توجیه شده بود؟

 

 انیشتین در سال 1905، زمانی که نسبیت را در نامه ای به یکی از دوستان خود معرفی کرد، گفت، این مقاله به هیچ وجه انقلابی و تحولی نیست، تنها یک دیدگاه درباره نظریه زمان و مکان است که پیشتر نیز وجود داشته است

- انیشتین در سال 1905، زمانی که نسبیت را در نامه ای به یکی از دوستان خود معرفی کرد، گفت، این مقاله به هیچ وجه انقلابی و تحولی نیست، تنها یک دیدگاه درباره نظریه زمان و مکان است که پیشتر نیز وجود داشته است، و مسئله مهمی نیست، مسئله ای که در نظر او از اهمیت چندانی برخوردار نبود و ما امروز می دانیم این مسئله چقدر اهمیت دارد. او پس از آن در اینباره فکر کرد که نباید این امر را نسبیت بنامد باید آن را نظریه مطلق نامید، چرا که آنچه وی پیشنهاد می کرد تنها مطلق بودن سرعت نور نبود، بلکه بیش از آن بود. وی گفت که اگر نسبیت به درستی فهمیده شود، می توان آن را راه درست دیدن فیزیک تعبیر کرد، تا این که بتوانید همان کاربرد قوانین را بدون توجه به این که کجا قرار گرفته اید یا این که آیا در حال حرکت هستید یا خیر، ببینید. 

این عدم تغییر پذیری قوانینی است که جانب مطلق بودن را به فیزیک نشان می دهد نه جانب نسبیت . در ذهن انیشتین، آنچه وی بدان عمل می کرد به نمایندگی از موارد مطلق بود ، واژه ای که خود هیچگاه از آن استفاده نکرد چرا که بدان اعتقاد نداشت. اما این امر درست در مقابل  این حقیقت قرار می گیرد که متألهان فکر می کردند وی برحسب نسبیت گرایی عمل می کند.

*آیا دفاع وی از قطعیت توضیحی برای این امر محسوب می شد که چرا وی گفته است دنیا به صورت اتفاقی به وجود نیامده است؟

- بله. انیشتین، همچون نیوتن اعتقاد به قطعیت دارد. سیب افتاد و همانطور که افتاد کمی زمین را نیز به سوی خود جذب کرد، زمین کمی بالا کشیده شد. سقوط سیب تبادل مکان میان دو جسم است : یکی بسیار آشکار و دیگری امری که به سختی می توان آن را اندازه گرفت. جاذبه دو طرفه یکی از قوانین نیوتن است که دو جسم یکدیگر را جذب می کند. آنها راه چاره دیگری ندارند. این همان قانونمندی است که انیشتین از آن لذت می برد. آنچه وی بدان علاقه نداشت از سوی فیزیکدان دانمارکی "نیلز بور" و همکارش "ورنر هایزنبرگ" از آلمان مطرح شد، که آنچه در زندگی وجود دارد - تمام این نظم ها و تمام این قوانین طبیعی- اقیانوسی از احتمالات است، عدم قطعیتی در کنه پدیده های اتمی (تجزیه ناپذیر) وجود دارد.

از این دیدگاه، تنها برای پدیده های بزرگ همانند سیبها و ماه ها (اقمار) بازی عدم قطعیت را مشاهده نمی کنید. اما اگر پدیده های کوچکی را همچون مسیر یک الکترون در نظر بگیرید، تا زمانی که به مقصد نرسد نمی توانید درباره مسیر آن اظهار نظر کنید؛ در این مورد رفتن از یک مکان به مکان دیگر در یک خط مستقیم نیست. می توان گفت این الکترون در جستجوی مناسبترین مکان برای ظاهر شدن است.

 

دیدگاه نیلز بور که در کنه هرچیز یک احتمال وجود دارد، دیدگاهی است که به هیچ عنوان مورد قبول انیشتین نیست

این دیدگاه کپنهاکی (اشاره به نیلز بور) که در کنه هرچیز یک احتمال وجود دارد، دیدگاهی است که به هیچ عنوان از سوی انیشتین قابل قبول نیست. یک دلیل این است که اگر به اصول عدم قطعیت هایزنبرگ اعتقاد داشته باشید، موارد قطعی درباره طبیعت وجود دارد که نمی توانید در رابطه با آن صحبت کنید. برای مثال ، نمی توانید با احتساب این که شما از سرعت یک شیء خاص اطلاع داشته باشید درباره وضعیت آن دریک لحظه خاص سوال کنید؛ چرا که رابطه ای  میان جایگاه و سرعت آن وجود دارد. اگر یک چیز را خوب بشناسید، نمی توانید چیزهای دیگر را به همان خوبی بشناسید. محصول این دو سنجش درباره آن از عدم قطعیت برخوردار است. از این روی، پوششی وجود دارد که پشت آن طبیعت به وجود ادامه داده و شما نمی توانید آن را دیده و درباره آن سوال کنید.  

این امری است که انیشتین هیچگاه نپذیرفت، چرا که او گفت، طبیعت اصولاً حتی یک پدیده کوچک را از ما پنهان نکرده است. او گامهایی را به سوی متافیزیکی برداشته است که ما را مطمئن می کند قطعیت در کنه امور وجود دارد. 

 

* دیدگاههای انیشتین درباره دین چیست؟

- انیشتین میان سالهای 1930 و 1948 اقدام به نگارش مجموعه مقالاتی کرد و در این مقالات دیدگاه های خود را در زمینه دین بسیار واضح بیان کرد. وی گفت دین تا کنون از دو فاز گذشته است. یکی دین هراسناک قدیمی که جایگزین دین اخلاق و رفتاری اخلاقی شد، اما مرحله سوم که در شرف آمدن است دین کیهانی نام دارد، پیوستن دین وعلم . انیشتین آن را به عنوان سومین بهشت خود در نظر گرفت و گفت - همچون اسپیونزا- تنها کسانی که از حس حیرت و شگفتی در عقلانیت و زیبایی جهان برخوردار هستند می توانند دانشمندان و متألهان واقعی باشند. او گفت ایده یک وجود که در وقایعی همچون وقوع معجزات دخالت می کند بخشی از دینی کیهانی  را تشکیل نمی دهد بلکه دین و علم را با یکدیگر ترکیب کند. وی گفت : " دانشمندان جدی علم تنها کسانی هستند  که بسیار دیندار باشند " .

*چه عناصری دیدگاههای اولیه دینی انیشتین را شکل داد؟

- انیشتین در زندگینامه خودنوشت می نویسد که  والدین وی که به آیین یهودیت عمل نمی کردند او را به نزدیکترین مدرسه  فرستادند، که این مدرسه به طور اتفاقی، یک مدرسه کاتولیک بود. او در تمام مقطع ابتدایی خود در جو و فضای مدارس کاتولیک توسط راهبه ها آموزش دید و این موضوع را دوست داشت، اما برخی از اعضای خانواده فکر کردند که وی به عنوان یک کودک باید مسائلی را درمورد دین خود یعنی یهودیت بداند؛ بنابراین، وی به صورت خصوصی در خانه با برخی ایده های دین یهودیت نیز آشنا شد. وی در زندگینامه خود نوشت نیز به یادگیری این دو سنت اشاره کرده و نسبت به آن ابراز مسرت کرده است و آن را "اولین بهشت دینی" خود نامیده است. وی در مرحله ای از زندگی اش ترانه هایی را درباره ستایش خداوند ساخت و زمانی که کودک بود آنها را در مدرسه اجرا کرد. در سن 12 سالگی، او والدینش را متقاعد کرد که گوشت و خوراک را باید برطبق شریعت یهود مصرف کنند.

* چه امری باعث علاقه وی به علم شد؟

- فردی در زمان کودکی یک نسخه از هندسه اقلیدس را به او داد و در آن کتاب انیتشتین به یک نوع تفکر متفاوت پی برد.  او بهشت دینی خود را ترک کرد و دومین بهشت خود ، یعنی بهشت علم را پیدا کرد. پس از اقلیدس، وی به سمت خواندن کتابهایی در زمینه علم رفت و فریفته این  موضوع شد. زمانی که از اقدامات نازی ها علیه یهودیان مطلع شد دهه 30 سالگی را سپری می کرد و در آنها هنگام بار دیگر به دین علاقمند شد و ایده دین کیهانی را گسترش داد که این سومین بهشت وی بود.

* آیا علم انیشتین به مثابه دین وی بود؟

- همانطور که اشاره شد، وی گفت، پرداختن به علم همان دیندار بودن است. وی حتی درجایی گفت که تنها دانشمندانی کار درست را انجام می دهند که به واقع افراد دینداری باشند، چرا که آنها به تمام انواع چیزهای دیگر که وی فکر می کند دین را از بین می برد -همچون خدای شخصی- اعتقاد ندارند. گالیله طلایه دار این تفکر بود. در نهایت این گالیله بود که در یکی از نامه های مشهورش اشاره کرده که دو راه برای رسیدن به خداوند وجود دارد یکی از طریق متون مقدس و یکی از طریق مطالعه طبیعت.  پاپ ژان پل دوم نیز در بررسی خود از محاکمه گالیله این امر را پذیرفت.

*انیشتین به چه نوع خدایی اعتقاد دارد؟

- به خداوندی که قوانین تغییر ناپذیر طبیعت را خلق کرده است . این همان امری است که اسپیونزا نیز آن را گفته است. اعتقاد به قوانین تغییرناپذیر طبیعت که در ابتدا جهان را شکل داده همان دینداری است. در سال 1917، آلبرت انیشتین، لامدا، یازدهمین حرف الفبای یونانی ، را به نظریه عمومی نسبیت خود اضافه کرد. این عدد ثابت کیهان شناختی تعادل جهان را با متوازن کردن نیروی جاذبه زمین تضمین می کرد. انیشتین همانند اکثر معاصرانش، اعتقاد داشت که جهان دارای وضعیت ثابت و ایستایی است و منقبض یا منبسط نمی شود. این عدد ثابت انبساط نظری را غیر ممکن می ساخت. اگر چه در سال 1929، ادوین هابل منجم آمریکایی اعلام کرد که جهان منبسط می شود و انیشتین عدد ثابت لامدا را از معادله خود برداشت. امروزه فیزیکدانان بحث درباره حضور یک عدد ثابت کیهان شناختی را که بسیاری آن را به چگالی انرژی خلاء نسبت می دهند ادامه می دهند . تحقیقات اخیر نشان داده است که انبساط جهانی در حقیقت تسریع شده و نشان می دهد که باید نیروی در مقابل جاذبه زمین وجود داشته باشد .

* آیا این امر با دلایل وی برای قرار دادن لامدا به معادله نسبیت وی ارتباط دارد؟

- بسیاری فکر می کنند که پاسخ به این سوال مثبت است و با اسپیونزا ارتباط دارد. زمانی که معادله های عمومی نسبیت را دارید و آنها را حل می کنید، یکی از راه حل های ممکن نشان می دهد که جهان باید در زمان تغییر کند، رشد کند و یا تقلیل یابد. اگر در بینهایت زمان چنین بود، میزان ماده در آن به واسط میزان فضای در حال رشدی که بسیار جزئی بود رقیق می شد. اسپیونزا جایی در کتاب اخلاق خود اشاره کرده است که خداوند یک جهان خالی را خلق نکرده است. بسیاری اعتقاد دارند و من فکر می کنم که این امر درست است که این پاراگراف اسپیونزا در تلاش انیشتین برای حفظ این این معادله از نشان دادن این که ممکن است جهان برای همیشه منبسط شود تأثیر گذاشته است. قرار دادن عدد ثابت لامدا معادله عمومی نسبیت درسال 1917 اتفاق افتاد. تا سال 1929، اگرچه هابل ثابت کرده بود که جهان منبسط می شود و انیشتین گفت که این بزرگترین اشتباه وی بود که لامدا را در آن فرمول قرار داد. از آن زمان این امر مشخص شده است که نه تنها جهان منبسط می شود بلکه انبساط آن سریعتر و سریعتر رخ می دهد.

* وی چگونه این تناقض را حل کرد؟

- وی تنها می بایست لامدا را حذف کرده و اجازه دهد جهان گسترش یابد. این امر باعث شد وی متوجه شود که یک صفحه از کتاب اسپیونزا کاربرد پذیر نبوده است. اما صفحات دیگر کاربرد پذیر بوده بود و هنوز هم هست .

*اصول اخلاق انیشتین چیست؟

- انیشتین درباره چگونگی دستیابی به قوانین اخلاقی مطالب بسیاری نوشته است، چرا که وی احساس می کرد انجام این کار کاملاً ضروری است. ممکن است فکر کنید که می توانستید این مطالب را از مشاهدات و نحوه رفتار مردم استنباط کنید، اما از آنجا که مردم به روشهای گوناگونی رفتار می کنند نمی توان از راه مشاهده عمل کرد. وی گفت شما باید قوانین اخلاقی ای مانند آن چه که وی در فیزیک خود بدان پرداخته است پیدا کنید؛ این امر به معنای یافتن اصول بنیادینی است که می تواند در رأس مواردی که می توانید جزئیات را در آن خلاصه کنید قرار داد. باید اصولی را همچون "وجود خداوند" داشته باشید، جامعه بشری زمانی می درخشد که هماهنگ باشد و از آن می توان رفتار اخلاقی را در پرتو قواعد کلی استنباط کرد. اما درکجا می توانید این قواعد کلی را پیدا کنید؟ شما و من و اکثر مردم نمی توانند این کار را انجام دهند و او می گوید افراد بسیار خاصی هستند که می دانند چگونه  این قیاسهای منطقی بنیادین را به واسطه کسانی که اصول بنیادین اخلاق را آموزش می دهند دست یابند. انیشتین نام سه نفر را در این زمینه مطرح کرده است، موسی (ع) ، عیسی (ع) و بودا. در نظر وی آنها به یک درجه مساوی خوب هستند همانطور که انرژی آنها یکسان است زمان و مکان نیز یکسان است و خداوند و طبیعت یکسان هستند. انیشتین به تفاوتهای میان این سه توجه چندانی ندارد.

وی یکی از طرفداران اخلاق یهودیت بود. بدان معنا که پس از طی کردن دوران کودکی دیگر به خوردن گوشت حلال یهودیت و رفتن به کنیسه اهمیت نداد و تنها برای امور خیریه به کنیسه می رفت. با وجود این، وی خود را یک یهودی می دانست و این امر را اغلب تکرار می کرد. برای مثال، در سال 1933، زمانی که به لندن رسید گفت، "می خواهم درباره خودم بگویم : من یک انسان هستم و یک اروپایی ( اروپایی، نه آلمانی) یهودی هستم. او در کتاب خود « اندیشه ها و عقاید» درباره این امر بحث می کند که چگونه می توان یک یهودی خوب و اخلاقی بود. او فکر می کند دین یهودیت در دومین مرحله ای قرار دارد که اخلاق مهمترین آن قلمداد می شود.

آیات علمی قرآن


آیات علمی قرآن

 

سـتـارگـان

فـاصـلـه سـتـارگان

«به فواصل ستارگان سوگند ياد می کنم ــ سوگندی که وقتی فواصل را دانستيد سوگند بسيار بسيار بزرگی خواهد بود ــ که اين قرآن قرآنِ پرباری است».

(اگر «لا» بر سر فعل اُقـسِمُ برای نفی باشد شايد به اين خاطر باشد کـه ستارگان در آن جائی که ما آنها را می بينيم نيستند بلکه بر اثر کج شدن مسير نور تحت تأثير نيروی جاذبه، ما آنها را در جای ديگری می بينيم. و هـمينطور به اين خاطر که برخی از ستارگانی که آنها را می بينيم فعلاً وجود ندارند بلکه هزاران و ميليونها سال پيش مرده اند و ما فقط نور آنـهـا را می بينيم. ولی «لا» ظاهـرا حرف تأکيد است).

نکات آيات: 1ــ فواصل ميان ستارگان سرسام آور است. 2ــ روزی انسان فواصل ستارگان را اندازه خواهد گرفت و آنها را  خواهد دانست. 3ــ قرآن کتاب پرباری است.

1ــ فواصل ميان ستارگان سرسام آور است:

در زمان محمد انسان می دانسته که ستارگان خيلی از ما دور هستند. ولی اينکه فـاصله آنها بسيار بسيار زياد است (يعنی سرسام آور است) طبعاً کسی چيزی نمی دانسته است. (بسيار بسيار بزرگ بودن سوگند در آيه، بمعنی: بسيار بسيار دور بودن ستاره ها است).

ـــــ  فاصله خورشـيد تا نزديکترين ستاره تقـريباً 4 سال و 4 ماه نوری است. يعنی نور که 300000 کيلو متر در ثانيه می رود، 4 سال و4 ماه طول می کشد تا به آن ستاره برسد.

ـــــ سيروس کـه يکـی از نزديکترين ستاره ها به خورشيد است 8،7 سال نوری دور است. نوری که ما از آن می بينيم تقريباً 9 سال پيش آن ستاره را ترک کرده است.

مواقع نجوم بمعنی فاصله ستاره ها نسبت به همدیگر نیز هست. چنانکه در تصویر میبینیم ما آنها را نزدیک بهم می بینیم، در حالیکه اینطور نیستند. بلکه فاصله های سرسام آوری از هم دارند.

2ــ روزی انسان فواصل ستارگان را اندازه خواهد گرفت و آنها را  خواهد دانست:

فعلاً انسان  فواصل ستارگان را اندازه گيری می کند و آنها را می داند.

3ــ قرآن کتاب پرباری است:

تا اينجا بخشی از پرباری آنرا ديديم و در ادامه بيشتر خواهيم ديد.

 

شليک شدن يا شليک کردن ستاره

« وآسمان نزديک (نزديکترين آسمان) را با ستارگان آراسته نموديم و همينطور آنها را شليکی به شيطانها قرار داديم».

 

 

 

 

نکات آيه:

1ـــ آسمانی که می بينيم آسمان نزديک به ما است:

در عـلـم نـجـوم زمان محمد سـتـارگـانی کـه بـا چـشـم ديـده می شدند نهايت مرز هستی بودند. در حاليکه قرآن ستارگانی که می بينيم را در آسمان نزديک به ما قرار می دهد. و اين به معنی است که هـسـتی خـيلی فـراتـر از آنچه کـه ما آنـرا با چشم می بينيم هست. و اين نيز چيزی است که امروزه در عصر تـلـسکـوپ درستی آن به اثبات رسيده است.

2ـــ ستارگان به شيطانها شليک می شوند:

در رابـطـه با شيطانهای مورد نظر آيه ما فعلاً چيزی نمی دانيم ولی در رابطه با اينکه آيـه می گويد: ستارگان  شليک می شوند" درست است. انسان فعلاً با تلسکوپ عکسهائی از ستارگان گرفـته که: منفجر و شليک می شوند، يا در بخشی از آنها انفجاری رخ می دهد و توده های گاز و مواد مذاب ديگر از آنها شليک می شوند.

سال 1987 ستاره شناسان انفجار يک ستاره در يکی از کهکشانها را مشاهده کردند (تصوير). اين ستاره  170000سال پيش منفجر شده. تصويری که می بينيم نيز مربوط به وضعيت آن در چند سال پس از انفجار آن است.

 

 

 

 

 

سقوط ستاره در چاله

« سوگند به ستاره وقتيکه از بالا به گودال فرو می افتد (يا فرو می ريزد)».

 

«هَوی» فعل گذشته از مصدر هُوِیّ است. «هُویّ»: بمعنی: فرو افتادن يا فرو ريختن از بالای زمين يا از روی زمين به درون زمين است. يعنی افتادن به درون گودال و چاله و چاه و غيره. («خُرُور» بمعنی: فرو افتادن با سر يا پيشانی است ـ «حَطّ» بمعنی: فرود آمدن يا فرود آوردن يا فرو نهادن است (مانند فرود آمدن هواپيما و پرنده) ـ «هُبُوط» بمعنی: دچار اشکال و ايراد شدن و از بالا به زمين فرو افتادن يا سرنگون شدن است. برخی اشتباهاً از اين واژه برای فرود آمدن هواپيما استفاده می کنند. برای بيان فرود آمدن هواپيما ميايست از جمله از واژه حَطّ استفاده شود) ـ « سقوط» بمعنی: فرو افتادن چيز بدرد نخور يا چيزِ بحال خود رها شده است. مانند: سرنگون شدن يک رژيم بدرد نخور يا ميوه خراب شده ـ نزول بمعنی: پائين آمدن است ـ و اِنهيار بمعنی: فرو ريختن ناشی از پوکی است).

نکته آيه "فرو افتادن يا فرو ريختن ستاره در چاله" است:

وقـتی ستاره ای خيلی بزرگ باشد، (بيش از 100000 برابر زمين باشد) نيروی جاذبه و فـشار در ستاره نوترونی آنقـدر زياد می شود که نـوترونها تحت فـشـار خرد می شوند و ماده در هم می شود و به چاله تبديل می شوند. (نوترون ذره بدون بار الکتريکی است که جرم آن تقريباً مساوی پروتون است و در کليه هـسته های اتمی بجز هسته هيدروژن وجود دارد).

چاله ها چنان نيروی جاذبه قـوی دارند که حتی نور نـيـز نمی تواند آنهـا را ترک کند. به اين خاطر ديده نمی شوند و چاله سـياه ناميده شده اند، (آدم می تواند آنها را هنگامی که گاز مارپيچ (به شکل تصوير) به درون آنها سقوط می کند آنها را ببيند. چون گاز هنگامی که داغ می شود تشعشعات پردرخشش زيادی از خود ايجاد می کند). اين چاله ها ستارگان اطراف را به طرف خود می مکند یا می بلعند و در خود فـرو می برند. و به اين شکل به تعبير قـرآن ستاره در چاله سقوط می کند.

(علت اينکه قرآن «مکيده شدن یا بلعیده شدن ستاره توسـط چاله سـياه» را «فرو افتادن ستاره در گودال» تعبير کرده اين است که سمت فرو افتادن (يعنی سمت پائين) سمت کشش نيروی جاذبه است، و سمتی که ستاره توسط نيرویِ جاذبه چاله سياه کشيده می شود نيز همان سمت پائين می شود. به اين دليل «مکيده شدن ستاره» توسط چاله سياه را «فرو افتادن يا فرو ريختن ستاره  در چاله» ناميده است).

تصویر پائین یک تصویر ساختگی ناسا از بلعیده شدن یک ستاره توسط سیاهچاله است تصویر کیفیت بسیار عالی دارد پیشنهاد میکنم بر روی آن کلیک کنید

تازه ترین خبر درباره بلعیده شدن یک ستاره توسط سیاهچاله کلیک کنید

مخفی های پاک کننده فضا

«سوگند یاد می کنم به آنکه در هم شکسته و پنهان می شود ـــ آنکه سطح را پاک میکند».

«خُنُوس» بمعنی: پنهان شدن (ناپديد شدن) ناشی از خواری يا شکست يا در هم شکستن يا احساس کوچکی در برابر کسی است. («اِختفاء» بمعنی: پنهان شدن بمعنی ناشناخته بودن جای چيزی است ـ «غَيب» بمعنی: پنهان شدن از دسترس ديدِ چشم ـ «غُرُوب» بمعنی: پنهان شدن از ديد در دوردست است ـ « تواری (توارا)» بمعنی: پنهان شدن ناشی از شرم نمودن است ـ و «اُفُول» بمعنی: آغاز به پنهان شدن نمودن است).

«کَنس»: بمعنی رُفتن و جارو نمودن است، و کُنَّس بمعنی چيزی است زياد می روبد و جارو می کند.

 

«خُنّس» چيزی است که درهم شکسته و پنهان می شود. و آنچه در هم شکسته و پنهان می شود و پيرامون خود را جارو میکند (می مکد) ستاره هائی هستند که در هم شکسته می شوند و به سياه چاله تبديل می شوند و پيش از اين نيز به آنها پرداختيم. این چاله ها با بلعیدن یا مکیدن هر آنچه از نزدیکیهای آنها رد بشود (چنانکه در آيه مطرح شده) با جارو نمودن آنها، سطح فضا را پاک می کنند.

(در زبان علمی هم پاک کننده نامیده میشوند.  Super giant vacuum cleanes )

 

 

 

 

 

ستارگان نیز تابع قانون هستند

«همینطور ستارگان نیز به فرمان او تابع قوانین هستند».

در زمان محمد کسی نمی دانست که ستارگان نیز تابع قوانین طبیعت هستند. ستارگان نیز مدار دارند، نیروی جاذبه دارند، متولد می شوند و می میرند. و این از علوم عصر ما است.

 

صدای تک تک ستاره

« سوگند به فضا و به آنچه تک تک می کند ـــ چه می دانی آنچه تک تک می کند چیست؟ ــــ آن ستاره پر درخشش است».

انسان به کمک رادیو تلسکوپ می تواند صدای منقطع: بیب.. بیب.. و تک.. تک.. بشوند که صدای امواج آمده از ستارگان هستند. صدای تک.. تک.. مربوط به ستاره های پر درخشش یا در مرحله پر درخشش است یعنی همان چیزی که قرآن گفته است.

اسرار شگفت انگيز درباره زنبور عسل

 

 

دانشمندان با دستيابي به مدارک و شواهدي درباره رفتار اجتماعي تکامل يافته در زنبور عسل و حس بويايي قوي اين حشره و زيستگاه هاي اوليه اين گروه از حشرات در آفريقا به اسراري شگفت انگيز و جالب توجه در خصوص رمز و توالي ژنتيکي اين موجود پي برده اند.
زنبور عسل با نام علمي
Apis mellifero ، پس از کرم ميوه و پشه ، سومين حشره اي است که نقشه ژنوم (همه کروموزوم هاي گوناگون در هسته سلولهاي يک گونه) آن ترسيم شده است. زنبور عسل از روند رشد کمتري نسبت به ديگر حشرات برخوردار است ، در حالي که در اين حشره ژنهاي بيشتري که در حس بويايي نقش دارد ، شناخته شده است.
طرح مطالعه ژنوم زنبور عسل زمينه هاي متعددي از تحقيقات روي اين حشرات به منظور بهبود وضعيت کشاورزي ، توسعه تحقيقات زيست شناسي و حفظ سلامت انسان ها را پيش روي محققان قرار داده است. همچنين با توجه به ساختار اجتماعي تکامل يافته در ميان دهها هزار زنبور کارگري که تحت فرماندهي يک زنبور ملکه قرار گرفته اند ، مطالعه نقشه ژنوم زنبور عسل مي تواند زمينه مناسبي براي توسعه مطالعات و تحقيقات درباره عوامل ژنتيکي مرتبط با رفتارهاي اجتماعي به حساب بيايد.
طول عمر زنبور ملکه يک برابر زنبورهاي کارگر است و ملکه روزانه حدود 2000 تخم مي گذارد. برخلاف مغز بسيار کوچک اين حشره ، توانايي شناخت ، يادگيري و آموزش تداعي کردن ، رنگ ، شکل و بوي گلها با غذا از خصوصيات آشکار زنبور عسل است که توانايي تلاش و جستجو در مزارع و گلزارها را افزايش مي دهد.
دانشمنداني که لکه هاي ژنتيکي يافت شده در ژنوم زنبور عسل را مطالعه کرده اند، دريافته اند که منشائ زنبور عسل در قاره آفريقا بوده است و اين حشره در جريان مهاجرت هاي ديرين و کهن به قاره اروپا راه يافته است. تعداد ژنهاي مرتبط با حس شامه يا بويايي در زنبور عسل بيش از تعداد ژنهايي است که در چشايي نقش دارند.
همچنين در اين حشره تعداد ژنهايي که در مصونيت و ايمني آن نقش دارند، در مقايسه با کرم ميوه و پشه کمتر است. زنبور عسل براي شناسايي جنس ، نوع و سن ديگر زنبورها از فرومون ها استفاده مي کند. فرومون ها موادي هستند که به وسيله غدد بدن ترشح مي شوند. پي بردن به توالي
DNA
در ژنوم گام مهمي در پاسخ به پرسشهاي مطرح در خصوص تکامل اجتماعي به حساب مي آيد و به چراهايي درباره عوامل ژنتيکي موثر در شکل گيري رفتارهاي گروهي در زندگي حشرات پاسخ مي گويد.

ماموريتی تازه برای کشف سيارات مشابه زمين

 

جستجو برای يافتن سيارات مشابه زمين به زودی با اعزام يک تلسکوپ فضايی ديگر به مدار زمين تقويت خواهد شد.

کوروت (Corot) نخستين فضاپيمايی خواهد بود که قادر است آن دسته از کرات خاکی که تنها چند برابر زمين هستند و حول ستاره های همسايه می گردند را رديابی کند.

اين فضاپيما همچنين قادر خواهد بود به جزئياتی در مورد اين ستاره ها از جمله جرم، سن و ترکيب شيميايی آنها پی ببرد.

اين ماموريت چندمليتی که توسط آژانس فضايی فرانسه (Cnes) هدايت می شود، قرار است روزهای 26 يا 27 دسامبر پرتاب شود. آژانس فضايی اروپا، اتريش، اسپانيا، آلمان، بلژيک و برزيل از ديگر شرکای اين پروژه هستند.

تين لام ترانگ، مدير پروژه کوروت، گفت: "انسان از ابتدای پيداش علم نجوم به ساير کرات انديشيده است. کوروت به ما کمک خواهد کرد درک کنيم آيا کرات خارجی مشابه زمين تنها يک رويا هستند يا واقعيت خارجی دارند."

دو هدف عمده

اين ماهواره 650 کيلوگرمی سوار بر موشک "سويوز-2-1بی" از سکوی بايکنور در قزاقستان به يک مدار قطبی (به ارتفاع 827 کيلومتر) پرتاب خواهد شد.

کوروت حامل يک تلسکوپ 27 سانتيمتری (قطر آينه) و همچنين چند دوربين از نوع "سی سی دی" که قادر به تشخيص تغييرات بسيار خفيف در درخشندگی ستارگان است خواهد بود.

ايان راکسبرگ، استاد اخترشناسی در کوئين مری که دانشمند آژانس فضايی اروپا در پروژه کوروت است گفت: "اين ماموريت دو هدف عمده علمی را دنبال می کند."

رصد 60 هزار ستاره برای يافتن سيارات در اطراف آنها يکی از اين وظايف است.

آقای راکسبرگ می گويد: "با قرار گرفتن سياره ميان ما، يعنی ناظر زمينی و ستاره ای که حول آن می گردد، بخشی از نور ستاره مسدود می شود - به اين می گويند گذر، مثل گذر زهره از برابر خورشيد."

"بنابراين کار ما اين است که نور ستاره ها را اندازه بگيريم و مواظب افت درخشندگی آنها باشيم تا به وجود احتمالی سيارات در مدار آنها پی ببريم."

طی يک دوره دو سال و نيمه، اين ماهواره بر پنج يا شش قسمت آسمان تمرکز خواهد کرد، هر بار به مدت 150 روز.

ماهواره هر 512 ثانيه يک بار درخشش تقريبا 10 هزار ستاره را اندازه گيری خواهد کرد. دوربين حساس آن کوچکترين تغيير در درخشندگی اين ستارگان را تشخيص می دهد.

انواع سيارات

دانشمندان با اندازه گيری اين تفاوت ها، می توانند بسياری از انواع سيارات را رديابی کنند - از سيارات غول پيکر گازی گرفته تا کرات کوچک خاکی. اما دانشمندان به خصوص مشتاق به يافتن سيارات کوچکتر هستند.

پروفسور راکسبرگ توضيح داد درحالی که سيارات بزرگتر با استفاده از تکنيک های مختلف از روی زمين (با تلسکوپ های زمينی) قابل رديابی هستند، اما اين کار در مورد سيارات تقريبا هم اندازه زمين ممکن نيست.

وی گفت کوروت نخستين فضاپيمايی است که قادر به يافتن اين دسته از سيارات (مشابه زمين) خواهد بود: "کوچکترين سياراتی که قاعدتا بايد بتوانيم بيابيم دو برابر زمين خواهند بود نه بزرگتر."

تيم محققان انتظار دارد در هر ميدانی که رصد می شود حدود 10 تا 40 عدد از اين سيارات کوچکتر و ده ها عدد از سيارات بزرگتر گازی را بيابد.

هدف عمده ديگر اين ماموريت درک بيشتر ستارگان است.

دانشمندان با رصد تغييرات بسيار خفيف در نور ستاره قادر خواهند بود اطلاعاتی درباره بخش های داخلی، جرم، قدمت و ترکيب شيميايی آن جمع آوری کنند.

پروفسور راکسبرگ گفت اين تيم در نظر دارد اطلاعات بيشتری در مورد حدود 60 ستاره درخشان تر آن بخش از آسمان که رصد می شود جمع آوری کند.

bbc

 

چرا آدمی وقتی پیر میشود کودن میشود؟

چرا آدمی وقتی پیر میشود کودن میشود؟

 

این سوالی است که جابر بن حیان از امام جعفر صادق(ع) میپرسد.

 

این یک قاعده کلی نیست و هرکس که پیر شد کودن نمیشود. وکسانی هستند که در دوره جوانی کودن میباشند.

اما نشاط و طراوت جوانی مانع از این است که کودنی آنها بطوری برجسته بچشم دیگران برسد.

همین اشخاص در دوره پری کودن جلوه مینمایند و علتش این است که دیگر نشاط و طراوت جوانی روپوش کودنی آنها نیست.

اما آن که در دوران جوانی مرد یا زنی عاقل و مطلع و پرهیزکار است در دوره پیری هم مرد یا زنی عاقل و مطلع و پرهیزکار میباشد منتها از لحاظ نیروی جسمی مانند دوره جوانی نیست.

طبقه دانشمندان در دوره پیری عاقل تر و مطلع تر و باهوش تر از دوره جوانی بنظر میرسند. چون در دوره جوانی توشه ای که از علم بدست میاورند کم است و هر قدر سنوات عمرشان بیشتر میشود آن توشه زیاد میگردد و عقلشان قویتر میشود و نظرشان برای قضاوت بدون غرض میشود و میفهمند که بایستی پیوسته طرفدار حقیقت باشند.

 

جابر گفت من شنیده ام که پیری نسیان میاورد و آیا این موضوع یک قاعده کلی است؟

پاسخ امام صادق(ع): نه ای جابر و آنچه نسیان میآورد بکار نینداختن نیروی حافظه است. نیروی حافظه مانند سایر نیروهای وجود آدمی برای این که قوت داشته باشد بایستی بکار بیفتد. اگر یک جوان هم نیروی حافظه خود را بکار نیندازد دچار نسیان میشود اما فراموشی در بعضی از سالخوردگان ناشی از این است که بر اثر ضعف نیروی جسمی توجه آنها نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند کم میشود و حتی توجه آنها نسبت به نوه ها و نبیره ها(اگر داشته باشند) کم میگردد تا جائی که وقتی نوه یا نبیره آنها بزرگ میشود وی را نمیشناسند.

هر قدر که ضعف نیروی جسمی زیاد میشود توجه آنها نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند کمتر میشود. دیگر میل ندارند که از خانه خارج شوند و نمیخواهند که سفر کنند و حتی وقایع بزرگ و ناگهانی هم مورد توجه آنان قرار نمیگیرد. بهمین جهت حافظه آنها دیگر بکار نمی افتد و راکد میشود و آن رکود سبب میگردد که اولا چیزی بر ذخائر حافظه افزوده نشود و ثانیا تمام یا قسمتی از ذخائر حافظه فراموش گردد. بنابر این مرد یا زن سالخورده نه فقط آنچه را که در زمان او میگذرد نمیداند بلکه آنچه را که میدانست و در حافظه اش متمرکز شده بود فراموش مینماید.


نوبل كيست؟

نوبل كيست؟

آلفردبرناردنوبل در بيست ويكم اكتبر سال 1833 در شهراستكهلم سوئدچشم به جهان گشود .

در 8 سالگي به همراه خانواده اش عازم روسيه شد . نشانه هاي علاقه به علوم و به ويژه شيمي درهمان نخستين سالهاي كودكي در وي پديدار شد.

آموخته هايش را به شكل خودآموز فراگرفت و هيچ گاه تحصيلات دانشگاهي را از سرنگذراند . در سال 1863 به سوئد بازگشت و دركارگاه پدر در هلنبورگ به عنوان شيميدان مشغول به كار شد . او در توليد صنعت مواد منفجره نيتروگليسيرين موفقيت بسياري بدست آورد .

در1864 انفجاري منجر به ويراني كارخانه و مرگ چند نفر از جمله برادر جوانترش شد ، پس از آن كه كارخانه هايي در آلمان و نروژ ساخته شدند نوبل در1867 اختراع نوعي از نيترو گليسيرين به نام ديناميت را به ثبت رسانيد . در ديناميت او نيتروگليسيرين جذب خاك دياتومه جامد بي اثري شده بود از اين رو كاركردن با آن ايمن تر بود . اين اختراع به سرعت كار ساخت و ساز ها را در بسياري از كشورها بهبودبخشيد.

نوبل در سال 1875 ژلاتين منفجرشونده قويتري را ارائه داد كه در آن نيتروگليسيرين با نيتروسلولز ژلاتيني شده بود . اختراع وي طرحهاي بزرگ راه سازي مانند كانال كورينث و تونل گوتارد را امكان پذيرساخت . درسال1887 بالبيست ماده منفجره بي‌دود را براي امورنظامي معرفي كرد ، آلفرد نوبل مردي تنها غالباً بيمار فروتن كمرو و دوستدار انسان ها بود . او در دهم دسامبر سال 1896 پيش از تحقق ايده هايش درمنزل شخصي اش واقع در سن رمو ايتاليا چشم از جهان فرو بست .

قسمتي از وصيتنامه نوبل

تمام دارايي ام طبق آنچه درپي مي آيد تقسيم شود . اين سرمايه به شكل اوراق بهادار معتبر توسط كارگزارانم از طريق تأسيس يك صندوق به عنوان جايزه سالانه به كساني اعطا شود كه طي سال گذشته خدمت بزرگي به جامعه انساني انجام داده باشد.

جايزه مزبور به پنج قسمت مساوي تقسيم شود و هر يك از آنها به يكي از موارد زير اختصاص داده شود: 1سهم براي كسي كه مهمترين اختراع يا اكتشاف در زمينه علوم فيزيك انجام داده است . يك پنجم براي كسي كه مهمترين يا مفيدترين اكتشاف رادرزمينه علم شيمي انجام داده ، يك سهم براي كسي كه مهمترين كشف دررشته فيزيولوژي يا پزشكي انجام داده باشد ، يك پنجم براي كسي كه برجسته ترين اثر ادبي را خلق كند ، ويك سهم باقيمانده به كسي تعلق گيرد كه بيشترين يا بهترين اقدام را براي ايجاد صلح و برادري و فروكاستن آتش دشمني بين ملت ها و برقراري دوستي انجام دهد.

مشخصات جوايز

جايزه نوبل شامل مدال افتخار-ديپلم شخصي و مبالغي وجه نقد است . طبق بند چهارم اساسنامه بنيادنوبل بيش از سه نفر نمي توانند درجايزه سهيم باشند . جايزه تنها به كساني كه درقيدحيات هستند تعلق مي گيرد ، مگرآنكه نامزدي شخص وفات يافته پيش از مرگش اعلام شده باشد ، مراسم در سالن كنسرت استهكلم برگزار مي شود و اعليحضرت پادشاه سوئد شخصاً ديپلم-مدال وسند تأييدكننده مبلغ جايزه را به دست برندگان مي دهد.

ديپلم افتخار فيزيك-شيمي توسط آكادمي سلطنتي علوم سوئدوديپلم فيزيولوژي يا پزشكي توسط انسيتوي كارولينا تهيه مي شود ، صحافي ديپلمها بر عهده صحافي hassler و falth است0جلدها از چرم بسيارمرغوب بز است0ديپلم فيزيك داراي جلد آبي رنگ و ديپلم شيمي و فيزيولوژي يا پزشكي داراي جلد قرمز است ، به علاوه خوشنويسان آرمي كه از تركيب حروف اول اسم شخص تشكيل مي شود را برروي هر يك از ديپلمهاي اختصاصي برندگان حكاكي مي كنند ، ديپلمها درون جعبه اي از جنس مقوا كه به منظورحفظ ديپلمها طراحي شده قرار مي گيرند ، ابعاد ديپلم نيز 23در35 سانتي متر است.

طبق اساسنامه بنياد نوبل كه با حضور پادشاه وقت سوئد در تاريخ 29 ژوئن1900 تنظيم شده است هيأت اهدا جوايز موظف به تقديم حواله مبلغ جايزه-ديپلم-مدال و تقديرنامه اختصاصي به برندگان مي باشد مدال نوبل فيزيك – شيمي -فيزيولوژي يا پزشكي وادبيات توسط مجسمه ساز و كليشه ساز مشهور سوئدي -اريك ليندبرگ-و مدال نوبل صلح توسط مجسمه ساز نروژي گوستاو ويگلند طراحي شده است ، در يك طرف مدال سوئدي تصويري از نوبل و طرف ديگر آن سالروز تولد و مرگ نوبل با حروف لاتين نگاشته شده است ، اين مدال تا سال 1980 به وزن 200 گرم قطر66ميلي متر واز طلاي18عيار تهيه مي شداز آن زمان تا كنون مدال از تركيبي از طلاي 18عيار و 24 عيار تهيه مي شود ، مبلغ جايزه در سال1900-150800كرون سوئيس بود كه در سال 1923 به كمترين حدخود يعني 115000 كرون سقوط كرد ، اما در سالهاي اخير اين مبلغ به طور قابل توجهي افزايش پيداكرده است1ميليون كرون در سال 1981 ، 2ميليون درسال 1986 ، 3 ميليون كرون در سال 1989 ، 4 ميليون كرون در سال 1990 ، 6 ميليون كرون در سال 2000 و از 2001 ده مليون كرون درهررشته به برندگان اهدا مي شود .....

زندگينامه آلبرت انيشتين

زندگينامه آلبرت انيشتين

مقدمه

اين سخن بسيار گفته شده است كه براي پي بردن به ساختمان پركاهي با عمق و دقت ؛بايد جهان را به درستي شناخت امّا آن كس كه بتواند با چنين عمق و دقتي به ساختمان پركاهي پي برد. در هيچ يك از امور جهان نكته تاريكي نخواهديافت ، من براي شرح حال و زندگي انيشتن را نه براي رياضدانان ونه براي فيزيكدانان ،نه براي اهل فلسفه نه براي طرفداران استقلال يهود بلكه براي آن كساني كه مي خواهند چيزي از جهان پرتناقض قرن بيستم درك كنند . و اينك شرح حال زندگي او از كودكي تا پابان عمر :

آلبرت انيشين در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم كه شهر متوسطي از ناحيه و ورتمبرگ آلمان بود متولّد شد . امّا شهر مزبور در زندگي او اهميتي نداشته است . زيرا يك سال بعد از تولّد او خانواده وي از اولم عازم مونيخ گرديد.

پدر آلبرت ، هرمان انيشتين كارخانه ي كوچكي براي توليد محصولات الكتروشيميايي داشت و با كمك برادرش كه مدير فني كارخانه بود از آن بهره برداري مي كرد. گر چه در كار معاملات بصيرت كامل نداشت .پدر آلبرت از لحاظ عقايد سياسي نيز مانند بسياري از مردم آلمان گرچه با حكومت پروسي ها مخالفت داشت امّا امپراتوري جديد آلمان را ستايش مي كرد و صدراعظم آن « بيسمارك » و ژنرال «مولتكه » و امپراتور پير يعني «ويلهم اول» را گرامي مي داشت.

مادر انيشتين كه قبل از ازدواج پائولين كوخ نام داشت بيش از پدر زندگي را جدي مي گرفت و زني بود از اهل هنر و صاحب احساساتي كه خاصّ هنرمندان است و بزرگترين عامل خوشي او در زندگي و وسيله تسلاي وي از علم روزگار موسيقي بود.

آلبرت كوچولو به هيچ مفهوم كودك عجوبه اي نبود و حتّي مدّت زيادي طول كشيد تا سخن گفتن آموخت بطوريكه پدر و مادرش وحشت زده شدند كه مبادا فرزندشان ناقص و غيرعادي باشد امّا بالاخره شروع به حرف زدن كرد ولي غالباً ساكت و خاموش بود و هرگز بازيهاي عادي را كه ما بين كودكان انجام مي گرفت و موجب سرگرمي كودك و محبّت في ما بين مي شود را دوست نداشت .

آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال ديگر طبق تعاليم كاتوليك تحصيل كرد و از آن لذّت فراوان و بود وحتّي در مواردي از دروس كه به شرعيات و قوانين مذهبي كاتوليك بستگي داشت چنان قوي شد كه مي توانست در هر مورد كه همشاگردانش قادر نبودند به سوألهاي معلّم جواب دهند او به آنها كمك مي كرد.

انيشتين جوان در ده سالگي مدرسه ابتدائي را ترك كرد و در شهر مونيخ به مدرسه متوسطه «لوئيت پول» وارد شد . در مدرسه متوسطه اگر مرتكب خطايي مي شدند راه و رسم تنبيه ايشان آن بود كه مي بايست بعد از اتمام درس ، تحت نظر يكي از معلّمان ، در كلاس توقيف شوند و با درنظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگيز كلاسهاي درس ، اين اضافه ماندن شكنجه اي واقعي محسوب مي شد.

ذوق هنري:

ذوق هنري انيشتين چنان بود كه او وقتي پنج ساله بود روزي پدرش قطب نمايي جيبي را به وي نشان داد . خاصّيت اسرار آميز عقربه مغناطيسي در كوك تأثير عميقي گذاشت با وجود آنكه هيچ عامل مرئي در حركت عقربه تأثيري نداشت كودك چنين نتيجه گرفت در فضاي خالي بايد عاملي وجود داشته باشد كه اجسام را جذب كند.

وقتي كه انيشتين پانزده ساله بود حادثه اي اتفاق افتاد كه جريان زندگي او را به راه جديدي منحرف ساخت : هرمان پدر او در كار تجارت خويش با مشكلاتي مواجه شد و در پي آن صلاح را در آن ديدند كه كارخانه خود را در مونيخ بفروشد و جاي ديگري را براي كسب و كار خود ترتيب دهند. از آن جا كه وي خوش بين و علاقمند به كسب لذّتهاي بود تصميم گرفت كه به كشوري مهاجرت كند كه زندگي در آن با سعادت بيشتري همراه باشد و به اين منظور ايتاليا را انتخاب كرد و در شهر ميلان مؤسسه ي مشابهي را ايجاد كرد. هنگاميكه وارد شهر ميلان شدند آلبرت به پدر خود گفت كه قصد دارد تابعيت كشور آلمان را ترك گويد. آقاي هرمان به وي تذكر داد كه اين كار زشت ونابهنجار است .

دوران دانشجويي:

در اين دوران مشهورترين مؤسسه فني در اروپا مركزي به استثناي آلمان ، مدرسه ي دارالفنون سوئيس در شهر زوريخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شركت كرد ولي بخاطر اينكه درعلوم طبيعي اطلاّعاتي وسيع نداشت درامتحان پذيرفته نشد. با اين حال مدير دارالفنون زوريخ تحت تأثير اطلاّعات وسيع او در رياضيات واقع شد و از او درخواست كرد كه ديپلم متوسطه اي را كه براي ورود به دارالفنون لازم است در يك مدرسه سوئيسي بدست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر كوچك «آآرائو»كه با روش جديدي اداره مي شد معرفي كرد. بعد از يك سال اقامت در مدرسه مذبور ديپلم لازم را بدست آورد و در نتيجه بدون امتحان در دارالفنون زوريخ پذيرفته شد. با اين كه درس هاي فيزيك دارالفنون آميخته با هيچ گونه عمق فكري نبود باز هم حضور در آنها آلبرت را تحريك كرد كه كتب جستجوكنندگان بزرگ اين را مورد مطالعه قرار دهد. او، آثار استادان كلاسيك فيزيك نظري از قبيل: بولترمان،ماكسول و هوتز را با حرص عجيبي مطالعه كرد. شب و روز اوقات او با مطالعه اين كتابها مي گذشت و ضمن مطالعه آنها با هنر استادانه اي آشنا شد كه چگونه بنيان رياضي مستحكمي ساخت. او درست در خاتمه قرن 19 تحصيلات خود راپايان داد و به مسأله مهم تهيه شغل مواجه شد.

از آنجا كه نتوانست مقام تدريسي در مدرسه پولي تكنيك بدست آورد تنها راهي باقي ماند وآن اين بود كه چنين شغل و مقامي در مدرسه ي متوسطه اي جستجو كند.

اكنون سال 1910 شروع شده و آلبرت بيست و يك سال داشت و تابعيت سوئيس را بدست آورده بود. او در هنگام داوطلب شغل معلّمي خصوصي گرديد و پذيرفته شد. انيشتين از كار خود راضي و حتّي خوشبخت بود كه مي تواند بهپرورش جوانان بپردازد امّا بزودي متوجّه شد كه معلمّان ديگر نيكي را او مي كارد ضايع و فاسد مي كنند و اين شغل را ترك كرد. بعد از اين دوران تاريك ، ناگهان نوري درخشيد و بعد از مدّتي در دفتر ثبت اختراعات مشغول به كار شد و به شهر«برن» انتقال يافت. كمي بعد از انتقال به شهر برن انيشتين با ميلواماريچ همشاگرد قديم خود در مدرسه ي پولي تكنيك ازدواج كرد و حاصل آن دو پسر پي در پي بود كه اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. كار انيشتين در دفتر اختراعات خالي از لطف نبود و حتّي بسيار جالب مي نمود وظيفه ي وي آن بود كه اختراعات را كه به دفتر مذبور مي آوردند مورد آزمايش اوّليه قرار مي داد. شايد تمرين در همين كار موجب شده بود كه وي با قدرت خارق العاده و بي مانند بتواند همواره نتايج اصلي و اساسي هر فرض و نظريه جديدي را با سرعت درك و استخراج كند. چون انيشتين به خصوص به قوانين كلي فيزيك علاقه داشت و به حقيقت در صدد بود كه با كمك محدودي ميدان وسيع تجارت را به وجهي منطقي استنتاج كند.

در اواخر سال 1910 كرسي فيزيك نظري در دانشگاه آلماني پراگ خالي شد. انتصاب استادان اين قبيل دانشگاهها طبق پيشنهاد دانشكده بوسيله ي امپراتور اتريش انجام مي گرفت كه معمولاً حقّ انتخاب خويش را به وزير فرهنگ وا مي گذاشت. تصميم قطعي براي انتخاب داوطلب ، قبل از همه ، بر عهده ي فيزيكداني به نام« آنتون لامپا » بود و او براي انتخاب استاد دو نفر را مدّ نظر داشت كه يكي از آنها «كوستاويائومان» و ديگري«انيشتين» بود. «يائومان» آن را نپذيرفت و پس از كش و قوسها فراوان انيشتين اين مقام را پذيرفت. وي صاحب دو ويژگي بود كه موجب گرديد وي استاد زبردستي گررد. اوّلين آنها اين بود كه علاقه ي فراوان داشت تا براي عدّه ي بيشتري از همنوعان خود وبخصوص كسانيكه در حول وحوش او مي زيسته اند مفيد باشد. ويژگي دوّم او ذوق هنريش بود كه انيشتين را وا مي داشت كه نه فقط افكار عمومي خود را به نحوي روشن و منطقي مرتّب سازد بلكه روش تنظيم و بيهن آنها به نحوي باشد كه چه خود او و چه مستهعان از نظر جهان شناسي نيز لذّت مي برند.

هدف انيشتين اين بود كه فضاي مطلق را از فيزيك براندازد تئوري نسبي سال 1905 كه در آن انيشتين فقط به حركت مستقيم الخط متشابه پرداخته بود انيشتين با كمك از «اصل تعادل» پديدههاي جديدي را در مبحث نور پيش بيني كند كه قابل مشاهده بوده اند و مي توانست صحت نظريه جديد او را از لحاظ تجربي تأييد كرد.

عزيمت از پراگ:

در مدّتي كه انيشتين در پراگ تدريس مي كرد نه فقط نظريه جديد خود را درباره غير وي بنا نهاد بلكه با شدّت بيشتري نظريه ي خود را درباره ي كوآنتوم نو را كه در شهر برن شروع كرده بود ، توسعه داد. با همه ي اين تفاصيل انيشتين به دانشگاه پراگ اطّلاع دادكه در خاتمه دوره تابستاني سال 1912 خدمت اين دانشگاه را ترك كرد. عزيمت ناگهاني انيشتين از شهر پراگ موجب سر وصداي بسيار در اين شهر شد در سر مقاله بزرگترين روزنامه ي آلماني شهر پراگ نوشته شد:«كه نبوغ و شهرت

فوق العاده انيشيتن باعث شد كه همكارانش او را مورد شكنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ ترك كرد.» انيشتين عازم شهر زوريج گرديد و در پايان سال 1912 با سمت استادي مدرسه ي پولي تكنيك زوريج مشغول به كار شد شهرت انيشتين به تدريج تا آنجا رسيده بود كه بسياري از مؤسسات و سازمانهاي علمي جهان علاقه داشتند كه وي بعنوان عضو وابسته با مؤسسه ايشان در ارتباط يابد. سالها بود كه مقامات رسمي آلمان كوشش مي كردند كه شهر برلن نه فقط مركز قدرت سياسي و اقتصادي باشد بلكه در عين حال كانون فعّاليّت هنري و علمي نيز محسوب گردد بهمين جهت از انيشتين دعوت بعمل آوردند. مدّت كمي بعد از ورود انيشتين به برلن ، انيشتين از زوجه ي خويش هيلوا كه از جنبههاي مختلف با او عدم توافق داشت جدا گرديد و زندگي را با تجرد مي گذارند. هنگاميكه به عضويت آكادمي پاشاهي انتخاب شد سي و چهار سال سن داشت و نسبت به همكاران خود كه از او مسن تر بودند بيش از حد جوان مي نمود. در اين حال همه انيشتين را در وهله ي اوّل مردي مؤدب ودوست داشتني به نظر مي آوردند.

فعّاليّت اصلي انيشتين در برلن اين بود كه با همكاران خويش و يا دانشجويان رشته ي فيزيك درباره ي كارهاي علمي مصاحبه و مذاكره كند وآنها را در تهيه برنامه ي جستجوي علمي راهنمايي كند. هنوز يكسال از اقامت انيشتين در برلن نگذشته بود كه ماه اوت 1914 جنگ جهاني شروع شد. در مدّت جنگ جهاني اوّل ، روزنامه هاي برلن همه روزه از وقايع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان بود. در عين حال انيشتين در منزل خود با دختر عمه ي خويش الزا آشنايي پيدا كر. الزا زني مهربان و خونگرم بود و همچنين او از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت با اينحال انيشتين با او ازدواج كرد. جنگ بين المللي و شرايط معرفت النفسي كه در نتيجه ي آن بر دنياي علم تحصيل گرديد مانع از آن نشد كه انيشتين با حرارت فوق العاده به توسعه وتكميل نظريه ي ثقل خويش بپردازد. وي با پيمودن راه تفكّري كه در پراگ و زوريخ

پيش گرفته بود توانست در سال 1916 نظريه اي براي ثقل بپردازد. و جاذبه ي عمومي بنا نهد كه بلكي مستقل از نظريه هاي گذشته و از نظر منطقي داراي وحدت كامل بود.

اهّميّت نظريه جديد به زودي مورد تأييد و توجّه دانشمنداني واقع گرديد كه داراي قدرت خلاق علمي بودند تأييد تجربي نظريه انيشتين توجّه عموم مردم را به شدّت جلب كرده بود از اين پس ديگر انيشتين مردي نبود كه فقط مورد توجّه دانشمندان باشد و بس. به زودي وي نيز همچون زمامداران مشهور ممالك ، بازيگران بزرگ سينما و تئاتر شهرت عام بدست آورد.

مسافرتهاي انيشتين:

تبليغات مخالف و حملاتي كه عليه انيشتين مي شد موجب گرديد كه در تمام ممالك جهان و در همه ي طبقات اجتماعي توجّه عموم مردم به سوي تئوريهاي او جلب شود. مفاهيمي كه براي تودههاي مردم هيچگونه اهّميّتي نداشته است وعامه ي ايشان تقريبأ چيزي از آن درك نمي كردند موضوع مباحث سياسي گرديد. انيشتين دراين زمان سفرهاي خود را آغاز كرد ابتدا به هلند، بعد به كشورهاي چك و اسلواكي، اسپانيا، فرانسه، روسيه، اتريش، انگليس، آمريكا و بسياري كشورهاي ديگر. امّا نكته قابل توجّه اين است كه وقتي انيشتين و همسر او به بندرگاه نيويورك شدند با استقبال شديد و تظاهرات پر شوري مواجه شدند كه به احتمال قوي نظير آن هرگز هنگام ورود يكي از دانشمندان رخ نداده بود .

انيشتين به آسيا وبه كشورهاي چين، ژاپن و فلسطين سفر كرده است و اين خاتمه ي سفرهاي او بود. درسال 1924 بعد از مسافرتهاي متعدد به اكناف جهان انيشتين بار ديگر در برلن مستقر گرديد. حملات همچنان بر او ادامه داشت و نظريات او را بعنوان بيان افكار قوم يهود و به سوي فاشيسم مي دانستند به اين دليل انيشتين به شهر پرنيستون در آمريكا مي رود. بعد از چندي همسرش الزا در سال 1936 از دنياي مي رود و خواهر انيشتين كه در فلورانس بود به شهر پرنيستون نزد برادرش آمد. در همين دوران انيشتين تابيعت كشور آمريكا را مي پذيرد. انيشتين در سال 1945 طبق قانون بازنشستگي مقام استادي مؤسسه مطالعات عالي پرنيستون را ترك كرد ولي اين تغيير سمت رسمي ، تغييري در روش زندگي و كار او به وجود نياورد وي كماكان در پنيستون بسر مي برد و در مؤسسه ي مذبور تجسّسات خود را ادامه دهد.

آخرين سالهاي زندگي انيشتين:

اين دوران تجسّس در نيمه انزواي شهر پرنيستون به تدريج با اصطراب و احتشاش آميخته مي شد. هنوز ده سال ديگر از زندگي انيشتين باقي مانده بود ليكن اين دوره ي ده ساله درست مصادف با هنگامي بود كه عهد بمب اتمي شروع مي گرديد و بشريّت تمرين و آموزش خويش را در اين زمينه آغاز مي كرد. بنابراين مسأله واقعي كه براي او مطرح شد موضوع چگونگي پيدايش بمب اتمي نبود با وجود اينكه منظور ما در اين جا دادن چشم اندازي مختصر از روابط انيشتين با حوادث بزرگ سياسي آخرين سالهاي زندگي او مي باشد باز هم اگر از دو موضوع اساسي ياد نكنيم همين چشم انداز هم ناقص خواهد بود يكي از آنها نامه ي مشهور است كه وي مي بايست براي همكاري خود در شوروي بفرشد و دوّم شرح وقايعي است كه در اوضاع و احوال فيزيكدانان آمريكايي ، خاصه دانشمندان اتمي ، در داخل مملكت خودشان تغيير بسيار ايجاد كرد.

اكنون مي توانيم بصورت شايسته تري همه ي آنچه را كه گهگاه موجب تيره شدن پايان زندگي وي مي شد مشاهده كنيم و سر انجام روز هجدهم آوريل 1955 بزرگترين دانشمند و متفكر قرن بيستم ، پيغمبر صلح و حامي و مدافع محنت ديدگان جهان ، مردي كه احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه ي مردان جهان بوده است ، در شهر پرنيستون واقع در ممالك متحده آمريكاي شمالي از زندگي وتفكر و مبارزه دست كشيد و از دار دنيا رفت و در گذشت.

در پايان به اظهار نظرهاي برخي از مشاهير درباره ي انيشتين بعد از وفات وي مي پردازيم:

پيشر فتي كه انيشتين نصيب معرفت ما درباره ي طبيعت كرد از قدرت مهمّ جهان ‹امروزي خارج است. فقط نسلهاي آينده خواهند توانست مفهوم واقعي آن را درك كند. › « دكتر هارولددوز رئيس دانشگاه پرنيستون در آمريكا »

« وي دانشمند بزرگ اين عصر و به واقع يكي از جويندگان عدالت و راستي بود كه هرگز با نا راستي و ظلم مصالحه نكرد.» «جواهر لعل نهر نخست وزير هند»

ياد او زنده و روحش شاد باد .

بر همكنشها - نيروهاي اساسي

برهمكنش قوي

فيزيكدانان كه هنوز از موفقيت تئوري الكتروضعيف دچار گيجي بودند، توجه خود را به حل نيروي قوي معطوف نمودند
منشا تئوري واكنش قوي به سال 1935 برمي‌گردد وقتي كه فيزيكدان ژاپني «هيدكي يوكاوا» پيشنهاد داد كه پروتونها و نوترونها توسط يك نيروي جديد كه توسط مبادله ذراتي به نام «پي مزون» خلق مي‌شود در هسته اتم با يكديگر نگه داشته مي‌شوند
در دهه‌هاي 1950 و 1960 فيزيكدانان از شكننده‌هاي اتم در آزمايشگاه‌ها موفق به كشف صدها نوع از ذرات واكنش قوي كه «هادرون»ها ناميده مي‌شوند شدند(كه شامل هم مزون و هم ديگر ذرات واكنش قوي مانند پروتون و نوترون مي‌باشند
هيچكس نمي‌توانست بيان نمايد چرا دنيايي كه تا دهه 1930 بوضوح ساده بنظر مي‌رسيد به يكباره اينچنين پيچيده شد. زماني تصور مي‌شد كه كل كائنات از چهار ذره و دو نيرو (الكترون، پروتون، نوترون، نوترينو، نور و گرانش) ساخته شده، اما فيزيكدانان با سيلي از هادرون‌هاي جديد كه در آزمايشگاهها كشف شدند مواجه گرديدند. يك تئوري جديد نياز بود تا به اين هرج و مرج سر و سامان بدهد
در آن زمان «اپنهايمر» به شوخي گفت كه "جايزه نوبل بايد به فيزيكداني داده شود كه امسال يك ذره جديدي را كشف نكرده باشد". تا سال 1984 بيش از دويست ذره جديد كشف شد
فيزيكدانان همانند «مندليف» كه تقريبا در يك قرن پيش قانون‌مندي عناصر طبيعت و تنظيم آنها در «جدول مندليف» را انجام داد، شروع به جستجو براي تقارني كردند كه با آن بتوان همه هادرون‌ها را طبقه‌بندي كرد. در اوايل دهه 1960 «گل‌مان» نشان داد كه مي‌توان هادرون‌ها را در يك الگوي هشت‌تائي گروه‌بندي كرد. او همانند مندليف توانست وجود و حتي خواص ذراتي را كه تا آن زمان كشف نشده بودند، پيش‌گويي كند. اما اگر اين الگو، قابل مقايسه با جدول مندليف بود، در آن چه چيزهايي جاي الكترون‌ها و پروتون‌ها را مي‌توانستند بگيرند؟
بعدها كشف شد كه اين الگو به خاطر وجود ذرات زيرهسته‌اي كه به آنها لقب كوارك دادند، بوجود مي‌آيد. در حقيقت با تركيب سه نوع كوارك مي‌توانستند تمام ذراتي كه در آزمايشگاهها توليد مي‌شدند را توصيف كنند

در كل شش نوع كوارك وجود دارد كه دو تا دو تا شناخته مي‌شوند


Up/down , charm/strange, top/bottom

بار الكتريكي كواركها به صورت كسري مي‌باشد، مثلا 3/1 و 3/2 ، هادرونها ازكواركها تشكيل شده اند اگر چه كواركها داراي بارهاي الكتريكي كسري ميباشند ولي هادروني كه از تركيب آنها بدست ميايد داراي بار الكتريكي صحيح ايست. كواركها علاوه بر بار الكتريكي حامل يك نوع بار ديگر به نام «بار رنگي» نيز مي‌باشند. نيروي مابين ذرات داراي بار رنگي خيلي قوي است ؛ به همين دليل است كه اين نيرو نيروي قوي ناميده ميگردد. ذرات حامل اين نيروي قوي كه بين كواركها رد و بدل مي‌شود، «گلئون»ها نام دارند. بار رنگي نسبت به بارالكترومغناطيسي داراي ماهيت متفاوتي است، گلوئون‌ها خودشان نيز داراي بار رنگي هستند كه اين امر موجب شگفتي بيشتر آنها مي‌گردد زيرا برعكس فوتونها كه ذرات حامل نيروي الكترومغناطيسي هستند مي‌باشند، فوتونها با وجود اينكه حامل نيروي الكترومغناطيسي هستند ولي خودشان فاقد بارالكتريكي مي‌باشند. از طرفي هادرون‌ها كه از كواركها تشكيل مي‌شوند فاقد بار رنگي مي‌باشند و از نظر بار رنگي خنثي هستند، به همين دليل است كه ما اثرات اين نيروي قوي را فقط در بين هادرونها مي‌بينيم. تئوري‌اي كه اين نيرو را توضيح ميداد، «كروموديناميك كوانتوم» نام داشت.
در سال 1974 ، «شلدون گلاشو» و «هوارد جرجي» تئوري‌اي پيشنهاد كردند كه طي آن نيروي قوي با الكتروضعيف متحد مي‌شد و آنرا «تئوري وحدت بزرگ» (گات) ناميدند.
اين تئوري پيشگويي مي‌كند كه كوارك مي‌تواند تبديل به الكترون شود. اين همچنين بدان معنا است كه پروتون ميتواند به الكترون تبديل شود. زيرا پروتون از سه كوارك تشكيل شده است
هرچند تئوري گات پيشرفتي قابل توجه را در اتحاد نيروي الكتروضعيف با نيروي قوي عرضه مي‌كرد ولي از لحاظ تئوري همچنان ناقص بود. بطور مثال اين تئوري نميتواند بيان كند كه چرا سه كپي فاميل‌هاي ذرات (خانواده‌هاي الكترون، ميون و تائو) وجود دارند. بعلاوه ثابتهاي قراردادي زيادي در تئوري وجود داشت

عليرغم مشكلات تئوري گات، فيزيكدانان هنوز معتقد بودند كه ممكن است تئوري‌اي براي وحدت گرانش وجود داشته باشد



الكتروضعيف

در 1971 يك تئوري جديد ميدان كوانتوم وارد صحنه شد كه مي‌توانست نيروي هسته‌اي ضعيف و الكترومغناطيس را با هم متحد كند. براي اولين بار از زمان ماكسول يعني تقريبا صد سال، نيروهاي طبيعت قدمي ديگر به طرف وحدت برداشتند. يكبار ديگر اسرار معما تقارن مقياس بود.
واكنشهاي ضعيف مربوط به رفتار الكترونها و شركاي آنها بنام نوترينوها مي‌باشد. از تمام ذرات كائنات، نوترينو شايد نادرترين آنها باشد، زيرا شديدا فرّار مي‌باشد. نوترينو، بار و احتمالا جرم ندارد و بسيار بسيار سخت آشكار مي‌باشد
در سال 1933 فيزيكدان بزرگ ايتاليايي انريكو فرمي، اولين تئوري جامع از اين ذرات فرّار كه نوترينو (ذرات كوچك خنثي به زبان ايتاليايي) ناميد، به طبع رساند
تجارب در ارتباط با نوترينوها بسيار مشكل بود زيرا نوترينوها خيلي نافذند و از حضورشان هيچ ردي به جا نمي‌گذارند. در حقيقت آنها مي‌توانند بسهولت به داخل كره زمين رخنه نمايند و از طرف ديگر زمين خارج شوند. در واقع اگر تمام منظومه شمسي پر از سرب سخت بود، بعضي از نوترينوها قادر بودند حتي به آن حصار مستحكم نيز رخنه نمايند
وجود نوترينو نهايتا در سال 1953 در يك تجربه بسيار مشكل در حين مطالعه تشعشعات فراوان خلق شده توسط رآكتور هسته‌اي تائيد شد
از زمان كشف، سالها مخترعين سعي نمودند تا به استفاده‌هاي عملي نوترينو فكر نمايند. بيشتر اين افراد جسور مايل بودند تا يك «تلسكوپ نوترينو» بسازند. با اين تلسكوپ ما مي‌توانيم مستقيما در داخل صدها كيلومتر صخره‌هاي سخت جستجو كنيم، هر كس اهدافي نظير اين براي تلسكوپ پيش‌بيني مي‌كرد. ايده تلسكوپ نوترينو مسلما بسيار خوب است، اما يك مانع وجود دارد: از كجا ما مي‌توانيم فيلم عكاسي پيدا نمائيم كه بتواند نوترينو را متوقف كند؟ هر ذره‌اي كه بتواند به تريليونها تن صخره رسوخ نمايد براحتي مي‌تواند به فيلم عكاسي هم نفوذ كند.
پيشنهاد ديگر خلق يك «بمب نوترينو» بود.فيزيكدان هانيز پاجلز مي‌نويسد كه اين يك اسلحه مطلوب صلح‌طلب مي‌باشد. مانند يك بمب كه مي‌توند براحتي جانشين بمب هسته‌اي مرسوم باشد؛ اين بمب با سر و صدا منفجر شده و منطقه مورد هدف را با سيلي عظيم از نوترينو‌ها بمباران مي‌كند، بعد از اينكه همه را ترساند، نوترينوها بدون هيچ صدمه‌اي از ميان همه چيز عبور مي‌كنند
علاوه بر نوترينو، اسرار واكنشهاي ضعيف با كشف ذرات جديد مانند ميون، عميقتر شد. قبلا در سال 1937 وقتي كه اين ذره در عكسبرداري اشعه كيهاني كشف شد، بنظر درست شبيه الكترون مي‌آمد اما بيش از دويست بار سنگين‌تر از آن بود. براي تمام مقاصد آن ذره درست يك الكترون سنگين بود. فيزيكدانان در سال 1962 با استفاده از شكافنده اتم نشان دادند كه ميون همچنين شريك مجزاي خودش، نوترينوي ميون را دارد. در سال 1978 بار ديگر يك جفت براي الكترون كشف شد ولي اينبار سه‌هزار و پانصد بار سنگين‌تر بود و «تائو» نام گرفت با شريك مجزاي خودش بنام نوترينوي تائو
فيزيكدانان حدس زدند كه نيروي بين الكترونها و نوترونها توسط تبادل يكسري جديد ذرات به نام ذرات W به جاي Weak ايجاد مي‌شود

در اينجا هم تئوري درست با دياگرامهايي شبيه دياگرامهاي فاينمن قابل توصيف بود، به جاي جفت الكترون-پوزيترون، كافيست كه الكترون-نوترينو را جايگزين كنيم و به جاي فوتونها ، ذرات دبليو بگذاريم
مشكل اينجا بود كه تئوري با استفاده از تقارن مقياس قابل بهنجارش نبود و تئوري با بينهايت‌ها درگير بود. تا سالها فيزيكدانان درگير آن بودند
تئوري يانگ-مايلز محتوي يك تقارن رياضي جديد بود كه به «واينبرگ» و «سالم» اجازه داد تا نيروهاي ضعيف و الكترومغناطيس را به همان وضع با هم متحد كنند
فيزيكدانها بطور قوي باور كرده بودند كه نيروهاي ضعيف بصورت نزديكي به نيروهاي الكترومغناطيسي مربوط هستند، سرانجام آنها كشف كردند كه در فواصل بسياركوتاه ( درحدود 10 به قوه 18- متر ) قدرت برهمكنش ضعيف قابل برابري با برهمكنش الكترومغناطيسي است، به عبارت ديگر در سي برابر آن فاصله قدرت برهمكنش ضعيف يك ده‌هزارم ( سه برابر ده به توان منفي هفده) برهمكنش الكترومغناطيسي است، درفواصل مثلا براي كواركهاي داخل يك پروتون يا نوترون ( ده به قوه منفي پانزده ) ، نيرو حتي از آنهم ضعيف‌تر است
فيزيكدانها نتيجه گرفته اند كه درحقيقت نيروهاي الكترومغناطيسي و ضعيف اساسا قدرتهاي يكساني دارند , اين به اين دليل است كه قدرت برهمكنش به طور قوي به دوعامل جرم ذرات حامل نيرو و فاصله برهمكنش بستگي دارد ، تفاوت مابين قدرتهاي مشاهده شده آنها از تفاوت بزرگ در جرم ذرات

W و Z كه بسيار پرجرم هستند و فوتونها كه تا آنجا كه ما مي دانيم فاقد جرم هستند ناشي مي گردد

به مجرد اينكه نسبيت خاص بر پايه‌هاي تئوري و مشاهدات استوار شد ، فيزيكدانان دريافتند كه معادله شرودينگر در مكانيك كوانتومي تحت تبديلات لورنتس ناوردا نيست. بنابراين مكانيك كوانتومي كه با موفقيت در دهه 1920 توسعه داده شده بود ، درباره توصيف رفتار ذراتي كه نزديك به سرعت نور حركت مي‌كردند پاسخگو نبود
مشكل آنجا بود كه معادله شرودينگر نسبت به زمان از درجه اول و نسبت به مختصات فضايي از درجه دو بود. معادله كلين-گوردون نسبت به هر دو آنها يعني فضا و زمان از درجه دو بود و راه‌ حلي براي ذرات با اسپين صفر بود
ديراك ريشه دوم معادله كلين-گوردون را با استفاده از ماتريسي به نام "ماتريس گاما" بوجود آورد و راه حلي شد براي ذرات با اسپين
اما مشكل مكانيك كوانتومي نسبيتي آن بود كه معادلات ديراك و كلين-گوردون در تفسير توليد و نابودي ذرات از فضاي تهي ، خلا ، ناتوان بودند
يافته‌هاي بيشتر با "الكتروديناميك كوانتوم" آغاز شد كه بوسيله فاينمن، شرودينگر و توموناگا در دهه 1940 پايه‌گذاري شد
در تئوري ميدان كوانتوم رفتار و خواص ذرات بنيادين توسط يك‌ سري دياگرامها به نام دياگرامهاي فاينمن قابل محاسبه هستند كه به دقت توليد و نابودي ذرات را شرح مي‌دهند. مجموعه دياگرامهاي فاينمن براي تفرق دو الكترون به مانند شكل زير است.
خطهاي راست سياه نمايانگر الكترونها هستند و خطهاي موجي سبز نمايانگر فوتون و هر حلقه نشاندهنده توليد يك الكترون و پوزيترون از يك فوتون مي‌باشد كه يكديگر را نابود مي‌كنند و يك فوتون خلق مي‌كنند. محاسبه كامل دامنه تفرق، جمع روي همه حالتهاي ممكن براي فوتونها، الكترونها، پوزيترونها و ساير ذرات بود.
محاسبات حلقه‌هاي كوانتومي با يك مشكل بزرگ روبرو بود؛ به منظور محاسبه درست براي فرايند‌ها در حلقه‌ها، بايد از يكي روي همه مقادير تكانه‌هاي ممكن از صفر تا بينهايت انتگرال گرفته شود، اما اين انتگرالها براي يك ذره با اسپين
j در D بعد تقريبا به شكل زير بود
اگر مقدار
4j+D-8
" منفي باشد، انتگرال براي تكانه بينهايت (يا طول موج صفر، بر اساس فرمول دوبروي) خوش رفتار خواهد بود. اگر اين طول مقدار صفر يا مثبت باشد، جواب انتگرال بينهايت ميشود و نظريه‌اي كه درست مي‌نمود به نظر غيرقابل درك مي‌رسيد چون فقط جوابهاي بينهايت به ما مي‌داد.
جهاني كه ما مي‌بينيم چهار بعد دارد و يك فوتون اسپين 1 دارد، پس در مورد تفرق الكترون-الكترون اين انتگرال همچنان جواب بينهايت‌مي‌داد، اما جواب انتگرال به كندي به سمت بينهايت ميل مي‌كرد و در اين مورد به نظر مي‌رسيد كه تئوري مي‌تواند بهنجارش شود به صورتي كه بينهايت‌ها به تعداد كمي پارامتر تبديل مي‌شوند، مانند جرم و بار الكترون
الكتروديناميك يك تئوري است كه دو پارامتر دارد، بار و جرم الكترون. معادلات ماكسول علاوه بر نسبيت خاص، تقارن ديگري دارد به نام تقارن مقياس، كه به فاينمن اجازه داد تا سري بزرگي از دياگرامها را گروه نمايد تا پي برد كه او مي‌تواند براحتي بار و جرم الكترون را براي جذب و از بين بردن بينهايتها دوباره معين نمايد
رويهم رفته اين بدان معنا بود كه جرم و بار الكترون بطور ضروري جهت شروع، بينهايت فرض مي‌شد. ولي آنها بينهايتهايي را كه از دياگرامها پديدار مي‌شدند را محدود مي‌كردند و به كلام ديگر قانونمند مي‌كردند.
در واقع مي‌خواست كاري شبيه به " بينهايت منهاي بينهايت مساوي صفر " انجام دهد، و تئوري اوتقريبا به خوبي كار ميكرد.
الكتروديناميك كوانتوم يك تئوري قابل بهنجارش بود و در دهه 1940 به عنوان راه حل كوانتوم نسبيتي به آن توجه شد. اما ديگر ذرات شناخته شده كه حامل نيروها بودند مانند هسته‌اي ضعيف كه باعث راديواكتيويته بود، هسته‌اي قوي كه پروتونها و نوترونها را در هسته در كنار هم نگه مي‌داشت و گرانش كه ما را روي زمين نگه مي‌داشت به اين زودي توسط تئوريهاي فيزيك تسخير نشدند
در دهه 1960 فيزيك ذرات به منظور توصيف نيروي هسته‌اي قوي به مفهومي به نام مدل تشديد دوگانه دسيافت. اين مدل هيچگاه در توصيف ذرات آنچنان موفق نبود، ولي در دهه 1970 فهميده شد كه مدل دوگانه در واقع نظريه‌اي كوانتومي براي ريسمانهاي مرتعش نسبيتي است و رفتارهاي رياضي عجيبي از خود نشان مي‌دهد، در نتيجه مدل دوگانه به عنوان " تئوري ريسمان " ناميده شد
اما نظريه ديگري كه در ابتداي قرن بيستم بوجود آمد ، بار ديگر فيزيكدانان را متعجب ساخت و آن ثابت بودن سرعت نور مستقل از هر ناظري بود. اين يك نتيجه مهيج و جالب از آزمايشات " مايكلسون " و " مورلي " بود ؛ اما چگونه مي شد آنرا بوسيله فيزيك توجيه كرد. انيشتين با يك نظريه ساده و قدرتمند به نام نسبيت خاص آنرا حل كرد. انيشتين يك هندسه خيالي از سيستم مقياس بيان كرد . سيستم مقياس معروفي كه اغلب استفاده مي شد ، از قانون فيثاغورث پيروي ميكردكه در سه بعد به اين شكل بود
اين فرمول خاصيت ويژه اي داشت و آن اينكه تحت دوران ناوردا بود. يعني اينكه طول خط با چرخش در فضا تغيير نميكرد . در نسبيت خاص اين مقياس بسط داده شد و زمان را نيز شامل شد ، با يك علامت منفي عجيب كه فضاي چهار بعدي مينكوفسكي

ناميده ميشود
درست مانند سيستم فيثاغورث اين رابطه هم تحت چرخش ثابت بود
ولي در اين رابطه جديد يك چيز جالب ديگر نيز وجود داشت و تحت نوعي چرخش فضا-زمان به نام تبديلات لورنتس نيز ناوردا بود. و اين تبديلات به ما ميگويند كه دو ناظر مختلف با سرعتهاي ثابت نسبت به يكديگر ، جهان را چگونه مشاهده ميكنند و همچنين به ما مي گويد كه سرعت نور هميشه ثابت است
انيشتين بعد از آن به سراغ قانون جهاني گرانش نيوتون رفت ؛ در فرمول نيوتون ، نيروي گرانش بين دو جرم

m1 , m2

با مجذور فاصله بين آنها رابطه زير را دارد

GN

ثابت نيوتون ناميده ميشود

ميباشد
قانون نيوتون در تشريح حركت سيارات به دور خورشيد و ماه به دور زمين موفق بود و بسادگي قابل توسعه در تئوري ميدان كلاسيك در سيستم هاي پيوسته بود. اگرچه در آن هيچ توضيحي در مورد تغيير يافتن ميدان گرانش در زمان وجود نداشت. بخصوص كه مفهوم جديدي كه از نسبيت خاص بدست آمده بود يعني " هيچ چيزي نميتواند سريعتر از نور حركت كند " را نميتوانست توجيه كند
انيشتين با يك قدم جسورانه به دركي جديد از شاخه اي از رياضيات به نام " هندسه نااقليدوسي " رسيد كه در آن قانون فيثاغورث تعميم داده شد تا سيستم مقياسي كه وابسته به فضا-زمان بود را با ضريبي در بر مي گرفت

نيشتين نتيجه گرفت كه " براي تدوين قوانين عمومي طبيعت همه دستگاههاي مختصات گاوسي اساسا هم ارزند " و آنرا نسبيت عمومي ناميد
در اين تئوري جديد ، فضا-زمان ميتوانست مانند يك توپ خميده شود. خميدگي تابعي از

gab

و مشتق اول و دوم آن است . در معادله انيشتين

خميدگي فضا-زمان ( كه با Rµν و R جايگزين شده ) بوسيله انرژي و تكانه Tµν كل ماده در فضا-زمان مانند سيارات ، ستاره ها

غبار بين ستاره اي ، گازها ، سياه چاله ها و ... تعيين ميشود


به نقل از سي پي اچ تئوري .


منبع : www.snodet.com

فناوری نانو چیست؟

فناوری نانو هنر و علم دستکاری و بازچینی اتمها برای ساخت مواد،ابزارها و سیستم های مفید در مقیاس یک میلیاردیم متر است.
نانوتکنولوژی تولید مولکولی یا به عبارت دیگر ، ساخت اشیاء در سایزهای اتم به اتم، مولکول به مولکول توسط روبات های برنامه‌ریزی شده در مقیاس نانومتریک است و نانومتر یک میلیاردم متر است.
●جمهوری اسلامی ایران و فناوری نانو
جمهوری اسلامی ایران، فناوری نانو را به عنوان اولویت اصلی فناوری کشور انتخاب نموده و برای آن برنامه ریزی می کند. تشکیل ستاد ویژهٔ توسعهٔ فناوری نانو با هدف برنامه ریزی بلند مدت و نظارت بر تحقق اهداف نیز در همین راستا می باشد.بر اساس بند ب مادهٔ ۴۳ برنامهٔ چهارم توسعه کشور، دولت باید در سال اول برنامه، سند جامع توسعهٔ فناوری نانو را به تصویب برساند که تدوین این سند توسط ستاد انجام شد و در حال ارائه به هیأت دولت می باشد .
●نانو تکنولوژی و میکرو الکترونیک
دانش میکروالکترونیک امروزه گسترش چشمگیری پیدا کرده است . طبق تئوری scaling که در شرکت IBM مطرح شد ، کاهش ابعاد ترانسیزتور CMOS منجر به بهبود سرعت ، قیمت و توان مصرفی می شود
بنابراین سایز ترانزیستورها هر ۳ سال به طور متوسط ۰.۷ برابر کوچکتر شده است اما به دلیل قوانین مکانیک کوانتوم محدودیت تکنیک های ساخت ممکن است . از کاهش بیش از این از لحاظ اندازه در ترازیستورهای FET معمولی جلوگیری شود و در یکی دو دهه آینده با روش های متداول ساخت در ابعاد زیر ۵۰ نانومتر متوقف شود به این ترتیب کوچک سازی عناصر مدارها تا به حد نانومتری حتی در اندازه مولکولی محققان را به سمتی سوق می دهد که در جهت افزایش قدرت و کارایی ترانزیستور ها خیلی بیشتر از حالت معمولی فعالیت می کنند دستگاههای نانومتری جدید می توانند در دو حالت سوییچ و آمپلی فایر ایفای نقش می کنند با وجود این بر عکس FET های امروزی که عمل آنها بر اساس جابه جایی اجرام الکترونها در حجم ماده می باشند دستگاههای جدید بر اساس پدیده مکانیکی کوانتومی عمل می کنند و در اندازه نانومتری ظاهر می شوند.
در سیستم های مجتمع فوق العاده فشرده امروزی ULSI که ضخامت اکسید گیت آنها به چند لایه اتمی می رسد .
تفاوت اساسی میان تکنولوژی ULSI و نانوتکنولوژی تفاوت میان روش پیاده سازی "بالا به پایین " و " پایین به بالا "برای تولید یک محصول است در روش بالا به پایین مساله اصلی هزینه بسیار زیاد کوچک تر کردن ابعاد ترانزیستورها با روش لیتوگرافی است ، در حالی که هدف اصلی تکنولوژی ULSI کاهش هزینه ها بر بیت در حافظه ها و هزینه بر سوییچ در مدارات منطقی بوده است. از آن سو در روش پایین به بالا انتظار می رود که با استفاده از روش های پیچیده شیمیایی و طراحی مولکولی بتوان بلوک های پایه سیستم را پیاده سازی کرد .اما مساله اصلی یکنواختی و قابلیت اطمینان سیستم در مقیاس وسیع است . اگر بتوان معماری فعلی مدارات مجتمع را بر اساس روش پایین به بالا و با قابلیت اطمینان بالا پیاده کرد ، نانو تکنولوژی اهمیت فوق العاده در توسعه صنعت IC پیدا میکند.
در تکنولوژی ULSI از آنجایی که کارآمدی سیستم مورد نظر است بیشترین درجه آزادی در طراحی سیستم و سپس طراحی مدار وجود دارد ، لذا فرآیند ساخت و ادوات نیمه هادی مثل ترانزیستورها کمترین تنوع را دارند . متقابلا در نانو تکنولوژی بلوکهای پایه متنوعی با کارآمدی بالا وجود دارند در حالی که معماری سیستم وارتباط بین بلوک ها به خوبی در نظر گرفته نشده است .
به هر حال دو روش برای توسعه نانو الکترنیک متصور است . روش اول آن که نانو تکنولوژی با تکنولوژی موجود ULSI ترکیب شود . تلفیق رشته هایی مثل بیوتکنولوژی و الکترونیک ترکیب بازار صنعت داروسازی و صنعت نیمه هادی و نهایتا پیاده سازی سیستم های مجتمع که از مواد و اجزا متنوعی تشکیل شده اند از نتایج این روش به شمار می ایند. روش دوم آن که نانوتکنولوژی جایگزین تکنولوژی ULSI شود .این در صورتی مقدور خواهد بود که بتوان سیستم های فعلی را با کارکرد بهتر و قیمت پایین تر به روش پایین به بالا پیاده سازی کرد.
●نتیجه
آنچه که مسلم است، الکترونیک مولکولی دارای آینده‌ای درخشان است و با آهنگ بسیار سریعی در حال رشد و تکامل است. از این رو توجه خاصی را می‌طلبد . نتایج عملی رشد و توسعه شاخه‌های نانوتکنولوژی مانند نانوالکترونیک سبب ساخت تجهیزاتی خواهد شد که در مقایسه با گذشته اختلاف فاحش داشته و نسل کاملاً جدیدی با قابلیت‌های منحصر به فرد خواهد بود . نانو لوله‌ها و DNA به عنوان دو ابزار کارآمد در تولید محصولات نانوالکترونیک از اهمیت خاصی برخوردارند، ولیکن در این میان DNA به دلیل داشتن خواص محلی و وجود آن در بدن موجودات زنده از اهمیت بیشتری برخوردار است . نانوتکنولوژی و شاخه‌های کاربردی آن در علوم مختلف مانند نانوالکترونیک به عنوان پدیده‌هایی نوظهور هنوز قبل از تجاری سازی محصولاتشان، احتیاج به پیشرفت در هر دو زمینه علمی و تکنولوژیکی را دارد. با توجه به اینکه هم‌اکنون برخی از محصولات این فناوری در بازار وجود دارد پیش‌بینی اینکه کدامیک از محصولات آینده بهتری دارند (از نظر رقابتی) نیاز به بررسی بیشتر شاخصهای این فناروی در بخشهای صنعت و زیرمجموعه‌های این فناوری دارد .

اختر فيزيك و مشكلات آن (ع) در باب پيدايش جهان

مقدمه

اختر فيزيك دانشي گسترده و در عين حال بسيار پيچيده است. گستردگي دانش اختر فيزيك از آنجا ناشي مي شود كه ساختمان جهان را به عنوان يك كل مورد نظر و بررسي قرار مي دهد و در عين حال بايد ارتباط بين تمام اجزاي جهان را توضيح دهد. جهان چگونه پديد آمد و سرانجامش چه خواهد شد؟ آيا جهان به آنچه كه قابل مشاهده است خلاصه مي شود؟ آيا اختراع ابزارهاي جديد افق ديد ما را گسترش خواهد داد؟ در ماوراي آنچه كه مي بينيم چه چيزي وجود دارد؟ آنچه كه براي ما قابل مشاهده نيست چه تاثيري بر جهان ما دارد؟ دانش بشر تا آنجا پيشرفته كه مي تواند عمر ستارگان را با تقريب بسيار خوبي محاسبه كند. آيا انسان مي تواند عمر جهان را نيز به عنوان يك واحد حساب كند؟ آيا قوانيني كه ما در زمين كشف مي كنيم قابل تعميم به همه ي جهان است؟ آيا كهكشانها و كوسارها از همين قوانيني تبعيت مي كنند كه زمين و خورشيد را به يكديگر پيوند مي دهد؟

هزاران سئوال ديگر مي توان مطرح كرد كه تلاش براي يافتن پاسخ آنها به جز پيچيده كردن مسائل حاصلي نخواهد داشت. تا زمانيكه دليلي يافت نشده كه قوانين شناخته شده بر كل جهان حاكم نبيست نبايد به صحت اين قوانين ترديد كرد. اما همين قوانين شناخته شده نيز براي ما با ابهام همراه است. دانش انسان براي شناختن جهان به مكانيك كوانتوم و نسبيت محدود مي شود كه خود با يكديگر ناسازگارند. با اين وجود بسياري از رموز جهان را براي بشر گشوده اند. آنچه كه از جهان براي ما خبر مي آورد به امواج الكترومفناطيسي خلاصه مي شود كه تحت عنوان اشعه ي كيهاني شناخته مي شوند. امواج الكترومغناطيسي طيف بسيار گسترده اي است كه بخش ناچيزي از آن نور معمولي است. در دهه هاي اخير دانش اختر فيزيك به بررسي امواجي مي پردازد كه در اوائل قرن بيستم براي فيزيكدانان قابل تصور نبود و به همين ترتيب افق هاي تازه اي در مقابل انسان گشوده است. هر سئوالي كه به پاسخ مي رسد، سئوالات جديدي با خود همراه دارد كه نشان مي دهد اين تلاش نقطه ي پاياني نخواهد داشت.

مشكلات اختر فيزيك

1- مشكل نسبيت با مكانيك كوانتوم- مكانيك كوانتوم ساختار ريز و كوانتومي كميت ها و واكنش متقابل آنها را مورد بررسي قرار مي دهد. به عبارت ديگر نگرش مكانيك كوانتوم بر مبناي كوانتومي شكل گرفته است. در اين زمينه تا جايي پيش رفته كه حتي اندازه حركت و برخي ديگر از كميتها را كوانتومي معرفي مي كند. اين نتايج بر مبناي يكسري شواهد تجربي مطرح شده و قابل پذيرش است. علاوه بر آن تلاشهاي زيادي انجام مي شود پديده هاي بزرگ جهان را با قوانين شناخته شده در مكانيك كوانتوم توجيه كنند. حال به نسبيت توجه كنيد كه فضا-زمان را پيوسته در نظر مي گيرد. بنابراين نسبيت با مكانيك كوانتوم ناسازگار است. تلاشهاي زيادي انجام شده تا به طريقي يك همانگي منطقي و قابل قبول بين نسبيت و مكانيك كوانتوم ايحاد شود. در اين مورد كارهاي ديراك شايان توجه است كه مكانيك كوانتوم نسبيتي را پايه گذاري كرد و آن را توسعه داد. اما در مورد نسبيت عام موفقيت چنداني نصيب فيزيكدانان نشده است.

2- پيچيدگي و عدم وجود تفاهم در نسبيت- پيچيدگي نسبيت موجب شده كه تفاهم منطقي بين فيزيكدانان در مورد نتايج و پيشگويي هاي نسبيت وجود نداشته باشد. به عبارت ديگر نسبيت شديداً قابل تفسير است. اين تفاسيرگاهي چنان متناقض هستند كه حتي فيزيكدان بزرگي نظير استفان هاوكينگ نظر خود را تغيير داد. البته اين براداشتهاي متفاوت از نسبيت ناشي از گذشت زمان نيست، بلكه از آغاز حتي براي خود اينشتين كه نسبيت را مطرح كرد وجود داشت. به عنوان مثال: اينشتين از سال 1917 شروع به تدوين يك نظريه قابل تعميم به عالم كرد. وي با مشكلات حل نشدني رياضي برخورد كرد. به همين دليل در معادلات گرانش عبارت مشهور " پارامتر عالم " را وارد كرد. ملاحظات وي در اين موضوع بر دو فرضيه مبتني بود. 1- ماده داراي چگالي متوسطي در فضاست كه در همه جا ثابت و مخالف صفر است. 2- بزرگي " شعاع " فضا به زمان بستگي ندارد. در سال 1922 فريدمان نشان داد كه اگر از فرضيه دوم چشم پوشي شود، مي توان فرضيه اول را حفظ كرد بي آنكه در معادلات به پارامتر عالم نيازي باشد. فريدمان بر اين اساس يك معادله ي ديفرانسيل به صورت زير ارائه كرد:

dR/dt)^2 - C/R+K=0

در واقع سالها قبل از كشف هابل در مورد انبساط فضا، فريدمان دقيقاً كشفيات او را پيش بيني كرده بود. معادله ي فريدمان معادله ي اصلي كيهان شناخت نيوتني است و بدون تغيير در نظريه نسبيت عام نيز صادق است. اينشتين بر همه نتايج به دست آمده توسط فريدمان اعتراض كرد و مقاله اي نيز در اين باب انتشار داد. سپس حقايق را در فرضيه فريدمان ديد و با شجاعت كم نظيري طي نامه اي كه براي سردبير مجله آلماني فرستاد به اشتباه خود در محاسباتش اعتراف كرد. بيشتر مشكلات نسبيت ناشي از خواصي است كه كه به علت وجود ماده براي فضا قايل مي شوند. كه در آن هندسه جاي فيزيك را مي گيرد. زماني پوانكاره گفته بود كه اگر مشاهدات ما نشان دهد كه فضا نااقليدسي است، فيزيكدانان مي توانند فضاي اقليدسي را قبول كرده و نيروهاي جديدي وارد نظريه هاي خود كنند. اما نسبيت چنين نكرد و ماهيت پديده هاي فيزيكي را به دست فراموشي سپرد. هرچند پديده هاي فيزيكي را بدون ابزار محاسباتي، اعم از جبري و هندسي نمي توان توجيه كرد، اما فيزيك نه هندسه است و نه جبر، فيزيك، فيزيك است وبس!!!

3- مشكل گرانش نيوتني در نسبيت همچنان باقي است- در نسبيت فضا-زمان داراي انحناست. هرچه ماده بيشتر و چگالتر باشد، انحناي فضا بيشتر است. سئوال اين است كه اين انحناي فضا تا كجا مي انجامد؟ در نسبيت انحناي فضا مي تواند چنان تابيده شود كه حجم به صفر برسد. براي آنكه ماده بتواند چنان بر فضا اثر بگذارد كه حجم به صفر برسد، بايد جرم به سمت بي نهايت ميل كند. يعني نسبيت نتوانست مشكل قانون گرانش را در مورد تراكم ماده در فضا حل كند، علاوه بر آن بر مشكل افزود. زيرا قانون نيوتن مي پذيرد كه ماده تا بي نهايت مي تواند متمركز شود، اما حجم صفر با آن سازگار نيست. اما نسبيت علاوه بر آن كه مي پذيرد ماده مي تواند تا بي نهايت متراكم شود، پيشگويي مي كند كه حجم آن نيز به صفر مي رسد.

چه بايد كرد؟

1- مشاهدات تجربي نشان مي دهد كه قانون جهاني گرانش نيوتن (يا حجم صفر نسبيت) بايد مجدداً مورد بررسي قرار گيرد.

2- قانون دوم نيوتن نياز به برسي مجدد دارد، اما نه به گونه كه افزايش جرم (انرژي) را تا بي نهايت بپذيرد. جرم-انرژي بينهايت در نسبيت مانند سرعت بي نهايت در مكانيك نيوتني غير واقعي و با مشاهدات تجربي ناسازگار است.

3- ساختار هندسي فضا تابع چگالي ماده است كه از نيروي گرانش آن ايجاد مي شود. به عبارت ديگر اين نيروي گرانش است كه ساختار هندسي فضا را شكل مي دهد، نه شكل هندسي فضا موجب ايجاد پديده اي مي شود كه ما آن را گرانش مي ناميم. در واقع گرانش نه تنها يك نيروي اساسي است، بلكه منشاء توليد انرژي است.

4- در ساختار كلان حهان همان قانوني حاكم است كه در كوچكترين واحدهاي كميت هاي طبيعت حاكم است. يعني قوانين جهان ميكروسكپي را مي توان به جهان ماكروسكپي تعميم داد.

دانشمندان برای رهایی از گرم شدن زمین چه نظریه هایی می دهند؟

اگر چه ممکن است که دخالت در امور طبیعی آثار و عوارض خاص خود را به همراه داشته باشد اما با وجود تمهیداتی نظیر ایجاد محدودیت در تولید گازهای گلخانه ای، دانشمندان نگرانند که روند رو به رشد افزایش دمای زمین ممکن است از عهده بشر خارج و غیر قابل کنترل شود.

به گفته جمیز هنسن
(James Hansen)
کارشناس مطالعات زمین شناسی در ناسا مهندسین زمین شناسی اخطار جدی در این زمینه به محققین و دست اندرکاران داده اند.

وی اظهار میدارد که حدود 10 سال است که دانشمندان توصیه کرده اند که تولید گاز کربنیک باید ممنوع شود و تصمیمات علمی دیگری در اینباره گرفته شود.

در این راستا یکی از پیشنهادهای عجیب دانشمندان ایجاد سایه بان برای سیاره زمین میباشد. سازمان ناسا از پرفسور راجر انجل
(Roger Angel)
از دانشگاه آریزونا
(Arizona)
خواسته است که سایه بان بزرگی در آسمان بسازد.

پرفسور انجل هزینه ساخت این سایه بان را که از جنس آیینه است به مبلغ 3 تریلیون دلار تخمین زده است.

این سایه بان به طولی در حدود 1200 مایل داشته و به فاصله 950000 کیلومتر از زمین قرار داده خواهد شد تا جلوی نور خورشید را سد کرده و سبب شود تا کره زمین تا حدودی خنک شود.

اما سئوال اینجاست که اگر مشکلی برای این سایه بان ایجاد شود آیا بشر میتواند وسیله ای ساخته و برای تعمیر آن به آسمان بفرستد؟

بعضی از دانشمندان پیشنهاد میکنند که می توانند با تزریق گاز دی اکسید سولفور رنگ آبی آسمان را به زرد تبدیل کنند و این گاز سبب میشود که مقداری از گرمای خورشید منعکس شده و به فضا بر گردد.

در این مورد هم تاثیر روانی آسمان زرد بر روی حیوانات و انسان قبل پیش بینی نیست. مسئله دیگر اینست که اگر دی اکسید سولفور بر روی سطح اقیانوس ها قرار بگیرد چه بر سر محیط زیست خواهد آمد؟
www.nabegheha.ir

این مطلب را حتما بخوانید

بسيار عجيب است كه مسلمانان از معادله ي ديگري استفاده مي كنند تا اين مطلب را آشكار نمايند كه فرشتگان به سرعت نور شتاب مي گيرند.

قرآن آنها در يك آيه بيان مي كند كه ظاهرا زمان براي فرشتگان با سرعت ثابت از براي انسانها كمتر مي گذرد.

كه اين مطلب با نسبيت خاص اينشتين صدق مي كند كه در آن نيز در سرعتهاي بالا زمان براي اشيايي با آن سرعت آرام تر مي گذرد.

مسلمانان از نسبيت خاص اينشتين و اين آيه استفاده كرده اند تا از اين مطلب كه فرشتگان در حقيقت به سرعت نور شتاب مي گيرند حمايت كنند.



آيه: "فرشتگان و ارواح در يك روز به او (مذكر) صعود كردند كه اين معادل پنجاه هزار سال براي انسان است"!



در اينجا فرشتگان يك روز را معادل پنجاه هزار سال براي انسان گذر مي كنند. (زمان در مقابل زمان و نه زمان در مقابل فاصله مانند آيه ي قمري قبل).



اگرچه طبق نظريه ي نسبيت خاص اينشتين و بوسيله ي اين تغييرات زمان (تاخيرات زماني) بدست آمده به عنوان يك ادعا از مسلمين (كه واقعا آن فرشتگان به سرعت نور شتاب مي گيرند) را مي توانيم تصديق يا انكار كنيم.

اين ادعا مي تواند در دو دقيقه تصديق شود كه آنگاه هيچ نيازي به عقايد كوركورانه نخواهد بود.

آلبرت اينشتين يك مسلمان نبود اما يهودي اي بود كه نظريه ي معروف نسبيت خاص را ارائه داد.

هرچه سرعت بيشتر بشود زمان آرام تر مي گذرد.

در بيرون يك ميدان گرانشي زمان اينگونه است:



∆t= ∆t0/ (1-v^2/c^2) ^0.5



جاييكه ∆t0 زماني مي باشد كه براي متحرك بوسيله ي متحرك معادل است.

∆t زماني است كه براي متحرك معادل گذر ايستگاهي است.

V سرعتي است كه به شاهد ايستگاهي نسبت داده مي شود.

∆t0 زماني است كه براي فرشتگان مي گذرد. (يك روز).

∆t زماني است كه معادل زمان براي انسانها است. (پنجاه هزار سال قمري در دوازده ماه قمري بر سال قمري در 27.321661 روز بر ماه قمري).

و V سرعت فرشتگان در اين مورد است. (كه ما قصد داريم آنرا حساب و با سرعت شناخته شده ي نور مقايسه كنيم). سرعت نور در خلا 299792.458 كيلومتر بر ثانيه است.



از معادله ي بالا مي توانيم آن سرعت ناشناخته را حساب كنيم:



v=c (1-∆t0 ^2/∆t^2) ^0.5



حال بهتر است اظهارات مسلمين را در معادله جايگزين كنيم و ببينيم كه فرشتگان مسلمين واقعا به سرعت نور شتاب مي گيرند يا نه؟

ارقام را از آيه در اين معادله جايگزين مي كنيم:



v =c (1-(1^2/(50000*12*27.321661)^2))^0.5

v = c * 0.99999999999999981

v = 299792.4579999994 km / s



اين اتساع زماني (تغييرات زماني) نشان مي دهد كه فرشتگان در بيرون از ميادين گرانشي به سرعت نور شتاب مي گيرند. (كمي كمتر از سرعت نور زيرا جرم دارند).

اين نمي تواند يك تصادف باشد زيرا سرعت حساب شده دقيقا يكسان با آيه ي قمري قبلي همچنين در بيرون از يك ميدان گرانشي است.

مسلمانان همواره مي پرسند كه چگونه يك مرد بي سواد 1400 سال پيش توانسته اتساع زماني و هسته نسبيت را بدست آورد!

پس قرآن كلام خداست.
www.hupaa.com

گالوا

هنوز خاطرات انقلاب بزرگ فرانسه در اذهان عمومي بود و سر كشي ها و توطئه ها نيز گاهي اوقات به مدرسه كشيده مي شد .  بسيازي از شاگردان مدرسه به مدير مدرسه بدبين بودند و گمان مي كردند كه او از هر فرصتي استفاده مي كند تا عنان مدرسه را بدست كشيشان بدهد .                                                                                       

تعليمات مادرش در پيشرفت درسي او خيلي خوب نتيجه داد و در مدرسه شاگرد اول شد . در ابتدا او به يادگيري زبان هاي خارجه و ادبيات علاقه ي زيادي نشان مي داد ولي به يك باره تغيير رويه داد. همين زمان بود كه نبوغ رياضي او آشكار شد . به خاطر ضعف در زبان هاي خارجه و ادبيات او را شاگردي نالايق شناختند و مجبور شد كه يك سال ديگر در آن كلاس باقي بماند در زمان او رياضيات در حاشيه ي مطالب ديگر ارائه مي شد و ادبيات و زبان هاي خارجه جزء دروس اصلي بودند تحمل اين امر براي گالوا بسيار دشوار بود .      او در ابتدا كتاب كتاب هندسي لژاندر را مطالعه كرد و به طور كامل بر آن مسلط گرديد . قدرت خارق العاده ي گالوا در محاسبات بسيار قابل تحسين است او محاسبات را در ذهن انجام مي داد و بسياري ازآن محاسبات را بديهي و پيش پا افتاده مي انگاشت .                     در ابتداي سال تحصيلي در كارنامه ي او نوشته شده بود (( بسيار آرام ، پراز سادگي و صداقت و صاحب خصايص دلپسند است ليكن در خلق او نكاتي عجيب وجود دارد )) اما در اواخر سال در دفترچه ي او اين گونه نوشته شده بود ((رفتار عجيب او دوستانش را با وي دشمن كرده است ، نكته اي پوشيده در خلق و خوي او وجود دارد ، در فن ادبي مهارت او افسانه اي شده است ولي ما به آن ايماني نداريم ، وي غالبا به چيز ديگري غير از تكاليف خود مشغول است، معلمان خود را خسته كرده است ))                                                

در شانزده سالگي دچار اشتباه عجيبي شد نمي دانست كه آبل در ابتداي شروع به كار رياضي نصور كرده بود معادله ي كلي درجه ي پنجم را حل كرده است خود او اين اشتباه را تكرار كرد و تصور كرد آنچه را كه شدني نبود عملي كرده است اما اين اشتباه مدت زيادي به طول نينجاميد.                                                                                     

معام رياضي او آقاي ورنيه به او التماس مي كرد كه با نظم و روش كار كند اما شاگردش از اين نصيحت پيروي نكرد و بدون آمادگي كامل خويشتن را براي امتحان ورودي مدرسه ي پلي تكنيك معرفي كرد ، گالوا در امتحان ورودي اين مدرسه مردود شد رفقاي مدرسه اي او معتقد بودند كه به گالوا با اين استعداد ظلم شده است .                                             

از جمله كساني كه در پيشرفت گالوا تآثير بسزايي داشته يكي از معلمان رياضي او به نام لويي اميل ريشار  بود . اين معلم براي شاگردانش فداكاري ها زيادي انجام مي داد و حتي غيرت و حميتش موجب شد خويشتن را به كلي فراموش كند و حال لأنكه دوستانش همواره او را نصيحت مي كردند كه آثار شخصي خويش را نشر دهد . بسياري از رياضي دانان بزرگ فرانسوي در قرن نوزدهم از تعليمات او قدر داني كرده اند  . از جمله ي ايشان لووريه است كه همراه آدامز موفق به كشف سياره ي نپتون از را محاسبه شد .  سره رياضي دان برجسته و مولف دوره ي كامل درباره ي جبر عالي , هرميت استاد طراز اول جبر و حساب و بالاخره گالوا .  لازم به ذكر است كه گالوا بهترين شاگرد اين معلم شد  و درباره ي او اعتقاد داشت كه بايد گالوا را بدون امتحان در مدرسه ي پلي تكنيك ثبت نام مي كردند.    

در اول ماه مارس 1829 گالوا اولين اثر خود را درباره ي كسر هاي مداوم منتشر كرد . در زمان گالوا كوشي معروف ترين رياضي دان جامعه ي فرانسه بود . گالوا مجموعه ي اكتشافات خود را تا هفده سالگي جمع آوري كرده بود كه همه ي آن ها را طي اثري به آكادمي علوم تقديم كرد . كوشي به او وعده داد كه اين اثر را به آكادمي معرفي كند ,اما از آن پس موضوع را فراموش كرد ولي بدتر از آن اين بود كه نسخه ي خطي گالوا را به كلي گم كرد و از آن پس ديگر گالوا از وعده ي كوشي چيزي نشنيد . اين حادثه اولين واقعه از سلسله سوانح متشابه بود كه موجب يآس اين جوان شد و باعث گرديد كه وي نسبت به آكادمي و اعضاي آن تحقير كينه آميزي پيدا كند و بالاخره تبديل به كينه ايي وحشت انگيز نسبت به جامعه ي احمقي شد كه وي محكوم به زندگي در آن بوده است .                               

گالوا براي بار دوم و آخرين بار در امتحان ورودي مدرسه ي پلي تكنيك شركت كرد وبراي بار دوم  رد شد دليل رد شدنش نيز جاي تامل دارد . او تمام محاسبات رياضي را در ذهن انجام مي داد و روي تخته سياه به مشكل بر مي خورد درقسمت شفاهي امتحان يكي از ممتحنان درباره ي يكي از مشكلات رياضي با او به مباحثه پرداخت ممتحن اشتباه مي كرد و بر عقيده ي خود سر سختي نشان داد و گالوا از فرط عصبانيت تخته پاكن را بر سر او كوبيد . بدين گونه بود كه از امتحان رد شد . !!!!                                                        

در فوريه ي 1830 در نوزده سالگي به طور قطع وارد دانشگاه شد . از نو احساس استعداد و ظرفيت خارق العاده اي كه داشت به صورت تحقير بزرگي نسبت به معلمانش در آمد كه با زحمت و كوشش بسيار كار خود را انجام مي داد بنابراين به تنهايي و طبق فكر و نظر خود به كار پرداخت در اين سال سه اثر جديد در باره ي مسائل نو تنظيم كرد و در اين سه اثر نشانه هايي از كار بزرگ او درباره ي معادلات جبري ديده مي شود. گالوا نسخه ي خطي را به دبيرخانه ي آكادمي علوم فرانسه فرستاد و دبير آن را نزد خود نگاه داشت تا مورد مطالعه قرار دهد ليكن قبل از مطالعه ي آن فوت كرد , هنگامي كه اوراق او را مرتب كردند اثري از اين نسخه ي خطي بدست نيامد  و ديگر نامي از آن شنيده نشد . او چنين مي گويد (( در نتيجه ي تشكيلات غلط اجتماعي نبوغ به طور ابدي به نفع مردم پست و حقير محكوم به عدم عدالت مي باشد ))                                                                                    

كينه ي او نسبت به اجتماع باز هم افزايش يافت در اولين تظاهرات انقلاب كوشش كرد تا رفقاي خود در دانشسراي عالي وارد اين نهضت كند . او به جمع انقلابيون پيوست و در تظاهرات شركت مي كرد او را از دانشسرا اخراج كردند . براي بدست آوردن خرجي زندگي اش به طور خصوصي درس مي داد به اين صورت شد  يك رياضي دان خلاق فروشنده ي دوره گرد دانش براي مردمي مي شد كه علاقمند به خريد آن نبودند . او تئوري جديدي از اعداد موهومي كه بعد ها به تئوري اعداد موهومي گالوا معروف شد ، جبر تئوري اعداد ، تئوري حل معادلات به وسيله ي راديكال ها و تئوري توابع بيضوي را درس مي داد تمام اين مطالب از اكتشافات شخصي وي بوده است .                                                       

     چون شاگردي براي تدريس نيافت از روي اجبار موقتا رياضيات را ترك كرد و وارد توپ خانه ي گارد ملي شد . با  وج گرفتن فعاليت سياسي وي دولت گارد ملي را منحل كرد و به زندان افتاد . چندين بار به زندان رفت و محاكمه شد  وقتي براي آخرين بار از زندان آزاد شد اولين و آخرين ماجراي عاشقانه ي او آغاز شد . دختركي طناز از طبقات پست او را فريفت گالوا خيلي زود از عشق دختر و هم از شخص خود بيزار شد و در اين هنگام به دوست صميمي خود آگوست شواليه چنين نوشت :  نامه ي تو كه پر از تقديس روحاني بود در من آرامش به وجود آورد ، ليكن چگونه مي توان آثار هيجانات شديد را از آن نوع كه من گذرانده ام از بين برد ......... هنگامي كه نامه ي تو را مجدا خواندم در آن جمله اي ديدم كه مرا متهم ساخته اي سرمست لاي و لجن متعفن جهاني پوسيده شده ام كه قلب و مغز و دست هاي مرا آلوده ساخته است .....  سرمستي براي من !!! من از همه چيز حتي عشق و افتخار هم زده شده ام ، در اين صورت چگونه ممكن است جهاني كه من از آن بيزاري دارم آلوده سازم ؟                                                                                               

چهار روز بعد از نوشتن اين نامه او از زندان آزاد شد و در تاريخ بيست و نهم مه 1832 گالوا خطاب به جمهوري خواهان چنين گفت : من از همه ي دوستان و وطن پرستان خواهشمندم مرا ملامت نكنند كه در راهي غير از راه وطن مي ميرم . من قرباني زني طناز و پست و دو نفر ديگر كه گول اين زن طناز را خورده اند شده ام و در اين بازي مسخره آميز و احمقانه است كه زندگي من به پايان مي رسد...... من توبه كردم از اين كه حقيقتي شوم را به مردمي اظهار داشتم كه به هيچ وجه با خونسردي آماده ي شنيدن ان نبوده اند ليكن در هر حال حقيقت را گفته ام . اكنون وجداني را با خود به گور مي برم كه از دروغ منزه است و در عين حال از ريختن خون وطن پرستان منزه است ! الوداع ! من براي خير عامه احتياج به زندگي داشتم آنهايي كه مرا كشته اند بخشيدم آنان با ايمان دست به اين كار زدند .  در جايي ديگر نوشته بود : يادگار مرا حفظ كنيد زيرا سرنوشت آن قدر به من عمر نداد كه وطن نام مرا بداند من مي ميرم در حالي كه دوست شما هستم  .                                

اينان آخرين كلمات او بود او تمام شب قبل از اين كه اين نامه را بنويسد ساعت هايي را گذراند و كشفيات علمي خود را بر روي كاغذ آورد در حالي كه يافته هاي فكري خود را بركاغذ مي نوشت در حاشيه ي آن اظهار مي كرد((  وقت ندارم وقت ندارم ))  بعدا شروع به نوشتن مي كرد . در صبح روز سي ام مه 1832 گالوا با حريف خود در ميدان افتخار رو برو شد . جنگ تن به تن با طپانچه آغاز شد . گلوله به شكمش اصابت كرد و بر زمين افتاد دهقاني كه از آنجا عبور مي كرد او را به مريض خانه ي كوشن برد گالوا مي دانست كه خواهد مرد برادرش به بالاي سرش آمد و در حالي كه با چشماني اشك آلود به او مي نگريست گالوا از دنيا رفت .                                                                       

اواريست گالوا لز نوابغ عصر خود بود . كار اصلي او عبارت است از تعيين شرايط امكان حل معادلات به وسيله ي راديكال هاست . از شانزده سالگي و بر روي نيمكت هاي مدرسه  لويي لو گران در حالي كه استعداد فوق العاده ي او مورد تشويق معلم عالي قدر آقاي ريشار قرار مي گرفت ، به حل اين موضوع مشكل پرداخته بود .                                       

امروز هيچ اثري از آثار او وجود ندارد اما تنها اثري كه در دست است شامل يك مجموعه شصت صفحه اي است.                                                                             

 

      

 

تاريخچه عدد صفر

تاريخچه عدد صفر

يکی از معمول ترين سئوالهائی که مطرح می شود اين است که: چه کسی صفر را کشف کرد؟ البته برای جواب دادن به اين سئوال بدنبال اين نيستيم که بگوئيم شخص خاصی صفر را ابداع و ديگران از آن زمان به بعد از آن استفاده می کردند.

اولين نکته شايان ذکر در مورد عدد صفر اين است که اين عدد دو کاربرد دارد که هر دو بسيار مهم تلقی می شود يکی از کاربردهای عدد صفر اين است که به عنوان نشانه ای برای جای خالی در دستگاه اعداد (جدول ارزش مکانی اعداد) بکار می رود. بنابراين در عددی مانند 2106 عدد صفر استفاده شده تا جايگاه اعداد در جدول مشخص شود که بطور قطع اين عدد با عدد 216 کاملاً متفاوت است. دومين کاربرد صفر اين است که خودش به عنوان عدد بکار می رود که ما به شکل عدد صفر از آن استفاده می کنيم.

هيچکدام از اين کاربردها تاريخچه پيدايش واضحی ندارند. در دوره اوليه تاريخ کاربرد اعداد بيشتر بطور واقعی بوده تا عصر حاضر که اعداد مفهوم انتزاعی دارند. بطور مثال مردم دوران باستان اعداد را برای شمارش تعداد اسبان، ... بکار می برند و در اينگونه مسائل هيچگاه به مسئله ای برخورد نمی کردند که جواب آن صفر يا اعداد منفی باشد.

بابليها تا مدتها در جدول ارزش مکانی هيچ نمادی را برای جای خالی در جدول بکار  نمی بردند. می توان گفت از اولين نمادی که آنها برای نشان دادن جای خالی استفاده کردن گيومه (") بود. مثلاً عدد6"21 نمايش دهنده 2106 بود. البته بايد در نظر داشت که از علائم ديگری نيز برای نشان دادن جای خالی استفاده می شد وليکن هيچگاه اين علائم به عنوان آخرين رقم آورده نمی شدندبلکه هميشه بين دو عدد قرار می گيرند بطور مثال عدد "216 را با اين نحوه علامت گذاری نداريم.  به اين ترتيب به اين مطلب  پی می بريم که کاربرد اوليه عدد صفر برای نشان دادن جای خالی اصلاً به عنوان يک عدد نبوده است.

البته يونانيان هم خود را از اولين کسانی می دانند کهدرجای خالی ,صفر استفاده می کردند اما يونانيان دستگاه اعداد (جدول ارزش مکانی اعداد) مثل بابليان نداشتند. اساساً دستاوردهای يونانيان در زمينه رياضی بر مبنای هندسه بوده و به عبارت ديگر نيازی نبوده است که رياضی دانان يونانی از اعداد نام ببرند زير آنها اعداد را بعنوان طول خط مورد استفاده قرار می دادند.

البتهبعضى ازرياضی دانان يونانی  ثبت اطلاعات نجومی را بر عهده داشتند. در اين قسمت به اولين کاربرد علامتی اشاره می کنيم که امروزه آن را به اين دليل که ستاره شناسان يونانی برای اولين بار علامت 0 را برای آن اتخاذ کردند، عدد صفر می ناميم. تعداد معدودی از ستاره شناسان اين علامت را بکار بردند و قبل از اينکه سرانجام عدد صفر جای خود را بدست آورد، ديگر مورد استفاده قرار نگرفت و سپس در رياضيات هند ظاهر شد.

هنديان کسانی بودند که پيشرفت چشمگيری در اعداد و جدول ارزش مکانی اعداد ايجاد کردند هنديان نيز از صفر برای نشان دادن جای خالی در جدول استفاده می کردند.

اکنون اولين حضور صفر را به عنوان يک عدد مورد بررسی قرار می دهيم اولين نکته ای که می توان به آن اشاره کرد اين است که صفر به هيچ وجه نشان دهنده يک عدد بطور معمول نمی باشد. از زمانهای پيش اعداد به مجموعه ای از اشياء نسبت داده می شدند و در حقيقت با گذشت زمان مفهوم صفر و اعداد منفی که از ويژگيهای مجموعه اشياء نتيجه نمی شدند، ممکن شد. هنگاميکه فردی تلاش می کند تا صفر و اعداد منفی را بعنوان عدد در نظر بگيريد با اين مشکل مواجه می شود که اين عدد چگونه در عمليات محاسباتی جمع، تفريق، ضرب و تقسيم عمل می کند. رياضی دانان هندی سعی بر آن داشتند تا به اين سئوالها پاسخ دهندو در اين زمينه نيز تا حدودى موفق بوده اند .  

اين نکته نيز قابل ذکر است که تمدن ماياها که در آمريکای مرکزی زندگی می کردند نيز از دستگاه اعداد استفاده می کردند و برای نشان دادن جای خالی صفر را بکار می برند.

بعدها نظريات رياضی دانان هندی علاوه بر غرب، به رياضی دانان اسلامی و عربی نيز انتقال يافت. فيبوناچی، مهمترين رابط بين دستگاه اعداد هندی و عربی و رياضيات اروپا می باشد

 

نقل از تاج علوم

بلوتوس( Bluetooth) ؟

بلوتوس( Bluetooth) ؟

سئوالی که ذهن بسیاری از ما را گاهی به خود مشغول میکنه اینه که بلوتوس چیه؟

چنینن اسمی برای یک تکنولوژی قرن بیست و یکم خیلی عجیبه. اگر یک مقدار کنجکاو باشید و در مورد این اسم کمی تحقیق کنید متوجه میشید که نام یکی از پادشاهان دانمارکی Harold Bluetooth بوده .حالا چه ربطی بین این پادشاه و تکنولوژی امروز بوده؟

هارولد بلوتوس تلاش بسیاری کرد تا جنگهای قبیله ای زمان خودش را خاتمه بده و تونست که قبیله ها را با هم متحد کنه و از آنجا که ایده تکنولوژی بلوتوس ارتباط و اتحاد بین دستگاههای مختلف می باشد از اسم این پادشاه دانمارکی برای نامگذاری این سیستم استفاده شد.بلوتوس روشی هست که به وسیله اون ما توانایی ارتباط بین وسایل مختلف را پیدا میکنیم بدون اینکه از سیم استفاده کنیم.

. بلوتوس توسط شرکت اریکسون به بازار معرفی شد و پس از آن شرکتهای IBM و Intel نیز در ادامه راه بر روی این سیستم سرمایه گذاری نمودند و از آن در دستگاههای تولیدی خودشون استفاده کردند این مسئله در سال 1999 اتفاق افتاد ولی تا به امروز که اواخر سال 2006 هستیم هنوز این سیستم همه جانبه و شایع نشده زیرا انتظار میرفت که در بسیاری از دستگاههای روزمره امروزی از این تکنولوژی استفاده بشه به هر حال بیشترین استفاده از بلوتوس در موبایل ها بوده و معیاری برای برتری گوشی ها به شمار میرود.
در حقیقت بلوتوس سیگنالهای بسیار کم قدرت رادیویی هستند که دارای برد بسیار محدودی می باشند که به طور تخمینی این برد 25 متر اعلام شده است. بر خلاف سیستمهایی که برای ارتباط از سیم استفاده میکنند و نگرانی زیادی بابت امنیت در مورد آنها وجود دارد سیستم بلوتوس بسیار امن و مطمئن می باشد و از زمان فرستادن این امواج هیچگونه نگرانی بابت امنیت امواج منتشر شده وجود ندارد.امروزه دستگاههای مختلفی از بلوتوس استفاده میکنند که تعدادی از انها به شرح زیر هستند:

گوشی های موبایل
PDA (Personal Digital Assistants)
کامپیوترهای قابل حمل و رومیزی
پرینترها
دوربین های دیجیتال
کنترل های از راه دور که با سیستم IR(infrared) کار میکنند
اتومبیل ها

برخی از شرکتهای سازنده ماشین نظیر "بی ام و" و" آکورا" در حال استفاده از این سیستم برای کنترل گوشی های موبایل بر روی ماشینهای ساخته شده خود هستند و بعضی دیگر نیز برای شما امکان نصب بلوتوس درون ماشین را فراهم میکنند.

یاهو چه می کند؟

یاهو چه می کند؟
سایت یاهو به عنوان معدود پایگاهی در رقابت های ورزشی جهان به شمار می اید که حضور گسترده ای در برنامه های تبلیغی بین المللی دارد.



علی محمد آقازمانی-شرکت YAHOO INC.که صاحب امتیاز سایت یاهو است ، اخيرا بعد از ماه ها بررسی روی ساختار اطلاع رسانی و گرافیکی سایت ، اقدام به تغییر ایندکس این سایت کرد و نسخه آزمایشی آن را ارائه کرد. گزارش امروز را به بررسی تغییر ایندکس سایت یاهو در ارتقای کاربر مداری این پورتال اختصاص داده ایم.

درباره یاهو
در سال 94 ، , David Filo and Jerry Yangدانشجویان دکترای استانفورد ، اقدام به ساخت پورتالی بسیار ساده برای معرفی لینکهای متعددی در اینترنت کردند. در ابتدای کار این دو همکلاسی که رفتار کاری ان ها شبیه لری پیچ و سرگئی برین ، موسسان گوگل بود ، سایت یاهو با استقبال خوبی از سوی کاربران آمریکایی که اکثرا دانشجو بودند قرار گرفت . پس از مدتی که شرکت یاهو به ثبت رسید ، حجم فعالیت های این پورتال افزایش یافت.
تکمیل گسترده بخش دایرکتوری سایت یاهو که به عنوان یکی از بزرگ ترین و برترین دایرکتوری های معرفی کننده سايت ها به شمار می آید ، زمینه موفقیت های این پایگاه را فراهم کرد.
با ارائه سیستم جست و جوی متنوع متنی و تصویری در سایت یاهو که با همکاری google.com صورت پذیرفت ، حجم اثربخشی وبی این سایت افزایش یافت. اگر چه پس از مدت کوتاهی ، گوگل از همکاری با یاهو خودداری کرد ، اما به هر حال ، یاهو توانست امکان جست وجوی مختلفی به کاربرانش روی بیش از 20 میلیارد صفحه وب ، ارائه کند.
بیزینس های کوچکی که یاهو در سایت خود تحت فروشگاه های الکترونیکی و خرید و فروش کالا به صورت الکترونیکی ارائه کرد ، در کنار سیستم یاهو مسنجر و ارتقای حجم میل باکس آن ، امپراطوری یاهو را در بازار سهام آمریکا نیز با افزایش چمشگیر رو به رو کرد.
شبکه آسوشییتد پرس آمریکا AP.com هم اینک پخش جهانی اخبار و گزارشات خود را روی بخش خبری یاهو news.yahoo.com افزایش داده است . فدراسیون بین المللی فوتبال فیفا نیز از سال 2002 که جام جهانی فوتبال در کره و ژاپن به طور مشترک برگزار شد ، طراحی ، راه اندازی ، هاستینگ و مدیریت بزرگ ترین سایت ورزشی اینترنت یعنی www.fifaworldcup.com را به سایت یاهو سپرد.
این مسئله ، مزیت اطلاع رسانی و قدرت فنی سرورهای یاهو را در اقصی نقاط جهان نشان داد. سایت یاهو به عنوان معدود پایگاهی در رقابت های ورزشی جهان به شمار می اید که حضور گسترده ای در برنامه های تبلیغی بین المللی دارد.
با آن که بر اساس اعلام سال گذشته بخش رسانه ای یاهو ، این پایگاه بیش از 273 میلیون بیننده واحد از 25 کشور جهان دارد ، اما نگاه قابل ملاحظه ای به مدیریت تبلیغات سنتی (محیط های غیر الکترونیکی ) دارد. نگاهی که می تواند برای مدیران برنامه های کسب و کار الکترونیکی بسیار دارای اهمیت باشد.
با وجود آن که تقریبا دو سوم کاربران یاهو آمریکایی هستند ، اما توجه کاربران غیر آمریکایی یاهو به امکانات این پایگاه غیر قابل انکار است . اگر چه گوگل ، مغزهای کارآفرین دیجیتالی جهان را در استخدام خود قرار دارد و هر روز با ایده های جدید ، دنیای جامعه اطلاعاتی را محو خود می کند ، اما یاهو نیز با هزاران کارمند در 13 کشور جهان ، به بازارهای کسب و کار دیجیتالی جدیدی می اندیشد .
امکان راه اندازی chat room مستقل رایگان روی یاهو مسنجر و امکان راه اندازی فروشگاه های متعدد ، ارزان ، گسترده و مالتی مدیا روی این پایگاه ، روزانه صدها هزار کاربر را در اقصی نقاط جهان به سوی خود جلب کرده است . به هر حال ، امروز سایت یاهو به عنوان پر بیننده ترین سایت وب شناخته می شود و محبوبیت بالایی دارد. دسترسی به ده ها هزار وب پیج سایت یاهو ، کار آسانی نیست و مدیریت این کار باید توسط یک ایندکس ساده ، کم حجم و تا اندازه ای چند منظوره ترتیب یابد. این مسئله اخیرا به وقوع پیوسته است.

تغییر چهره
این برای چندمین بار است که یاهو ایندکس خود را تغییر داد. این وضعیت تغییر چهره ،تا قبل از سال 2000 میلادی ، چندان مورد توجه نبود .
اما در سال های اخیر این مسئله با حساسیت بیش تری از سوی طراحان یاهو دنبال میشود.
در آخرین ایندکس یاهو ، طول ایندکس با فشردن 2 بار کلید page down امکان پذیر بود . اما اکنون قسمتهای اضافی حذف شده است و ایندکس کم حجم تری و کم طول تری را شاهد هستیم. بخش local yahoo که به معرفی نسخه های زبانی متعدد یاهو به بیش از 20 زبان می پرداخت ، از ایندکس جدید حذف شده و به جای آن گزینه Y! International در نشانی http://www.yahoo.com/r/wrارائه شده است . شاید خیلی از کاربران به این مسئله توجهی نداشته باشند.
ولی نکته مهمی است که طول ایندکس را کم کرد و دسترسی به بخش بین المللی یاهو را متمرکز و به صفحه دیگری منتقل کرد. بخش دیگری که در ایندکس قبلی در شلوغ شدن سایت کمک کرده بود و در نسخه جدید ، تغییر یافت ، بخش بیزینس های کوچک یاهو بود که در وب پیج تغییر یافته درنشانی http://www.yahoo.com/r/c9 قرار گرفت.
علاوه بر این ما شاهد ساده تر شدن و رسمی تر شدن ایندکس سایت یاهو هستیم. 2 تبلیغ فلشی بزرگ در سمت راست ایندکس اصلاح شده اضافه شده است که در نسخه های قبلی به این شدت نبود.
این مسئله به توجه زیاد یاهو به تبلیغات الکترونیکی در صفحه اول خود می پردازد که سال ها از این مسئله امتناع ورزیده شده بود. با وجود لینک مداری و ساده سازی ایندکس یاهو و چپ چین شدن لوگو یاهو ، برخی از لینکهای مهم ، جای قبلی خود را حفظ کرد. لینکهایی مثل : How to Suggest a Site - Company Info - Copyright Policy - Terms of Service - Jobs - Advertise with Us ، لینکهای مهمی هستند که تقریبا از نسخه های اولیه یاهو در 10 سال پیش نیز مشاهده شدند.
این لینکها همیشه در پائین ترین بخش ایندکس یاهو اکثر صفحات سایت قرار گرفتند.
با این لینکها ، کاربران می توانند درباره یاهو ،چگونگی معرفی سایت به یاهو ، استخدام در یاهو ، تبلیغات در یاهو ، شرایط خدمات دهی یاهو و مرام نامه یاهو ! ، در اسرع وقت اطلاع کسب کنند. این مسئله نشان می دهد که چقدر ارتباط سریع مخاطب با یک سازمان حتی وبی ، مهم است .

برگ برنده
ساختار جست و جوی این ایندکس از لحاظ فنی تغییر نکرده است . اما دسترسی سریع تری برای کاربران جهت جست و جوی مطالب روی بخش های مختلف ایجاد شده است .
قبلا می توانستیم علاوه بر جست و جوی متنی روی ایندکس ، جست و جوی تصویری و خبری و محصولاتی داشته باشیم . اما در نسخه جدید ، 6 قابلیت همزمان برای جست و جو ایجاد شده است که عبارتند از : Images/Video/Audio/Directory/Local/News/Shopping . ارائه این سرویس روی موتور جست و جو یاهو که هم اینک خیلی قوی شده ، باعث خواهد شد تا بخش های مختلف این سایت ، به طور غیر مستقیم مورد استفاده کاربران قرار بگیرد و یاهو از آگهی دهندگان برای پرداخت بیشتر شارژ تبلیغی و حضور بیش تر در دید کاربران خود ، درخواست کند.
البته بی شک ، شمار بخش های جست و جوی یاهو به 10 عنوان افزایش خواهد یافت و این مسئله گویا تا یکی دو سال دیگر محقق خواهد شد . البته اگر چه google answers ، یک ابتکار گوگل نبود ، اما در بخش جدید ایندکس یاهو ، توجه یاهو با پاسخ هوشمندانه به سوالات کاربران مورد توجه قرار گرفته است . yahoo answers که در نشانی وبی : http://www.yahoo.com/r/a6 قرار گرفته است ، کم تر در نسخه های ایندکس قبلی مورد توجه بوده است .
این مسئله می تواند ثبات چند دقیقه ای را برای کاربران یاهو برای تامل و تحمل بیش تر برای مطالعه خدمات و مطالب یاهو را به همراه داشته باشد که از اهمیت برخوردار است .
وقتی کاربر از یاهو سوال کند و پاسخ به گونه ای مشاهده شود ، کار کاربر با بخش های مختلف یاهو افزایش می یابد و این یک برگ برنده برای هر سایتی است که می خواهد همواره مورد بازدید کاربران باشد. البته به همه این تغییرات باید تغییر آیکون های بخش های مشهور یاهو مثل ای میل ، مسنجر ، آب و هوا ، موزیک و فیلم اشاره داشت که قبلا در کنار لوگوی یاهو بودند و هم اکنون سمت راست ایندکس جای دارند.

جایگاه دیگر تغییرات
تغییر جایگاه مطالب مهم یاهو به عنوان مهم ترین بخش اصلاح layout ایندکس یاهو مورد توجه است . بالاتر آوردن مکان بخش های مهم یاهو و در دید قرار دادن این بخش ها ، از مهم ترین قابلیت های این تغییر ساختار به شمار می اید. خلوت تر شدن ایندکس و لینک مداری این پایگاه در ایندکس خود ، توجه جدید یاهو به تغییر بارگذاری صفحه اول خود به شمار می اید.
با این تغییر ، قطعا هوم پیجی که کاربران از یاهو برای خود ایجاد کرده اند نیز با تغییر رو به رو می شود. بخش پر مخاطب my yahoo ، اکنون با تغییرات انجام شده در زیبا تر شدن ایندکس یاهو برای کاربران مختلف اهمیت دارد. بخش خبری یاهو با بالا تر آمدن جایگاه آن و اضافه شدن بخش اخبار جهان در داخل ایندکس و امکان مشاهده ان بدون خروج از ایندکس ، از مهم ترین تغییرات جایگاهی در ایندکس جدید یاهو به شمار می اید. توجه به پخش خبر در سایت های مهم وب ، در چند سال اخیر مورد توجه بوده است که گوگل هم با news.google.com خود ، به این صف پیوسته است.

معرفی فیبر نوری

معرفی فیبر نوری
پس از اختراع لیزر در سال 1960 میلادی، ایده بکارگیری فیبر نوری برای انتقال اطلاعات شکل گرفت. خبر ساخت اولین فیبر نوری در سال 1966 همزمان در انگلیس و فرانسه با تضعیفی برابر با؟ اعلام شد که عملا در انتقال اطلاعات مخابراتی قابل استفاده نبود تا اینکه در سال 1976 با کوشش فراوان پژوهندگان، تلفات فیبر نوری تولیدی شدیدآ کاهش داده شد و به مقداری رسید که قابل ملاحظه با سیم‌های هم‌محور بکاررفته در شبکه مخابرات بود.

فیبر نوری از پالس‌های نور برای انتقال داده‌ها از طریق تارهای شیشه یا پلاستیک بهره می‌گیرد. یک کابل فیبر نوری که کمتر از یک اینچ قطر دارد می‌تواند صدها هزار مکالمه‌ی صوتی را حمل کند . فیبرهای نوری تجاری ظرفیت ۲.۵ گیگابایت در ثانیه تا ۱۰ گیگابایت در ثانیه را فراهم می سازند . فیبر نوری از چندین لایه ساخته می‌شود. درونی ترین لایه را هسته می نامند. هسته شامل یک تار کاملاً بازتاب کننده از شیشه خالص (معمولاً) است. هسته در بعضی از کابل‌ها از پلاستیک کا ملاً بازتابنده ساخته می‌شود، که هزینه ساخت را پایین می آورد. با این حال، یک هسته پلاستیکی معمولاً کیفیت شیشه را ندارد و بیشتر برای حمل داده‌ها در فواصل کوتاه به کار می‌رود. حول هسته بخش پوسته قرار دارد، که از شیشه یا پلاستیک ساخته می‌شود. هسته و پوسته به همراه هم یک رابط بازتابنده را تشکیل می دهند که با عث می‌شود که نور در هسته تا بیده شود تا از سطحی به طرف مرکز هسته باز تابیده شود که در آن دو ماده به هم می رسند. این عمل بازتاب نور به مرکز هسته را (بازتاب داخلی کلی) می نامند. قطر هسته و پوسته با هم حدود 125 میکرون است (هر میکرون معادل یک میلیونیم متر است)، که در حدود اندازه یک تار موی انسان است. بسته به سازنده، حول پوسته چند لایه محافظ، شامل یک پوشش قرار می‌گیرد.

یک پوشش محافظ پلاستکی سخت لایه بیرونی را تشکیل می دهد. این لایه کل کابل را در خود نگه می دارد، که می‌تواند صدها فیبر نوری مختلف را در بر بگیرد. قطر یک کابل نمونه کمتر از یک اینچ است .

از لحاظ کلی، دو نوع فیبر وجود دارد: تک حالتی و چند حالتی. فیبر تک حالتی یک سیگنال نوری را در هر زمان انتشار می دهد، در حالی که فیبر چند حالتی می‌تواند صدها حالت نور را به طور همزمان انتقال بدهد .

قرن۲۱ عصر مغز افزار

قرن۲۱ عصر مغز افزار
الوين و هايدى تافلر در كتاب پيش به سوى تمدن جديد معتقدند كه در تاريخ جهان سه موج بزرگ تحول انقلابى را تجديد كرده است. اولين موج، انقلاب كشاورزى است كه هزاران سال به طول انجاميد. دومين، انقلاب صنعتى است كه نماد آن كارخانه هاى بزرگى است كه لوله هاى آن سر به آسمان گذاشته اند.

اما سومين موج كه در حال حاضر در آن قرار داريم، عصر فناورى اطلاعات و ارتباطات است. با وقوع اين انقلاب (اطلاعاتى و ارتباطى) و گسترش پردامنه نفوذ رسانه ها، موانع جغرافيايى و سياسى از پيش رو برداشته شده و بازارهاى جهانى واحدى شكل گرفته است.

امروزه نيز براى دسترسى به داده ها و اطلاعاتى كه در سراسر جهان منتشر شده است بايد از فناورى اطلاعات سود جست و به نظر مى رسد بهترين راه پيش افتادن از ديگران، بهره بردارى كامل از فناورى اطلاعات است.

فناورى اطلاعات، يك واقعيت

با اين كه بسيارى از افراد گمان مى كنند با پيشرفت فناورى هاى جديد و توسعه تكنولوژى اطلاعاتى آينده اجتماع به خطر افتاده و احتمال بيكارى انسان ها افزايش مى يابد و پيامدهاى منفى بسيارى را در جامعه به دنبال خود دارد. ولى اين تكنولوژى به سرعت در حال گسترش است و پيشرفت هاى اين حوزه نشان از يك واقعيت دارد كه نيازهاى انسان را وارد مرحله جديدى خواهد كرد.

محمد كبرياء، كارشناس علوم ارتباطات با اعتقاد به اين كه حركتى كه در جهت آگاهى و افزايش اطلاعات از طريق ارتباطات الكترونيك آغاز شده، متوقف نخواهد شد، به روند فراگير شدن استفاده از فناورى هاى نوين و رشد چشمگير كاربران اينترنت در كشور اشاره كرده و مى افزايد: «هم اكنون در كشور ما حدود ۵/۷ ميليون كاربر اينترنتى وجود دارد كه با توجه به هزينه ها و محدوديت هايى كه در اين زمينه وجود دارد، نكته اى جالب توجه است و نشان از رشد فزاينده فناورى هاى اطلاعاتى در سطح كشور و جهان مى دهد. اما با اين حال اطلاعات به همان اندازه كه مى تواند روشنگر باشد، مى تواند گمراه كننده بوده و جامعه را دچار يك هيجان كاذب كند.»
حركتى پرشتاب

مهندس شاهدى پور، مدير عامل مركز تحقيقات و فناورى اطلاعات عصر نوين نيز با اعتقاد به اين كه براى تحقق جامعه غنى اطلاعاتى و به دنبال آن جامعه مقتدر در عرصه جهانى نيازمند يك سيستم مديريت فناورى اطلاعات مقتدر هستيم، معتقد است: همان طور كه خون مهم ترين عنصر حيات انسان است، اطلاعات نيز خون جامعه اطلاعاتى محسوب مى شود چون در جهان هستى همه چيز در حال تغيير و تحول است.

لذا اطلاعات كهنه نيز بايد مرتب جديد شوند. شتاب افزايش اطلاعات در جامعه اطلاعاتى شتابى تند شونده است كه توقف و كندى در آن راه ندارد. زيرا در غير اين صورت جامعه از حركت ايستاده و خواهد مرد.

وى درخصوص جامعه اطلاعاتى معتقد است در اين جامعه سبك زندگى به تدريج دگرگون شده و تمامى امور تغييراتى اساسى مى كند. جامعه اطلاعاتى از اين نقطه حركت مى كند كه انسان به كمك انديشه علمى مى تواند جهان را شناخته و دگرگون كند و اين شناخت و دگرگونى هر لحظه وسيع تر و سريع تر مى شود.

شاهدى پور پياده سازى، توسعه و نگهدارى سيستم هاى مديريت فناورى اطلاعات را به عنوان يكى از مهم ترين فرآيندهاى كارى در مديريت اطلاعات در عصر حاضر دانسته و معتقد است امروزه سيستم هاى مديريت فناورى اطلاعات با توجه به كارايى و عملكردى كه دارند به عنوان بخش جدانشدنى از جامعه معرفى مى شوند. اهميت بهره گيرى از سيستم هاى مديريت فناورى هم به خصوص در سازمان ها و بنگاه هايى بيشتر جلوه مى كند كه ماهيت اقتصادى دارند و فعاليت آن ها برپايه كسب و كار است.

سيستم با كارايى بالاى خود روابط و تعاملات درون و برون جامعه را استاندارد كرده و شيوه برخورد با مسايل و اتفاقات گوناگون در جامعه را پيش بينى كرده و در موقع لزوم ارايه راه حل مى كند. وجود اين راه حل هاى جامع و كامل در يك جامعه كه از ويژگى همه جانبه نگرى و تعامل با ساختار و توانمندى جامعه برخوردار است نيروهاى مديريتى و عملياتى جامعه را در هنگام پياده سازى و يا انجام برنامه ها و كارها راهنمايى كرده و از به وجود آمدن نقايص احتمالى جلوگيرى مى كند.

اخلاق رايانه اى!

در اين ميان هر چند فناورى اطلاعات تحولات سياسى و اجتماعى شگرفى را پديد مى آورد اما به تبع اين تحولات، مشكلات اخلاقى جديد و منحصر به فردى در اين حوزه ايجاد مى شود.

دكتر حميد شهريارى، معاون پژوهش مركز تحقيق و توسعه علوم اسلامى در خصوص جايگاه اخلاق فناورى اطلاعات در گفت وگو با مهر مى گويد: «اخلاق فناورى اطلاعات يكى از مباحثى است كه در اخلاق كاربردى مطرح مى شود كه از زيرشاخه هاى فلسفه اخلاق است و به ارزش هاى عملى رفتار انسان ها در حوزه هايى خاص مربوط مى شود.»

با توجه به استقبال وسيعى كه جامعه ما و به خصوص قشر جوان از اينترنت و ارتباطات شبكه اى داشته است و تأثيرات عميق و گسترده اى كه فضاى سايبر بر وجوه مختلف جامعه ما دارد به جا و لازم است تا مسايل اخلاقى پيرامون فناورى اطلاعات مورد كاوش قرار گرفته و ديدگاه اسلامى ما درباب موضوعاتى جديد كه حول اين محور پديد آمده روشن گردد.»

وى با تأكيد بر اين كه فناورى اطلاعات تحولات سياسى و اجتماعى وسيع و شگرفى را پديد آورده مى افزايد: «مشكلات اخلاقى جديد و منحصر به فردى در اين حوزه فناورى ايجاد شده كه نيازمند رسيدگى هستند. فناورى اطلاعات نه تنها بر نحوه افعال و اقدامات روزمره ما تأثير مى گذارد بلكه تلقى ما از آن ها را نيز تغيير داده است. برخى از مفاهيمى كه در حوزه فلسفه اخلاق و فلسفه سياسى كاربردى خاص داشته اند با پيشرفت فناورى اطلاعات دچار چالش هايى شده اند كه از آن جمله مى توان به مفهوم مالكيت، حريم خصوصى، توزيع قدرت، آزادى هاى اساسى و مفهوم مسووليت اخلاقى اشاره كرد.

اگرچه در هر يك از اين مفاهيم نيز سوالات جديدى مطرح شده اند؛ مانند اين كه متخصصان امور رايانه چه مسووليت هاى اخلاقى اى دارند و يا اگر يك نرم افزار رايانه اى خطا كند چه كسى را بايد سرزنش كرد و يا ايجاد اختلال در برنامه ها كارى غيراخلاقى است و...»

وى تصريح مى كند: «ما به سرعت به جامعه الكترونيكى نزديك مى شويم و ما نيز دچار همان چالش هايى خواهيم شد كه مخترعان فناورى اينك يا قبل از اين با آن مواجه شده اند. بنابراين بايد براى مشكلات فناورى اطلاعات نيز چاره و راهكارى ارايه كنيم كه البته اين راهكار بايد مطابق با موازين دينى، ملى، فرهنگى و اخلاقى خودمان باشد.

كيفيت توليد علم

با ا ين كه طبق اعلام صندوق بين المللى پول، سهم فناورى اطلاعات از توليد ناخالص داخلى ايران فقط ۴/۰ درصد است كه در جهان رقم پايينى است اما براساس تحقيقات انجام شده كيفيت توليد علم ايران نزديك به ۴/۱ برابر علم جهانى است.

براين اساس روند پيشرفت در توليد علم چنان است كه رتبه ايران از نظر تعداد مقالات نمايه شده در ISI در سال ۲۰۰۲ تعداد ۴۴ مورد و در سال ۲۰۰۴ ، ۴۱ مورد و تا فوريه ۲۰۰۵ به ۴۵ مورد رسيده است. از نظر كيفى متوسط ISI، مقالات چاپ شده ايران در سال ۲۰۰۴ برابر ۵۷/۱ و همين موضوع براى جهان براى ۱۹/۱ در همان سال است. اما بااين حال به علت بالا بودن تعرفه هاى گمركى در ايران كه مانع از واردات آزادانه قطعات سخت افزارى رايانه اى به كشور مى شود سهم فناورى اطلاعات در توليد ناخالص داخلى ايران پايين است، در حالى كه اين سهم در كشورى مانند جامائيكا حدود ۱۰ برابر ايران است!

قرن ،۲۱ عصر دانش محور

به اعتقاد كارشناسان IT قرن ۲۱ را مى توان پايان عصر صنعتى و نرم افزار و آغاز عصر دانش محور و مغزافزار دانست و شايد مهم ترين دغدغه امروز جامعه ما نيز اين باشد كه به دليل عدم رعايت اصول و قواعد علمى و عدم تلاش مؤثر در فرهنگ سازى مناسب، تاكنون كاربردهاى بسيار محدودى از فناورى اطلاعات و ارتباطات در حوزه هاى مختلف صنايع و... شده است و آن طور كه بايسته است قابليت هاى گسترش و توسعه خود را به دست نياورده است.

بنابراين به نظر مى رسد، آشناسازى مديران و كارشناسان اجرايى به خصوص در رده هاى ميانى با استراتژى و سياست هاى كلان كشور در زمينه فناورى اطلاعات و نقش اساسى آن با اصل توسعه ملى پايدار و همچنين برخوردار شدن از روش ها و توان علمى واحدهاى اجرايى در شناسايى نارسايى ها و رفع معضلات براى بهبود مستمر كسب و كار از جمله توانايى هاى مورد نياز براى فعاليت در اين حوزه است كه بايد به طور جدى مورد توجه مسوولان قرار گيرد.

محقق ايراني‌ دانشگاه مونترال نرم‌افزارهوشمند خلاصه‌نويسي‌متون‌قضايي را ابداع كرد

محقق ايراني‌ دانشگاه مونترال نرم‌افزارهوشمند خلاصه‌نويسي‌متون‌قضايي را ابداع كرد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: پژوهشي

پژوهشگر ايراني دانشگاه «مونترال» كانادا موفق به طراحي و ساخت نخستين نرم‌افزار خلاصه‌نويسي خودكار متون قضايي شده كه وكلا و كارشناسان حقوقي را از بررسي و تحليلي دستي پرونده‌ها و احكام قضايي كه فرايندي بسيار زمان‌بر و پرهزينه است بي‌نياز مي‌كند.

به گزارش خبرنگار پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين نرم‌افزار كه يكي از نخستين نرم‌افزارهاي خلاصه‌نويسي خودكار تخصصي طراحي شده در جهان است به ويژه در كشورهايي كه نظام قضايي آنها متكي به مراجعه به آراء قضات در دعاوي مشابه پيشين است مي‌تواند از صرف سالانه ميليون‌ها دلار هزينه مربوط به بررسي دستي پرونده‌ها و احكام قضايي جلوگيري كند.

نرم‌افزار طراحي شده توسط دكتر عاطفه فرزين‌در كه حاصل هشت سال تحقيقات دوره كارشناسي‌ارشد، دكتري و فوق‌دكتري اين پژوهشگر 30 ساله ايراني است، به رغم ناباوري‌هاي اوليه درباره توانمندي و هوش مصنوعي بالاي آن، كارايي خود را در آزمون‌هاي مختلف به اثبات رسانده و به شدت مورد توجه قضات و كارشناسان حقوقي قرار گرفته است.

حاصل اين مطالعات همچنين در قالب 15 مقاله در كنفرانس‌ها و نشريات علمي بين المللي ارائه شده است.

دكتر «عاطفه فرزين در» در گفت‌و‌گويي تلفني با خبرنگار «پژوهشي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) توضيحاتي را پيرامون اين نرم‌افزار و قابليت‌هاي منحصر به فرد آن و نحوه طراحي و كاركرد آن ارائه كرده است.

«عاطفه فرزين در» تحصيلات عاليه خود را با قبول در رشته رياضي و كاربرد آن در كامپيوتر در دانشگاه صنعتي اميركبير (پلي تكنيك تهران) در مهرماه سال 1373 آغاز كرد و پس از گذشت چهار سال جزو اولين نفرات دانشجويان هم دوره‌يي خود فارغ التحصيل شد.

وي با توجه به علاقه زيادي كه به سيستم‌هاي كامپيوتري داشت، پس از اتمام دوره ليسانس تحصيلات كارشناسي ارشد خود را در رشته كامپيوتر و كاربرد آن در پردازش زبان در دانشگاه سوربن فرانسه ادامه داد و طي دو سال موفق به اخذ دو مدرك DFAP (ديپلم دانشگاه سوربن در زبان فرانسه) و DEA (فوق ليسانس) را اخذ كرد.

وي تز فوق ليسانسش را در سال 2001 تحت عنوان «شناخت وآناليز جملات گنگ در پردازش زبان» ارائه داد كه نمرات عالي او مورد استقبال استاد راهنمايش Professor Jean-Pierre Decles قرار گرفت.

فرزين در پس از سه سال اقامت در فرانسه (2001-1999) كه طي آن موفق به اخذ يك ليسانس هنر از دانشگاه هنرهاي زيباي ورساي نيز شد در دسامبر 2001 به كانادا مهاجرت كرد و تحصيلات دكتري خود را به طور همزمان در دو دانشگاه سوربن پاريس و دانشگاه مونترال در زمستان 2002 آغاز كرد و در پايان سال 2004 موفق به اخذ دكتري خود شد.

اين پژوهشگر جوان ايراني در طول مدت تحصيل در دانشگاه مونترال براي اولين بار در دنيا، بر روي يك سيستم كامل خلاصه نويسي خودكار بر روي پرونده هاي قضايي با همكاري قضات كانادائي در مركز تحقيقات حقوقي (Ceutre de Recherch en Droit Publique ) كار كرد كه حاصل اين كار يك سيستم برجسته با راندمان بسيار بالا در مقايسه با متدهاي موجود است.

سيستم ابداعي دكتر فرزين در به عنوان گامي بزرگ در جهت كمك به وكلا و كارشناسان قضائي در كشور كانادا مورد توجه بسيار قرار گرفته به طوري كه در فاز دوم اين پروژه، طرح نصب اين سيستم بر روي سايت كتابخانه كامپيوتري حقوق كانادائي كه روزانه بين 10 تا 15 هزار بازديد كننده دارد از سال 2005 اجرا مي‌شود.

در سال 2003 نشريه علمي FORUM در صفحه روي جلد خود به شرح حال فعاليت‌ها و موفقيت‌هاي اين پژوهشگر جوان ايراني پرداخته و بدنبال آن در سپتامبر 2004 از طرف دانشگاه مونترال به عنوان دانشجوي دكتري نمونه انتخاب شده است.

دكتر «عاطفه فرزين در» در گفت‌و‌گو با خبرنگار پژوهشي ايسنا درباره اهميت ساخت اين نرم‌افزار و قابليت‌هاي آن اظهار داشت: در كانادا و آمريكا با وجود اين كه از لحاظ فن‌آوري از خيلي كشورها پيشرفته‌تر بوده و انبوه متون قضايي آنها به صورت الكترونيكي در آمده، پردازش و بررسي آنها هنوز به روشي دستي صورت مي‌گيرد و در نتيجه سالانه ميليون‌ها دلار در سيستم قضايي اين كشورها صرف اين كار مي‌شود.

مساله پردازش متون قضايي در كشورهاي آمريكاي شمالي البته به دليل نوع سيستم حقوق آنها ـ‌ كه بر خلاف اروپا ـ در بسياري موارد قانون نوشته شده‌اي نداشته و هر حكمي كه يك قاضي صادر مي‌كند مي‌تواند قانوني براي ساير قضات باشد، از اهميت و حساسيت مضاعفي برخوردار است. در اين شرايط وكلا در بسياري از پرونده‌ها با مواردي مواجه مي‌شوند كه به صورت عرف و كلاسه‌بندي نيست و بنابراين بايد بين چندين هزار حكم دادگاه، دهها حكم را كه به مورد آنها شبيه است بررسي كرده و به صورت دستي آناليز كنند كه روند بسيار وقت‌گير و دشواري است.

وي خاطر نشان كرد: با استفاده از نرم افزار طراحي شده كل فرايند بررسي احكام قضايي، موضوع بندي آنها و تهيه چكيده آنها به صورت كاملا خودكار انجام مي‌شود.

نرم افزار ابتدا چكيده بسيار كوتاهي از آراء قضايي را در حد يكي دو جمله ارائه مي‌كند و اگر كاربر مايل باشد مي‌تواند 10 درصد متن و در مرحله بعد تمام متن را ببيند. به اين ترتيب وكلا مي‌توانند با استفاده از اين نرم افزار و به صورت كاملا خودكار، احكام قضايي را به صورت جزء به جزء آناليز كرده و وارد بانك اطلاعات خود كنند كه اين امر كمك موثري در بررسي احكام قضايي خواهد بود.

دكتر «فرزين در» درباره نحوه طراحي اين نرم افزار هوشمند گفت: خلاصه نويسي خودكار از شاخه‌هاي پردازش زبان طبيعي - از گرايش‌هاي هوش مصنوعي - است. در هوش مصنوعي كه يك شاخه علمي چند رشته‌يي است نحوه رفتار و عكس العمل انسان در موقعيت‌هاي مختلف بررسي و ثبت مي‌شود و با حذف پارامترهاي احساسي مؤثر بر آنها نحوه توسط كامپيوتر شبيه سازي شود.

پردازش زبان طبيعي (NLP) نيز زير شاخه‌اي از هوش مصنوعي است كه طي آن نحوه خلاصه برداري و استخراج مفهوم داده‌هاي نوشتاري، صوتي يا تصويري توسط افراد بررسي و شناسايي شده و توسط كامپيوتر و برنامه‌هاي نرم افزاري شبيه سازي مي‌شود.

وي خاطر نشان كرد: پردازش زبان طبيعي به دليل افزايش روز افزون حجم اطلاعات الكترونيكي و اينترنتي بسيار توسعه يافته كه نمونه نسبتا ساده‌تر آن (شاخه جست‌وجوي اطلاعات ) موتورهاي جست‌وجوي اينترنتي مثل Google و Yahoo هستند كه البته نمونه‌هاي پيشرفته‌تري از نرم افزارهاي جست و جوي اطلاعات هم وجود دارند كه داده‌ها را در سطح عميق‌تر جست و جو مي‌كنند و عمدتا در زمينه‌هاي تحقيقاتي كاربرد دارند.

دكتر «فرزين در» در عين حال تاكيد كرد كه توانايي نرم افزار خلاصه نويسي متون قضايي به مراتب عميق‌تر و پيچيده‌تر از برنامه‌هاي موجود جست‌وجوي اطلاعات است؛ علاوه بر اين موضوع اين نرم افزار كه با مباحث قضايي و حقوقي سر و كار دارد آن قدر حساس و مستلزم دقت و اعتماد پذيري بالاست كه كمتر پژوهشگر يا مركز تحقيقاتي شهامت و ريسك پذيري ورود به اين عرصه را دارد .

«فرزين در» خاطر نشان كرد: در حال حاضر عمده مراكز تحقيقاتي فعال در زمينه خلاصه نويسي خودكار، فعاليتشان را به خلاصه نويسي مطالب روزنامه‌ها متمركز كرده‌اند و ريسك سرمايه‌گذاري در زمينه چنين نرم‌افزار تخصصي را نمي‌پذيرند چون به هر حال متقاعد كردن وكلا و حقوقدانان به كارايي اين چنين نرم‌افزاري بسيار دشوار است. در مورد اين نرم‌افزار هم در ابتدا قبولاندن كارايي نرم افزار به وكلا خيلي سخت بود ولي به تدريج با آزمون‌هاي مختلف از جمله مقايسه خلاصه نويسي نسخه تحقيقاتي نرم افزار ـ كه تز دكتري من بود ـ با نمونه خلاصه نويسي شده دستي و چند سيستم ديگر با همكاري 15 نفر از وكلا در دانشگاه مونترال عملا اثبات شد كه توانايي اين نرم افزار خلاصه نويسي تفاوت بسيار اندكي با انسان دارد و در حال حاضر توافقاتي با براي حمايت از اين طرح توسط مراكز حقوقي صورت گرفته است.

اين پژوهشگر جوان ايراني در ادامه گفت‌وگو با ايسنا درباره نحوه طراحي نرم افزار خلاصه نويسي هوشمند اظهار داشت: بخش اول پروژه بررسي عملكرد انسان در خلاصه نويسي و پارامترهاي مؤثر در آن بود كه در اين ارتباط چندين متن خلاصه را با متون اصليشان مقايسه كرده و شاخص‌هاي اصلي در خلاصه نويسي را شناسايي كرديم كه اين فرايند شامل يك سري محاسبات پيچيده براي بررسي ارتباطات واژگان و تركيب آنها بود.

اين بررسيها نشان داد كه در تحليل متون حقوقي ابتدا به تم اصلي متن و سپس به مولفه‌هاي ديگر نظير نوع درخواست، علت درخواست، مسايل مختلف پيرامون آن، نظرات وكلاي طرفين، نظر قاضي ــ كه براي وكلا بيشتر اين بخش مهم است ـ و در پايان نظر نهايي دادگاه توجه مي‌شود كه از نتايج اين بررسي در طراحي نرم افزار استفاده شده است.

وي در پاسخ به سؤالي درباره امكان خلاصه نويسي متون اسكن شده نيز توسط نرم افزار طراحي شده اظهار داشت: امكان ايجاد اين قابليت در نرم افزار وجود دارد كه البته كمي مشكلتر است ولي به هر حال با توجه به وجود تكنيك‌هاي OCR اين مساله چندان پيچيده نيست و اساسا مساله عمده در اين نرم افزار قابليت تحليل و بررسي مطالب و دعاوي حقوقي است تا ويژگي فني و رايانه‌يي متن چرا كه مثلا مقوله‌اي حقوقي مثل مهاجرت خود از 20 زمينه كاملا متفاوت تشكيل شده يا پرونده‌هاي مربوط به ماليات يا كپي رايت كه در دادگاههاي آمريكاي شمالي بسيار مهم است، طيف بسيار وسيعي از دعاوي مختلف با شرايط متفاوت را در بر مي‌گيرد كه نرم افزار بايد بتواند تمامي اين موارد را از هم تفكيك كرده و خلاصه‌اي را كه تامين كننده نظر وكيل (كاربر نرم افزار) باشد ارائه كند.

دكتر «فرزين در» در ادامه گفت و گو با ايسنا درباره امكان استفاده از اين نرم افزار در خلاصه نويسي متون غير انگليسي از جمله فارسي نيز گفت: ما سال گذشته مقداري روي خلاصه نويسي متون عربي كار كرديم كه كاراكترهاي آن مشابه به زبان فارسي است.اين نرم افزار شامل يك سري روابط و فرمول‌هاي پايه است كه به زبانهاي مختلف قابل انتقال است. ولي به هر حال براي استفاده از آن زبان فارسي به تغييراتي نياز است كه بايد افراد علاقمندي باشند كه در اين زمينه كار كنند.

اين پژوهشگر جوان ايراني در ادامه با اشاره به اين كه نتايج تحقيقات وي در زمينه نرم افزار خلاصه نويسي تاكنون در قابل 15 مقاله علمي ارائه شده است، تصريح كرد: با توجه به گسترش روز افزون تحقيقات در زمينه خلاصه نويسي متون، كه البته تقريبا 99 درصد آنها به خلاصه نويسي متن روزنامه‌ها اختصاص دارد، از سال 2002 كنفرانسي جهاني در زمينه خلاصه نويسي خودكار متون روزنامه‌يي راه‌اندازي شده كه در آن علاوه بر ارائه مقاله و تبادل نظر محققان اين رشته، دستاوردهاي تحقيقاتي گروه‌هاي مختلف در اين زمينه رتبه بندي مي‌شود كه ما هم هر سال در اين رقابت علمي شركت مي‌كنيم.

مسابقه امسال به اين صورت بود كه نرم افزارها بايد مجموعه‌اي از 30 مقاله خاص از يك روزنامه را بررسي كرده و از كل آن خلاصه‌اي كمتر از 250 كلمه تهيه مي‌كردند كه بتوانند به سؤال مورد نظر طراحان مسابقه پاسخ دهد.

در اين مسابقه 32 تيم از تمام دنيا شركت داشتند كه نرم افزار ما رتبه سوم را به دست آورد.

اين محقق جوان ايراني در پايان گفت و گوي خود با ايسنا، درباره ارزيابي خود از سطح علمي دانشگاههاي كشور گفت: سطح علمي دانش آموختگان دانشگاههاي ايران از لحاظ تئوري بسيار بالا است كه شايد يك علت عمده آن فيلتر سخت كنكور است كه كساني كه از آن رد مي‌شوند قاعدتا مستعد و علاقمند به تحصيل هستند ولي مشكل اساسي كه مانع از ارتقاي توان تحقيقاتي دانشجويان ما مي‌شود عدم حمايت كافي از آنها است.

وي خاطر نشان كرد: در كشورهايي نظير كانادا انواع بورس‌هاي تحصيلي و تحقيقاتي و كمك‌هاي مالي براي حمايت از دانشجوياني كه كار علمي و پژوهش مي‌كنند وجود دارد به طوري كه دانشجو مطمئن است كه اگر وقت خود را صرف مطالعه و تحقيق بكند از نظر مالي پشتيباني مي‌شود و به ازاي تلاشي كه مي‌كند، امتيازات و حقوقي را دريافت كرده و كارهاي او صرفا به اخذ مدرك ختم نمي‌شود.

مشكل اساسي ديگري كه در ايران وجود دارد كمبود ارتباط با كنفرانسها و مجامع علمي خارجي است. در دانشگاههاي كانادا هر استاد هر سال حداقل چند مقاله بين‌المللي ارائه مي‌دهد كه متاسفانه در دانشگاههاي كشور ما اين گونه نيست در زمينه مبادلات علمي بين‌المللي - كه به نظر من 85 درصد در پيشبرد طرحهاي تحقيقاتي نقش دارد - كمبودها و مشكلاتي وجود دارد.

كتاب‌هاي جديد شوراي عالي اطلاع رساني، رايگان و الكترونيكي

كتاب‌هاي جديد شوراي عالي اطلاع رساني، رايگان و الكترونيكي
سرويس خبر شبکه آنلاين
جمعه 13 آبان 1384


شورايعالي اطلاع‌رساني به تازگي تعداي کتاب جديد منتشر نموده و نسخه الکترونيکي آن‌ها را به طور رايگان در اختيار عموم قرار داده است.


شورايعالي اطلاع‌رساني به تازگي تعداي کتاب جديد منتشر نموده و نسخه الکترونيکي آن‌ها را به طور رايگان در اختيار عموم قرار داده است. از جمله اين کتاب‌ها مي‌توان به اين موارد اشاره کرد:

کتاب مالكيت معنوي ، ويژگي‌ها و كاربردها
با آغاز به كار شبكه اينترنت و رشد فراگير آن در سطح جهان، موضوع نام‌گذاري و آدرس‌دهي پايگاه‌هاي مختلف در اينترنت و ارجاع ميزبان¬هاي مختلف به همديگر از مسائلي بود كه بسيار حساس به نظر مي‌آمد؛ تدابيري اتخاذ شد، كه بر اساس آن به هر نشاني اينترنتي يك نام و بالعكس اطلاق شده و هر ميزبان در شبكه، داراي يك نام خاص (نام دامنه) باشد. بنابراين براي ايجاد تسهيلات و نيز تشخيص نام دامنه‌، سيستم نام‌گذاري نام‌هاي دامنه (DNS) پايه‌ريزي شد. در اين سيستم با وارد كردن نام دامنه در يك مرورگر وب يا در برنامه كاربردي و با پردازش‌هاي مياني، تبديل به يك نشاني آي‌پي (IP) شده و مرورگر وب يا برنامه مي‌تواند به كمك نشاني آي‌پي مقصد، ارتباطات لازم را برقرار كرده و داده‌ها را انتقال دهد. امروزه درباره اهميت مالكيت معنوي و حفظ آن در سطوح ملي، منطقه‌اي و بين‌المللي مباحث فراواني مطرح است و گسترش ارتباطات از طريق شبكه جهاني اينترنت و قابليت دسترسي سريع به تمامي اطلاعات برخط بر اهميت حفظ اين نوع مالكيت افزوده و براعتبار آن مي‌افزايد.

سر فصل‌هاي كتاب شامل "امتيازات مالكيت معنوي" ، "مالكيت معنوي و تجارت" ، "توسعه و مديريت امتيازات آي پي"و "گزيده اي از مجموعه مقالات وايپو و تجارت " است.


اين كتاب ترجمه اي است از چند مقاله مجله وايپو كه عناوين اين مقالات به عنوان سرفصل هاي كتاب انتخاب شده اند. اين کتاب را از اينجا دانلود کنيد.

کتاب زوال فاصله ها
سر فصل‌هاي كتاب شامل "انقلاب ارتباطات" ، "تلفن" ، "تلوزيون"و "اينترنت" است.

"تجارت و شركت ها"، "رقابت،تمركز و انحصار طلبي"، "سياست گذاري دنياي الكترونيكي"، "اقتصاد"، "جامعه، فرهنگ و فرد" و "حكومت و دولت-ملت" از ديگر سرفصل‌هاي اين كتاب مي‌باشد.

مخاطبان اين كتاب با توجه به محتوا و سرفصل‌هاي آن، اغلب مديران و كارشناسان فناوري اطلاعات را شامل مي‌شود. اين کتاب را از اينجا دانلود کنيد.





مجموعه مقالات نقش مراكز داده در توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات
دبيرخانه شوراي عالي اطلاع‌رساني با همكاري پارك فناوري پرديس همايش نقش مراكز داده در توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات را در روزهاي اول و دوم دي ماه 1383 در تهران برگزار كرد. هدفهاي اين همايش عبارت بود از: تدوين استانداردها و ادبيات مشترك؛ جلوگيري از موازي‌‌‌كاري و اتلاف منابع؛ و تشريح وظايف و تعريف مأموريت دستگاهها. از نتايج همايش، ارايه مقالاتي در حوزه‌هاي: بررسي جنبه‌هاي فني و اجرايي، كاربردها، مديريت و موضوعات حقوقي مراكز داده بود. دبيرخانه شوراي عالي اطلاع‌رساني به‌منظور اشاعه دستاوردهاي اين همايش، مجموعه مقالات اين همايش را در يك مجلد ويرايش و تدوين كرد كه اينك به جامعه علمي كشور تقديم مي‌شود. در اين مجموعة مقالات افزون بر چهارده مقاله ارايه شده، همچنين سند راهبردي مراكز داده كشور و آيين‌نامه مركز خدمات داده اينترنتي (IDC) نيز در پايان اثر به خوانندگان ارائه شده است. دبيرخانة شوراي عالي اطلاع‌رساني هيچ‌گونه تغيير و تصرفي در محتواي مقالات اعمال نكرده و صرفا به‌منظور يكسان‌سازي الگوي ارايه مقالات به ويرايش صوري آن اقدام كرده است. همچنين معادل لاتيني تمام اختصارات متن مقالات در پانوشتها ارائه شده است.
اين کتاب را از اينجا دانلود کنيد.



کتاب مقدمه اي بر معماري سازماني (ويژه مديران)
«معماري سازماني» رويكرد تقريباً جديدي است كه امروزه بعنوان روشي موثر در تطبيق اهداف راهبردي سازمانها با فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي آنها شناخته شده است. مبحث فوق كه تقريبا از اواخر دهه هشتاد و به موازات پيشرفتهاي چشم‌گير در حوزه فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي آغاز شده است روز به روز كاربردهاي بيشتري يافته و روشها و ابزارهاي مربوط به آن در حال تكامل هستند. در حال حاضر اين روش در اغلب كشورهاي دنيا مورد استفاده بوده و تقريباً مزاياي آن براي مديران اغلب سازمانها شناخته شده است. با توجه به نقش محوري مباحث «معماري سازماني» در برنامه‌ريزي‌هاي كلان فناوري اطلاعات و ارتباطات و نيز پيش‌بيني‌هاي صورت گرفته در رابطه با جايگاه آتي آن در سازمانهاي مدرن دنيا، آشنايي مديران بخشهاي دولتي و خصوصي با مفاهيم پايه، مزايا، و نيز كليات فرايند اجراي معماري سازماني، مي‌تواند كمك شاياني به همگرايي فعاليت‌هاي برنامه‌ريزي راهبردي و نيز هدايت تغييرات سازماني نمايد. اين کتاب را از اينجا دانلود کنيد.



خزندگان غول پيكر دنياي وب

خزندگان غول پيكر دنياي وب
اگر وب سايتي با بيش از 10 يا 20 هزار بازديد روزانه داريد و محتوای با مزيت نسبي توليد ميكنيد تصور نكنيد اين فقط كاربران و موتورهاي جستجو هستند كه سايت شما را زير و رو ميكنند.
اگر دامنه (domain) كوتاه و با مسمايی ثبت كرده ايد و حتي وب سايتي بر روي آن نيست فكر نكنيد فقط دلالان دامين هر از گاهي به آدرس شما سر ميزنند. در واقع اينترنت يك آكواريوم پر از برندها (نام های تجاری) و وب سايتهاي مختلف است و عده اي از بيرون و برخي از داخل اين فضا، حركات شما را تعقيب و نظاره ميكنند.


شركت Cnet را اغلب با سايتهاي download.com و mp3.com ميشناسيد. بد نيست نگاهي بياندازيم به استراتژيها و روند حركت اين شركت:


Cnet در اولين موج تشكيل شركتهاي دات كام از كسب و كار اصلي خود كه سخت افزار و متمركز بر محصولات كمپاني IBM بود شروع به فعاليت در حوزه وب نمود. به راحتي از مجموعه كارهاي cnet ميتوان فهميد كه مديرانش به كارهاي محتوايي و آموزشي، كه به تعبيري طاقت فرساترين كارهاي محيط وب براي يك بنگاه اقتصادي مي باشند، بسيار متمايل مي باشند. سايت اصلي شركت حاوي حجم انبوهي از مطالب، عكسها و فيلمهاي آموزشي در حوزه هاي متفاوت است. از طرز كار كردن با يك دوربين ديجيتالی گرفته تا مقايسه تصويري و مشخصات ريز دو لپ تاپ جديد از HP و Toshiba ! در موارد ديگر نيز اين طاقت فرسا بودن فعالیت های انجام شده در Cnet مصداق دارد. در سايتهاي download.com و mp3.com نيز روشهاي قديمي آرشيو نمودن فايلها بصورت كتابخانه اي (File Library) در مقابل روشهاي مدرن و ابداعي جديد مانند File Sharing كه به مراتب انرژي و هزينه كمتري را به سرويس دهنده تحميل مينمايد، بصورتي نخ نما جلوه مي کند.



اگر پشتوانه مالي قوي اين شركت نبود رهايي از بحران دات كام كه در دهه نود گريبانگير شركتهاي اينترنتي شده بود به هيچ عنوان ميسر نمی شد. در سال 2000 ارزش سهام اين شركت (NASDAQ: CNET) در "بازار نزدك" تا حد 40 دلار افت کرده بود و با شروع سياستهاي جديد تبليغات تحت وب شركت، اميد به بهبود وضعيت ميرفت ولي شايد cnet جزو شركتهايي بود كه اينكار را زود شروع كرده بود! چراكه بحران تا اواسط سال 2002 تشديد شد، جايي كه سهام اين شركت به كف باور نكردني 62 سنت رسيد!
در اين زمان تبليغات تحت وب آرام آرام به طوفاني جديد براي شركتهايي كه ديگر بر روي بيلبوردها و تيزرهاي تلوزيوني آرام و قرار نميگرفتند تبديل شد كه شايد بتوان گفت گوگل كاتاليزور و شتاب دهنده ای براي اين روند بود. cnet بخوبي از اين فرصت استفاده نمود و با پتانسيل قويٍ ترافيك هدفمندش خود در سايتهاي مختلف خود، توانست سهمي از بودجه تبليغاتي شركتها را به خود اختصاص دهد. تبليغاتي كه اصولا به شركتهاي متمول و لوكس تعلق ميگيرند و امكانات خاصي نظير استريمهاي ويديويي و امكانات آموزشي بصورت متفاوتی از گوگل جلوه مينمايند. به گفته سايت اينترنت نيوز "cnet ماشيني شده است كه بازديد كنندگان را به مشتريان واقعي تبديل مينمايد"
از يك نكته نيز غافل نشويم كه روش خاص تبليغاتي cnet هزينه هاي زيادي نظير هزينه پهناي باند وسيع و سخت افزارهاي گران قيمت مالتي مديا مي طلبيد كه ارزان شدن اين خدمات با پيشرفت اينترنت و تكنولوژي بسيار ثمربخش و موثر واقع شده است.

از اواسط سال 2002 تا كنون سهام اين شركت روند صعودي داشته است و حالا به بيش از 24 برابر افزايش پيدا کرده است. با اين حال سه شنبه گذشته (25 اكتبر 2005) با پيروزي cnet در دعوايی با گوگل بر سر سايت news.com بار ديگر تحليلگران "نزدك" سهام اين شركت را "فوق العاده ارزشمند" توصيف كردند که باید انتظار رشد بيشتري را از آن داشت.

آقاي جعفری يكي از اين تحليلگران ميگويد "بازار سهام اكنون دارد مزد رشد حجمي و محتوايي cnet را به خوبي به سهامداران پرداخت مينمايد." آقاي جعفري چندي پيش در مرز 10 دلار نيز سهام cnet را ارزشمند توصيف كرده بود. تحليلگر ديگري (كه بطور تصادفي او هم ايرانيست!) خانم صفا رشتچی است که ميگويد "رشد گردش كار و سود خالص این شركت مديون تلاش پيگيرش در دستيابي به حوزه ی بازيها و سرگرميهاي اينترنتي بدست آمده است. جايي كه cnet به مخاطبان گسترده اي دست يافته است" اشاره ايشان به مجموعه هاي gamespot.com، mp3.com و tv.com ميباشد.

آخرين اطلاعات خبر از خريداري سايت metacritic.com که فعال در زمينه سرگرمي هاي اينترنتي است را به مبلغ اعلام نشده اي در ماه آگوست سال جاري میدهد. اين سايت با 170 هزار بازديد كننده یکتا (unique visitor) در ماه كه رقم بسيار بزرگي نيز محسوب نميشود، نشان از پويايي اين شركت دارد و هنوز به نظر ميرسد خزنده اي غول پيكر چشمان خود را به اتفاقات اين محيط دوخته است.

شبکه اترنت (Ethernet) چيست؟

شبکه اترنت (Ethernet) چيست؟

دستيابی به اطلاعات با روش های مطمئن و با سرعت بالا يکی از رموز موفقيت هر سازمان و موسسه است . طی ساليان اخير هزاران پرونده و کاغذ که حاوی اطلاعات با ارزش برای يک سازمان بوده ، در کامپيوتر ذخيره شده اند. با تغذيه دريائی از اطلاعات به کامپيوتر ، امکان مديريت الکترونيکی اطلاعات فراهم شده است . کاربران متفاوت در اقصی نقاط جهان قادر به اشتراک اطلاعات بوده و تصويری زيبا از همياری و همکاری اطلاعاتی را به نمايش می گذارند. شبکه های کامپيوتری در اين راستا و جهت نيل به اهداف فوق نقش بسيار مهمی را ايفاء می نمايند.
اينترنت که عالی ترين تبلور يک شبکه کامپيوتری در سطح جهان است، امروزه در مقياس بسيار گسترده ای استفاده شده و ارائه دهندگان اطلاعات ، اطلاعات و يا فرآورده های اطلاعاتی خود را در قالب محصولات توليدی و يا خدمات در اختيار استفاده کنندگان قرار می دهند.
وب که عالی ترين سرويس خدماتی اينترنت می باشد کاربران را قادر می سازد که در اقصی نقاط دنيا اقدام به خريد، آموزش ، مطالعه و ... نمايند.
با استفاده از شبکه، يک کامپيوتر قادر به ارسال و دريافت اطلاعات از کامپيوتر ديگر است .
اينترنت نمونه ای عينی از يک شبکه کامپيوتری است . در اين شبکه ميليون ها کامپيوتر در اقصی نقاط جهان به يکديگر متصل شده اند. اينترنت شبکه ای است مشتمل بر زنجيره ای از شبکه های کوچکتراست . نقش شبکه های کوچک برای ايجاد تصويری با نام اينترنت بسيار حائز اهميت است . تصويری که هر کاربر با نگاه کردن به آن گمشده خود را در آن پيدا خواهد کرد.
در اين بخش به بررسی شبکه های کامپيوتری و جايگاه مهم آنان در زمينه تکنولوژی اطلاعات و مديريت الکترونيکی اطلاعات خواهيم داشت . شبکه های محلی و شبکه های گسترده تاکنون شبکه های کامپيوتری بر اساس مولفه های متفاوتی تقسيم بندی شده اند. يکی از اين مولفه ها '' حوزه جغرافيائی '' يک شبکه است .
بر همين اساس شبکه ها به دو گروه عمده LAN)Local area network) و WAN)Wide area network) تقسيم می گردند.
در شبکه های LAN مجموعه ای از دستگاه های موجود در يک حوزه جغرافيائی محدود، نظير يک ساختمان به يکديگر متصل می گردند .
در شبکه های WAN تعدادی دستگاه که از يکديگر کيلومترها فاصله دارند به يکديگر متصل خواهند شد. مثلا'' اگر دو کتابخانه که هر يک در يک ناحيه از شهر بزرگی مستقر می باشند، قصد اشتراک اطلاعات را داشته باشند، می بايست شبکه ای WAN ايجاد و کتابخانه ها را به يکديگر متصل نمود. برای اتصال دو کتابخانه فوق می توان از امکانات مخابراتی متفاوتی نظير خطوط اختصاصی (Leased) استفاده نمود. شبکه های LAN نسبت به شبکه های WAN دارای سرعت بيشتری می باشند. با رشد و توسعه دستگاههای متفاوت مخابراتی ميزان سرعت شبکه های WAN ، تغيير و بهبود پيدا کرده است . امروزه با بکارگيری و استفاده از فيبر نوری در شبکه های LAN امکان ارتباط دستگاههای متعدد که در مسافت های طولانی نسبت بيکديگر قرار دارند، فراهم شده است .

اترنت در سال 1973 پژوهشگری با نام '' Metcalfe'' در مرکز تحقيقات شرکت زيراکس، اولين شبکه اترنت را بوجود آورد. هدف وی ارتباط کامپيوتر به يک چاپگر بود. وی روشی فيزيکی بمنظور کابل کشی بين دستگاههای متصل بهم در اترنت ارائه نمود. اترنت در مدت زمان کوتاهی بعنوان يکی از تکنولوژی های رايج برای برپاسازی شبکه در سطح دنيا مطرح گرديد. همزمان با پيشرفت های مهم در زمينه شبکه های کامپيوتری ، تجهيزات و دستگاه های مربوطه، شبکه های اترنت نيز همگام با تحولات فوق شده و قابليت های متفاوتی را در بطن خود ايجاد نمود. با توجه به تغييرات و اصلاحات انجام شده در شبکه های اترنت ،عملکرد و نحوه کار آنان نسبت به شبکه های اوليه تفاوت چندانی نکرده است .
در اترنت اوليه، ارتباط تمام دستگاه های موجود در شبکه از طريق يک کابل انجام می گرفت که توسط تمام دستگاهها به اشتراک گذاشته می گرديد. پس از اتصال يک دستگاه به کابل مشترک ، می بايست پتانسيل های لازم بمنظور ايجاد ارتباط با ساير دستگاههای مربوطه نيز در بطن دستگاه وجود داشته باشد (کارت شبکه ) . بدين ترتيب امکان گسترش شبکه بمنظور استفاده از دستگاههای چديد براحتی انجام و نيازی به اعمال تغييرات بر روی دستگاههای موجود در شبکه نخواهد بود. اترنت يک تکنولوژی محلی (LAN) است. اکثر شبکه های اوليه در حد و اندازه يک ساختمان بوده و دستگاهها نزديک به هم بودند. دستگاههای موجود بر روی يک شبکه اترنت صرفا'' قادر به استفاده از چند صد متر کابل بيشترنبودند.اخيرا'' با توجه به توسعه امکانات مخابراتی و محيط انتقال، زمينه استقرار دستگاههای موجود در يک شبکه اترنت با مسافت های چند کيلومترنيز فراهم شده است . پروتکل پروتکل در شبکه های کامپيوتری به مجموعه قوانينی اطلاق می گردد که نحوه ارتباطات را قانونمند می نمايد. نقش پروتکل در کامپيوتر نظير نقش زبان برای انسان است . برای مطالعه يک کتاب نوشته شده به فارسی می بايست خواننده شناخت مناسبی از زبان فارسی را داشته باشد. بمنظور ارتباط موفقيت آميز دو دستگاه در شبکه می بايست هر دو دستگاه از يک پروتکل مشابه استفاده نمايند. اصطلاحات اترنت شبکه های اترنت از مجموعه قوانين محدودی بمنظور قانونمند کردن عمليات اساسی خود استفاده می نمايند.

بمنظور شناخت مناسب قوانين موجود لازم است که با برخی از اصطلاحات مربوطه در اين زمينه بيشتر آشنا شويم :

Medium (محيط انتقال ) . دستگاههای اترنت از طريق يک محيط انتقال به يکديگر متصل می گردند.

Segment (سگمنت ) . به يک محيط انتقال به اشتراک گذاشته شده منفرد، '' سگمنت '' می گويند.

Node ( گره ) . دستگاههای متصل شده به يک Segment را گره و يا '' ايستگاه '' می گويند.

Frame (فريم) . به يک بلاک اطلاعات که گره ها از طريق ارسال آنها با يکديگر مرتبط می گردند، اطلاق می گردد فريم ها مشابه جملات در زبانهای طبيعی ( فارسی، انگليسی ... ) می باشند. در هر زبان طبيعی برای ايجاد جملات، مجموعه قوانينی وجود دارد مثلا'' يک جمله می بايست دارای موضوع و مفهوم باشد. پروتکل های اترنت مجموعه قوانين لازم برای ايجاد فريم ها را مشخص خواهند کرد .اندازه يک فريم محدود بوده ( دارای يک حداقل و يک حداکثر ) و مجموعه ای از اطلاعات ضروری و مورد نيار می بايست در فريم وجود داشته باشد. مثلا'' يک فريم می بايست دارای آدرس های مبداء و مقصد باشد. آدرس های فوق هويت فرستنده و دريافت کننده پيام را مشخص خواهد کرد. آدرس بصورت کاملا'' اختصاصی يک گره را مشخص می نمايد.( نظير نام يک شخص که بيانگر يک شخص خاص است ) .
دو دستگاه متفاوت اترنت نمی توانند دارای آدرس های يکسانی باشند. يک سيگنال اترنت بر روی محيط انتقال به هر يک از گره های متصل شده در محيط انتقال خواهد رسيد. بنابراين مشخص شدن آدرس مقصد، بمنظوردريافت پيام نقشی حياتی دارد. مثلا'' در صورتيکه کامپيوتر B ( شکل بالا) اطلاعاتی را برای چاپگر C ارسال می دارد کامپيوترهای A و D نيز فريم را دريافت و آن را بررسی خواهند کرد. هر ايستگاه زمانيکه فريم را دريافت می دارد، آدرس آن را بررسی تا مطمئن گردد که پيام برای وی ارسال شده است يا خير؟ در صورتيکه پيام برای ايستگاه مورد نظر ارسال نشده باشد، ايستگاه فريم را بدون بررسی محتويات آن کنار خواهد گذاشت ( عدم استفاده ).

يکی از نکات قابل توجه در رابطه با آدرس دهی اترنت، پياده سازی يک آدرس Broadcast است . زمانيکه آدرس مقصد يک فريم از نوع Broadcast باشد، تمام گره های موجود در شبکه آن را دريافت و پردازش خواهند کرد. CSMA/CD تکنولوژی CSMA/CD )carrier-sense multiple access with collision detection ) مسئوليت تشريح و تنظيم نحوه ارتباط گره ها با يکديگررا برعهده دارد. با اينکه واژه فوق پيچيده بنظر می آيد ولی با تقسيم نمودن واژه فوق به بخش های کوچکتر، می توان با نقش هر يک از آنها سريعتر آشنا گرديد.

بمنظور شناخت تکنولوژی فوق مثال زير را در نظر بگيريد :
فرض کنيد سگمنت اترنت، مشابه يک ميز ناهارخوری باشد. چندين نفر ( نظير گره ) دور تا دور ميز نشسته و به گفتگو مشغول می باشند. واژه multiple access ( دستيابی چندگانه) بدين مفهوم است که : زمانيکه يک ايستگاه اترنت اطلاعاتی را ارسال می دارد تمام ايستگاههای ديگر موجود ( متصل ) در محيط انتقال ، نيز از انتقال اطلاعات آگاه خواهند شد.(.نظير صحبت کردن يک نفر در ميز ناهار خوری و گوش دادن سايرين ). فرض کنيد که شما نيز بر روی يکی از صندلی های ميز ناهار خوری نشسته و قصد حرف زدن را داشته باشيد، در همان زمان فرد ديگری در حال سخن گفتن است در اين حالت می بايست شما در انتظار اتمام سخنان گوينده باشيد. در پروتکل اترنت وضعيت فوق carrier sense ناميده می شود.قبل از اينکه ايستگاهی قادر به ارسال اطلاعات باشد می بايست گوش خود را بر روی محيط انتقال گذاشته و بررسی نمايد که آيا محيط انتقال آزاد است ؟ در صورتيکه صدائی از محيط انتقال به گوش ايستگاه متقاضی ارسال اطلاعات نرسد، ايستگاه مورد نظر قادر به استفاده از محيط انتقال و ارسال اطلاعات خواهد بود. Carrier-sense multiple access شروع يک گفتگو را قانونمند و تنظيم می نمايد ولی در اين رابطه يک نکته ديگر وجود دارد که می بايست برای آن نيز راهکاری اتخاذ شود.فرض کنيد در مثال ميز ناهار خوری در يک لحظه سکوتی حاکم شود و دو نفر نيز قصد حرف زدن را داشته باشند.در چنين حالتی در يک لحظه سکوت موجود توسط دو نفر تشخيص و بلافاصله هر دو تقريبا'' در يک زمان يکسان شروع به حرف زدن می نمايند.چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ در اترنت پديده فوق را تصادم (Collision) می گويند و زمانی اتفاق خواهد افتاد که دو ايستگاه قصد استفاده از محيط انتقال و ارسال اطلاعات را بصورت همزمان داشته باشند. در گفتگوی انسان ها ، مشکل فوق را می توان بصورت کاملا'' دوستانه حل نمود. ما سکوت خواهيم کرد تا اين شانس به سايرين برای حرف زدن داده شود.همانگونه که در زمان حرف زدن من، ديگران اين فرصت را برای من ايجاد کرده بودند! ايستگاههای اترنت زمانيکه قصد ارسال اطلاعات را داشته باشند، به محيط انتقال گوش فرا داده تا به اين اطمينان برسند که تنها ايستگاه موجود برای ارسال اطلاعات می باشند. در صورتيکه ايستگاههای ارسال کننده اطلاعات متوجه نقص در ارسال اطلاعات خود گردند ،از بروز يک تصادم در محيط انتقال آگاه خواهند گرديد. در زمان بروز تصادم ، هر يک از ايستگاههای مربوطه به مدت زمانی کاملا'' تصادفی در حالت انتظار قرار گرفته و پس از اتمام زمان انتظار می بايست برای ارسال اطلاعات شرط آزاد بودن محيط انتقال را بررسی نمايند! توقف تصادفی و تلاش مجدد يکی از مهمترين بخش های پروتکل است .
محدوديت های اترنت يک شبکه اترنت دارای محدوديت های متفاوت از ابعاد گوناگون (بکارگيری تجهيزات ) است .طول کابلی که تمام ايستگاهها بصورت اشتراکی از آن بعنوان محيط انتقال استفاده می نمايند يکی از شاخص ترين موارد در اين زمنيه است . سيگنال های الکتريکی در طول کابل بسرعت منتشر می گردند. همزمان با طی مسافتی، سيگنال ها ضعيف می گردند. وچود ميدان های الکتريکی که توسط دستگاههای مجاور کابل نظيرلامپ های فلورسنت ايجاد می گردد ، باعث تلف شدن سيگنال می گردد. طول کابل شبکه می بايست کوتاه بوده تا امکان دريافت سيگنال توسط دستگاه های موجود در دو نقطه ابتدائی و انتهائی کابل بصورت شفاف و با حداقل تاخير زمانی فراهم گردد. همين امر باعث بروز محدوديت در طول کابل استفاده شده، می گردد پروتکل CSMA/CD امکان ارسال اطلاعات برای صرفا'' يک دستگاه را در هر لحظه فراهم می نمايد، بنابراين محدوديت هائی از لحاظ تعداد دستگاههائی که می توانند بر روی يک شبکه مجزا وجود داشته باشند، نيز بوجود خواهد آمد. با اتصال دستگاه های متعدد (فراوان ) بر روی يک سگمنت مشترک، شانس استفاده از محيط انتقال برای هر يک از دستگاه های موجود بر روی سگمنت کاهش پيدا خواهد کرد. در اين حالت هر دستگاه بمنظور ارسال اطلاعات می بايست مدت زمان زيادی را در انتظار سپری نمايد . توليد کنندگان تجهيزات شبکه دستگاه های متفاوتی را بمنظور غلبه بر مشکلات و محدوديت گفته شده ، طراحی و عرضه نموده اند. اغلب دستگاههای فوق مختص شبکه های اترنت نبوده ولی در ساير تکنولوژی های مرتبط با شبکه نقش مهمی را ايفاء می نمايند. تکرارکننده (Repeater) اولين محيط انتقال استفاده شده در شبکه های اترنت کابل های مسی کواکسيال بود که Thicknet ( ضخيم) ناميده می شوند. حداکثر طول يک کابل ضخيم 500 متر است . در يک ساختمان بزرگ ، کابل 500 متری جوابگوی تمامی دستگاه های شبکه نخواهد بود. تکرار کننده ها با هدف حل مشکل فوق، ارائه شده اند. . تکرارکننده ها ، سگمنت های متفاوت يک شبکه اترنت را به يکديگر متصل می کنند. در اين حالت تکرارکننده سيگنال ورودی خود را از يک سگمنت اخذ و با تقويت سيگنال آن را برای سگمنت بعدی ارسال خواهد کرد. بدين تزتيب با استفاده از چندين تکرار کننده و اتصال کابل های مربوطه توسط آنان ، می توان قطر يک شبکه را افزايش داد. ( قطر شبکه به حداکثر مسافت موجود بين دو دستگاه متمايز در شبکه اطلاق می گردد ) Bridges و سگمنت شبکه های اترنت همزمان با رشد (بزرگ شدن) دچار مشکل تراکم می گردند. در صورتيکه تعداد زيادی ايستگاه به يک سگمنت متصل گردند، هر يک دارای ترافيک خاص خود خواهند بود . در شرايط فوق ، ايستگاههای متعددی قصد ارسال اطلا عات را دارند ولی با توجه به ماهيت اين نوع از شبکه ها در هر لحظه يک ايستگاه شانس و فرصت استفاده از محيط انتقال را پيدا خواهد کرد. در چنين وضعيتی تعداد تصادم در شبکه افزايش يافته و عملا'' کارآئی شبکه افت خواهد کرد.
يکی از راه حل های موجود بمنظور برطرف نمودن مشکل تراکم در شبکه تقسيم يک سگمنت به چندين سگمنت است . با اين کار برای تصادم هائی که در شبکه بروز خواهد کرد، دامنه وسيعتری ايجاد می گردد.راه حل فوق باعث بروز يک مشکل ديگر می گردد: سگمنت ها قادر به اشتراک اطلاعات با يکديگر نخواهند بود. بمنظور حل مشکل فوق، Bridges در شبکه اترنت پياده سازی شده است . Bridge دو و يا چندين سگمنت را به يکديگر متصل خواهد کرد. بدين ترتيب دستگاه فوق باعث افزايش قطر شبکه خواهد شد. عملکرد Bridge از بعد افزايش قطر شبکه نظير تکرارکننده است ، با اين نفاوت که Bridge قادر به ايجاد نظم در ترافيک شبکه نيز خواهد بود . Bridge نظير ساير دستگاههای موجود در شبکه قادر به ارسال و دريافت اطلاعات بوده ولی عملکرد آنها دقيقا'' مشابه يک ايستگاه نمی باشد. Bridge قادر به ايجاد ترافيکی که خود سرچشمه آن خواهد بود، نيست ( نظير تکرارکننده ) .Bridge صرفا'' چيزی را که از ساير ايستگاهها می شنود ، منعکس می نمايد. ( Bridge قادر به ايجا د يک نوع فريم خاص اترنت بمنظور ايجاد ارنباط با ساير Bridge ها می باشند ) همانگونه که قبلا'' اشاره گرديد هر ايستگاه موجود در شبکه تمام فريم های ارسال شده بر روی محيط انتقال را دريافت می نمايد.(صرفنظر ازاينکه مقصد فريم همان ايستگاه باشد و يا نباشد.) Bridge با تاکيد بر ويژگی فوق سعی بر تنظيم ترافيک بين سگمنت ها دارد. همانگونه که در شکل فوق مشاهده می گردد Bridge دو سگمنت را به يکديگر متصل نموده است . در صورتيکه ايستگاه A و يا B قصد ارسال اطلاعات را داشته باشند Bridge نيز فريم های اطلاعاتی را دريافت خواهد کرد. نحوه برخورد Bridge با فريم های اطلاعاتی دريافت شده به چه صورت است؟ آيا قادر به ارسال اتوماتيک فريم ها برای سگمنت دوم می باشد؟ يکی ازاهداف استفاده از Bridge کاهش ترافيک های غيرضروری در هر سگمنت است . در اين راستا، آدرس مقصد فريم ، قبل از هر گونه عمليات بر روی آن، بررسی خواهد شد. در صورتيکه آدرس مقصد، ايستگاههای A و يا B باشد نيازی به ارسال فريم برای سگمنت شماره دو وجود نخواهد داشت . در اين حالت Bridge عمليات خاصی را انجام نخواهد داد. نحوه برخورد Bridge با فريم فوق مشابه فيلتر نمودن است . درصورتيکه آدرس مقصد فريم يکی از ايستگاههای C و يا D باشد و يا فريم مورد نظر دارای يک آدرس از نوع Broadcast باشد ، Bridge فريم فوق را برای سگمنت شماره دو ارسال خواهد کرد. با ارسال و هدايت فريم اطلاعاتی توسط Bridge امکان ارتباط چهار دستگاه موجود در شبکه فراهم می گردد. با توجه به مکانيزم فيلتر نمودن فريم ها توسط Bridge ، اين امکان بوجود خواهد آمد که ايستگاه A اطلاعاتی را برای ايستگاه B ارسال و در همان لحظه نيز ايستگاه C اطلاعاتی را برای ايستگاه D ارسال نمايد.بدين ترتيب امکان برقراری دو ارتباط بصورت همزمان بوجود آمده است .

روترها : سگمنت های منطقی با استفاده از Bridge امکان ارتباط همزمان بين ايستگاههای موجود در چندين سگمنت فراهم می گردد. Bridge در رابطه با ترافيک موجود در يک سگمنت عمليات خاصی را انجام نمی دهد. يکی از ويژگی های مهم Bridge ارسالی فريم های اطلاعاتی از نوع Broadcast برای تمام سگمنت های متصل شده به يکديگر است. همزمان با رشد شبکه و گسترش سگمنت ها، ويژگی فوق می تواند سبب بروز مسائلی در شبکه گردد. زمانيکه تعداد زيادی از ايستگاه های موجود در شبکه های مبتنی بر Bridge ، فريم های Broadcast را ارسال می نمايند، تراکم اطلاعاتی بوجود آمده بمراتب بيشتر از زمانی خواهد بود که تمامی دستگاهها در يک سگمنت قرار گرفته باشند. روتر يکی از دستگاههای پيشرفته در شبکه بوده که قادر به تقسيم يک شبکه به چندين شبکه منطقی مجزا است .
روتر ها يک محدوده منطقی برای هر شبکه ايجاد می نمايند. روترها بر اساس پروتکل هائی که مستقل از تکنولوژی خاص در يک شبکه است، فعاليت می نمايند. ويژگی فوق اين امکان را برای روتر فراهم خواهد کرد که چندين شبکه با تکنولوژی های متفاوت را به يکديگر مرتبط نمايد. استفاده از روتر در شبکه های محلی و گسترده امکان پذيراست . وضعيت فعلی اترنت از زمان مطرح شدن شبکه های اترنت تاکنون تغييرات فراوانی از بعد تنوع دستگاه های مربوطه ايجاد شده است . در ابتدا از کابل کواکسيال در اين نوع شبکه ها استفاده می گرديد.امروزه شبکه های مدرن اترنت از کابل های بهم تابيده و يا فيبر نوری برای اتصال ايستگاه ها به يکديگر استفاده می نمايند. در شبکه های اوليه اترنت سرعت انتقال اطلاعات ده مگابيت در ثانيه بود ولی امروزه اين سرعت به مرز 100و حتی 1000 مگابيت در ثانيه رسيده است . مهمترين تحول ايجاد شده در شبکه های اترنت امکان استفاده از سوئيچ های اترنت است .سگمنت ها توسط سوئيچ به يکديگر متصل می گردند. ( نظير Bridge با اين تفاوت عمده که امکان اتصال چندين سگمنت توسط سوئيچ فراهم می گردد) برخی از سوئيچ ها امکان اتصال صدها سگمنت به يکديگر را فراهم می نمايند. تمام دستگاههای موجود در شبکه، سوئيچ و يا ايستگاه می باشند . قبل از ارسال فريم های اطلاعاتی برا ی هر ايستگاه ، سوئيچ فريم مورد نظر را دريافت و پس از بررسی، آن را برای ايستگاه مقصد مورد نظر ارسال خواهد کرد . عمليات فوق مشابه Bridge است ، ولی در مدل فوق هر سگمنت دارای صرفا'' يک ايستگاه است و فريم صرفا'' به دريافت کننده واقعی ارسال خواهد شد. بدين ترتيب امکان برقراری ارتباط همزمان بين تعداد زيادی ايستگاه در شبکه های مبتنی بر سوئيچ فراهم خواهد شد. همزمان با مطرح شدن سوئيچ های اترنت مسئله Full-duplex نيز مطرح گرديد. Full-dulex يک اصطلاح ارتباطی است که نشاندهنده قابليت ارسال و دريافت اطلاعات بصورت همزمان است . در شبکه های اترنت اوليه وضعيت ارسال و دريافت اطلاعات بصورت يکطرفه (half-duplex) بود.در شبکه های مبتنی بر سوئيچ، ايستگاهها صرفا'' با سوئيچ ارتباط برقرار کرده و قادر به ارتباط مستقيم با يکديگر نمی باشند. در اين نوع شبکه ها از کابل های بهم تابيده و فيبر نوری استفاده و سوئيچ مربوطه دارای کانکنورهای لازم در اين خصوص می باشند.. شبکه های مبتنی بر سوئيچ عاری از تصادم بوده و همزمان با ارسال اطلاعات توسط يک ايستگاه به سوئيچ ، امکان ارسال اطلاعات توسط سوئيچ برای ايستگاه ديگر نيز فراهم خواهد شد. اترنت و استاندارد 802.3 شايد تاکنون اصطلاح 802.3 را در ارتباط با شبکه های اترنت شنيده باشيد . اترنت بعنوان يک استاندارد شبکه توسط شرکت های : ديجيتال، اينتل و زيراکس (DIX) مطرح گرديد. در سال 1980 موسسه IEEE کميته ای را مسئول استاندار سازی تکنولوژی های مرتبط با شبکه کرد. موسسه IEEE نام گروه فوق را 802 قرار داد. ( عدد 802 نشاندهنده سال و ماه تشکيل کميته استاندارسازی است ) کميته فوق از چندين کميته جانبی ديگر تشکيل شده بود . هر يک از کميته های فرعی نيز مسئول بررسی جنبه های خاصی از شبکه گرديدند. موسسه IEEE برای تمايز هر يک از کميته های جانبی از روش نامگذاری : x802.x استفاده کرد. X يک عدد منصر بفرد بوده که برای هر يک از کميته ها در نظر گرفته شده بود . گروه 802.3 مسئوليت استاندارد سازی عمليات در شبکه های CSMA/CD را برعهده داشتند. ( شبکه فوق در ابتدا DIX Ethernet ناميده می شد ) اترنت و 802.3 از نظر فرمت داده ها در فريم های اطلاعاتی با يکديگر متفاوت می باشند. تکنولوژی های متفاوت شبکه متداولترين مدل موجود در شبکه های کامپيوتری( رويکرد ديگری از اترنت ) توسط شرکت IBM و با نام Token ring عرضه گرديد. در شبکه های اترنت بمنظور دستيابی از محيط انتقال از فواصل خالی (Gap) تصادفی در زمان انتقال فريم ها استفاده می گردد. شبکه های Token ring از يک روش پيوسته در اين راستا استفاده می نمايند. در شبکه های فوق ، ايستگاه ها از طريق يک حلقه منطقی به يکديگر متصل می گردند. فريم ها صرفا'' در يک جهت حرکت و پس از طی طول حلقه ، فريم کنار گذاشته خواهد شد. روش دستيابی به محيط انتقال برای ارسال اطلاعات تابع CSMA/CD نخواهد بود و از روش Token passing استفاده می گردد. در روش فوق در ابتدا يک Token ( نوع خاصی از يک فريم اطلاعاتی ) ايجاد می گردد . Token فوق در طول حلقه می چرخد . زمانيکه يک ايستگاه قصد ارسال اطلاعات را داشته باشد، می بايست Token را در اختيار گرفته و فريم اطلاعاتی خود را بر روی محيط انتقال ارسال دارد. زمانيکه فريم ارسال شده مجددا'' به ايستگاه ارسال کننده برگشت داده شد ( طی نمودن مسير حلقه )، ايستگاه فريم خود را حذف و يک Token جديد را ايجاد وآن را بر روی حلقه قرار خواهد داد. در اختيار گرفتن Token شرط لازم برا ی ارسال اطلاعات است . سرعت ارسال اطلاعات در اين نوع شبکه ها چهار تا شانزده مگابيت در ثانيه است . اترنت با يک روند ثابت همچنان به رشد خود ادامه می دهد. پس از گذشت حدود سی سال ازعمر شبکه های فوق استانداردهای مربوطه ايجاد و برای عموم متخصصين شناخته شده هستند و همين امر نگهداری و پشتيبانی شبکه های اترنت را آسان نموده است . اترنت با صلابت بسمت افزايش سرعت و بهبود کارآئی و عملکرد گام بر می دارد.
  

تاريخچه علامت @

تاريخچه علامت @
علامت @، از سال 1972، كه ري تاملينسون Ray Tomlinson ، آن را، به عنوان جداگري در نشاني‌هاي پست الكترونيك به كار برد، جزئي مهم از اينترنت و يكي از طلايه‌داران آن گرديد. با نگاهي به نظرات گيج‌كننده‌اي كه گاه به گاه در گروههاي خبري (newsgroup ) مختلف منعكس مي‌شود مي‌توان فهميد كه بزرگترين مشكل بيشتر كاربران شبكه، اين است كه آن را چه بنامند. عجيب نيست كه به غير از كساني كه به دفترداري، فاكتورنويسي و زمينه‌هاي وابسته مشغولند، تعداد كمي بطور مرتب از آن استفاده مي‌كنند. تعداد كمتري هم، به دنبال نامي، چيزي مثل "حرفي كه دورش يك خط گرد است"، براي آن بوده‌اند.

در واقع، تاريخ استفاده @ در تجارت، به اواخر قرون وسطي، باز مي‌گردد. يك مدرس ايتاليايي، به نام جورجيو استبايل Giorgio Stabile ، استاد تاريخ علم La Sapienza University ، اخيرا ادعا كرده كه شواهدي، دال بر استفاده آن در اسناد تجار فلورانس Florentine حدود 500 سال پيش، يافته است. در آن زمان، نماد آمفورا (amphora = مقياسي برابر با ظرفيت يك خمره سفالي معمول آن زمان، كه براي حمل و نقل غلات و مايعات، در مديترانه، به كار مي‌رفت، معادل يك‌سيم بشكه {barrel }) بود. اين علامت، يك A (نماد آمفورا) دستنويس بود، كه به آن اضافات تزئيني دستخط خاص فلورانس نيز، افزوده شده بود.

قبلا تصور مي‌شد، كه اين علامت مخفف كلمه ad لاتين، به معناي "به، به سمت، در" است به همين سبب، در خط سرهم انگليسي، خط عمودي d به سمت چپ مي‌چرخيد، و پيرامون a كشيده مي‌شد، تا سرانجام، بخش پائينترش به a پيوسته، نمادي را ايجاد مي‌كرد.

اين نماد، صرف‌نظر از خاستگاهش، ظاهرا خيلي زود در اروپاي شمالي، معناي جديدش، "به بهاي"، را اختيار كرد. و استفاده از آن، در صورت‌حسابها، به عنوان قيمت واحد چيزي، باب شد ("3 yds of lace for my lady @ 1/4d a yard").

چون @ در تجارت استفاده مي‌شد، از سال 1880 به اين طرف، در صفحه‌كليد ماشين‌تحريرها، جاي داده شد. جالب اينكه، به عقيده بعضي از طراحان ، اين علامت آنقدر مهم نبود كه در ماشين‌تحريرهاي اوليه، جاي داده شود (تا سال 3781، نه صفحه‌كليد Sholes ، آن را داشت، و نه صفحه‌كليد Caligraph ، به جاي آن & را داشتند). بعدها جزئي از صفحه كليد استاندارد شد، ودر دهه شصت، جزء مجموعه كاراكترهاي EBCDIC و ASCII استاندارد كامپيوتر شد. از آن پس، و بويژه به دليل رواجش در اينترنت، به همه جاي دنياي شبكه‌كاري شده، حتي به زبانهايي مثل عربي، تاميل و ژاپني، كه از الفباي لاتين استفاده نمي‌كنند، نفوذ كرد.

بحثي روي ليست بحث LINGUIST، در مورد نامهاي @، در زبانهاي مختلف، حقايق زيادي را آشكار مي‌كند. بعضي تنها at (= به نرخ) انگليسي را، به زبان بومي خود ترجمه كرده‌اند. جالب اينكه، تقريبا در همه زبانها، نامهاي عاميانه‌اي، با منشاء حيواني يا غذايي، براي آن ساخته‌اند.

در آلماني، اغلب Klammeraffe (= ميمون عنكبوتي)، ناميده مي‌شود (مي‌توانيد دم اين ميمون را مجسم كنيد)، معناي تصويري اين كلمه بسيار شبيه leech انگليسي است (He grips like a leech ). در زبان دانماركي grisehale (= دم خوك) هست، (مثل زبان نروژي)، ولي معمولا a=) snabel a خرطوم‌دار) به كار مي‌رود، مثل آني كه در زبان سوئدي هست، و از طرف شوراي زبان سوئدي پيشنهاد شده است. زبان هلندي apestaart يا apestaartje (= دم ميمون {je = ك [واژه تصغيري]}) را دارد، كه در زبان فريزي به شكل apesturtsje و در زبان سوئدي و فنلاندي به شكل apinanhanta ديده مي‌شود. در زبان فنلاندي kissanhäntä (= دم گربه)، و از آن عجيبتر miukumauku (= علامت ميوميو) هم هست. در زبان مجاري kukac (=كرم كرمينه)، در زبان روسي سگ كوچك، در زبان صربي majmun (=ميمون)، و در زبان بلغاري اصطلاحي مشابه آن هست. زبانهاي اسپانيايي و پرتغالي هر دو arroba دارند، كه از واحد وزن يا حجمي، كه به گفته استاد استبايل خويشاوندي نزديكي با آمفورا دارد، مشتق شده است. در زبان تايلندي به آن "حرف كرم‌سان وول‌زننده" مي‌گويند. چكها اغلب آن را zavinêc به معني شاه‌ماهي لوله شده مي‌نامند. در زبان عبري بيشتر strudel مي‌گويند، كه از شيريني سيب لوله شده ونيزي مشتق شده است. نام ديگري كه در زبان سوئدي متداول است، kanelbulle (= نان گرد دارچيني) است.

عجيبترين كلمه مورد استفاده، چون به نظر مي‌رسد از ريشه‌هاي دور آن، كه نمي‌دانيم چه بوده‌اند، مشتق شده است، snail (= حلزون) است. فرانسويها مدتهاست كه آن را، (با وجود اصطلاحات رسمي arobase يا commercial a)، آن را escargot مي‌نامند. كلمه‌اي كه در ايتاليا متداولتر است، chiocciola است. كلمه‌اي كه اخيرا در عبري، پديدار شده، shablul است. در زبان كره‌اي به آن dalphaengi و در زبان اسپرانتو به آن heliko مي‌گويند.

در زبان انگليسي، متداولترين نام اين علامت at ، يا بطور كامل commercial at (at تجاري) است، كه نام رسمي آن، در مجموعه كاراكترهاي استاندارد بين‌المللي مي‌باشد. نامهاي ديگر آن، whirlpool (= گرداب، برگرفته از زبان طنز كامپيوتري INTERCAL ) و fetch (= واكشي، برگرفته از FORTH )، هستند، كه تداول كمتري دارند. دو نام بين‌المللي، كه به زبان انگليسي نفوذ كرده‌اند، يكي snail است كه نسبتا زياد استفاده مي‌شود، و ديگري، كه عجيبتر است، snabel از زبان دانماركي است.

با توجه به علاقه انگليسي‌زبانان، احتمالا نام اين نماد، همچنان at خواهد ماند. شواهد زيادي هستند، دال بر اينكه اين نماد خود را از اينترنت، به انتشارات چاپي، منتقل خواهد كرد. احتمالا، @، تا مدتي نشانه مورد قبول اينترنت، مي‌شود، اگرچه به نظر مي‌رسد، محبوبيت تركيبات e- رو به افول باشد.